بهمن قبادی: نیروهای امنیتی مادرم را در فرودگاه بازداشت کرده‌اند

توهم باید بری مادرشونو ... ببخشید دوستان منظورم این بود که بازداشت کنی...خخخخ

بهمن قبادی سال 88 در شصت‌ودومین جشنواره فیلم لوکارنو گفت: «به عنوان یک کرد ایرانی حاضر نیستم حتی یک‌وجب از خاک کشورم جدا شود.». بهمن قبادی سال 96: «کردها باید خانه‌ای داشته باشند، اگر برای ساختن خانه کار نکنیم، به خودمان خیانت کرده‌ایم. ما باید به‌پا خیزیم. من همچون یک کرد شرق کردستان، غرب، جنوب و شمال همه باید یک صدا باشیم و این خانه ساخته بشود. من پاسپورت کردی می‌خواهم. پاسپورت کردی می‌خواهم تا نفس بکشم، آنرا ندرام. من با پاسپورت ایرانی چیزی نیستم. من به عنوان یک هنرمند اکنون می‌خواهم فیلم به جشنواره‌ها بفرستم، هیچ‌کدام از جشنواره‌ها من را از کردستان نمی‌پذیرند، هیچ جشنواره‌ای. تنها می‌نویسند کارگردان ایرانی کرد.» این نمونه کوچکی از الیت های هنری جامعه ما هست. حرکت در جهت باد. تا زمانی که از طرف ایران به لوکارنو رفته خودش را ایرانی می دونه. زمانی که عرصه تنگ میشه، برای خودش کشور می سازه که پاسپورت هم داشته باشه راحت تر برود لوکارنو. این داستان جمعیت کسیری از به ظاهر هنرمندهای ما هست. هرچه به نفعشان باشد اون عقید درست هست. ما مردم اسیر این جماعت شدیم. و فردا تبلیغ رای دادن ...

بسیار کار درستی کرده ایران، مرتیکه حروم لقمه تجزیه طلب، یادم نمیره چه جفت پارویی مینداخت وقتی کردستان عراق می‌خواست مستقل بشه

[::آذرمیانه - آذربادگان، ایران::]. نه دوست عزیز. اتفاقا اویسی رییس ساواک دوران شاه حرف جالبی زد . او گفت علیرغم جدال های خونین با چریک های مخالف ؛ یک احترام و خط قرمز دو جانبه وجود داشت. به زن و بچه و خانواده ها کاری نداشتیم. این رژیم ضد بشری حرمت هیچ کسی را رعایت نمکنند. ولی ما از این تبار نخواهیم شد

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست عزیز من فقط یک شوخی لفظی برای خنده گفتم و نمیدانستم ایشون تجزیه طلب هست. با توضیحات دوستان روشن شد که چه شخصیتی داره