پسر جوان پس از 3 روز شکنجه در اسارتگاه مرد انتقامجو نزد پلیس پرده از سرنوشت هولناک خود برداشت.
او می گوید با نوشتن یک قولنامه برای خودرویش توانست نجات پیدا کند اما مرد آدمربا وقتی در برابر پلیس قرار گرفت یک داستان عجیب را مطرح کرد
چندی قبل پسر جوانی به نام حسن با حضور در دادسرای امور جنایی تهران از ماجرای گروگانگیری عجیب و شکنجههای مرد جوان در خانهاش خبر داد.
طعمه گروگانگیر خشن که توانسته بود پس از سه روز اسارت از دست مرد شکنجه گر رها شود به بازپرس جنایی گفت: چند روز قبل سوار بر خودرویم بودم که در کنار خیابان دیدم یک خودرو خراب شده است و مرد جوان از خودروهای عبوری درخواست کمک میکند.
---
وی افزود: در کنار خیابان توقف کردم و به کمک مرد جوان رفتم هر چه تلاش کردیم موفق به روشن کردن خودرویش نشدیم و تصمیم گرفتیم خودروی مرد جوان را بکسل کنیم و تا جلوی در خانهاش منتقل کنیم تا در زمانی که یک مکانیک برای تعمیر خودرو به آن جا برود.
پسر جوان ادامه داد: من پشت فرمان خودروی پژو 405 نشستم و مرد جوان نیز سوار بر خودروی خودش شد و در حالی که دو خودرو را با یک طناب به هم متصل کرده بودیم تا جلوی در خانه مرد جوان رفتیم و پس از بکسل کردن خودرو، مرد جوان خواست تا به خانهاش بروم و پس از خوردن یک لیوان آب هزینه کار بکسل کردن را بپردازد.
حسن گفت: من که به مرد جوان اعتماد کرده بودم پیشنهادش را پذیرفتم و وارد خانهاش شدم اما هنوز لحظاتی نگذشته بود که مرد جوان با در دست داشتن یک چاقو مرا تهدید کرد و سپس دست و پاهایم را بست، شوکه شده بودم و نمی دانستم چرا چنین رفتاری با من میکند.
سه شبانه روز در اسارتگاه مرد جوان بودم و در آن جا مرد خشمگین با آب جوش مرا می سوزاند و شکنجه میکرد تا این که خواست تا یک قولنامه فروش برای خودرویم بنویسم و با توجه به شکنجههای مرد خشن مجبور شدم یک قولنامه بنویسم و پس از نوشتن آن توانستم از خانه مرد شکنجهگر رهایی پیدا کنم.
دستگیری مرد شکنجهگر
حسن در ادامه اظهاراتش اظهار کرد که خودرویش را به صورت قولنامهای در اختیار مرد شکنجهگر قرار داد و سپس بازپرس پرونده با توجه به حساسیت موضوع دستور داد تا تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری مرد شکنجهگر وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست با اطلاعات به دست آمده از حسن، تجسسهای پلیسی را برای دستگیری مرد جوان آغاز کردند و خیلی زود خانه این مرد هدف شناسایی قرار گرفت و تیم پلیسی در یک عملیات غافلگیرانه حامد را در خانه اش دستگیر کردند.
ادعای عجیب
حامد وقتی پیش روی ماموران قرار گرفت، ادعای عجیبی را پیش روی پلیس قرار داد و اصرار داشت که در این ماجرا حسن را شکنجه نکرده وهیچ خودرویی از او نگرفته است.
حامد به ماموران گفت: مدتی بود که متوجه مزاحمتهای حسن برای خواهرم شده بودم و این در حالی بود که بارها به او تذکر داده بودیم اما بی فایده بود و به همین خاطر تصمیم گرفتم او را ادب کنم تا دیگر برای خواهرم مزاحمت ایجاد نکند.
وی افزود: من حسن را به خانهمان بردم و در آن جا او را کتک زدم و تاکید کردم که دیگر مزاحم خواهرم نشود و پس از آن او را رها کردم و این که حالا او می گوید سه روز در خانه من زندانی بوده و با توجه به شکنجههایم او را مجبور کردم که خودرویش را به صورت قولنامه ای در اختیار من بگذارد یک داستان دروغ است تا بتواند انتقام کتکهای مرا بگیرد.
این ادعاها در حالی است که حسن اصرار دارد حامد آدم ربایی کرده و سه روز او را شکنجه کرده است.
بنا بر این گزارش، بازپرس پرونده در این مرحله دستور داد تا کارآگاهان تحقیقات تکمیلی را برای افشای راز این دو داستان عجیب انجام دهند.