عقد معاطاتی عامل ولنگاری یا کاهش محدودیت‌های ازدواج

نسترن فرخه، انصاف نیوز:
«نکاح معاطاتی» نوعی از عقد است که در آن بدون خواندن خطبه‌ی عقد دو طرف به هم محرم می‌شوند، یعنی به شرط خواست زن و مرد ازدواج بدون ایجاب و قبول لفظی صورت می‌گیرد. این شکل ازدواج با اختلاف نظرهای بسیاری در بین علما و فقها روبه‌رو است، عده‌ای با وجود شرایط سخت ازدواج، بر لزوم  این شکل از عقد تاکید دارند و آن را به شرط رعایت اخلاق می‌پذیرند؛ اما گروه مخالف در هر شرایطی این شکل ازدواج را رد می‌کنند. اکثر فقها با معاطات در نکاح مخالف هستند.
 
صدیقه وسمقی، اسلام پژوه و کارشناس مذهبی که موافق ازدواج سفید و معاطاتی با رعایت قوانین و اخلاقیات است، به انصاف نیوز گفت :«ازدواج سفید نیز اگر با قصد زندگی مشترک انجام شود و طرفین به ضوابط و قوانین اخلاقی متعارف احترام بگذارند، مشروعیت دارد. قوانین ازدواج و طلاق سخت‌گیرانه و دست و پاگیر است و محدودیت‌های زیادی بر زنان تحمیل می‌کند.» وسمقی همچنین اضافه کرد: «معضلات ازدواج جوانان در خواندن و نخواندن صیغه‌ی عقد نیست.»
 
اما از سوی دیگر معصومه ظهیری- معاون فرهنگی تبلیغی مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران کشور- بر این باور است که ازدواج‌هایی از نوع سفید و معاطاتی باعث ولنگاری فرهنگی می‌شود و می‌گوید: «با این کار یک ارزان فروشی و مفت خوری در جامعه رواج پیدا می‌کند.»
 
متن گفت‌وگوی صدیقه وسمقی و معصومه ظهیری با انصاف نیوز را در ادامه می‌خوانید:
صدیقه وسمقی:قوانین ازدواج محدودیت زیادی بر زنان تحمیل می‌کند انصاف نیوز: عقد معاطاتی در فقه اسلامی و شیعی چقدر پذیرفته شده است و نگاه روشنفکران دینی به این عقد چگونه است؟
 
صدیقه وسمقی: منظور از رابطه‌ی معاطاتی رابطه‌ای است که میان طرفین برقرار می‌شود اما صیغه‌ی عقد و یا الفاظ خاصی که حاکی از ازدواج باشد میان آنان رد و بدل نمی‌شود. بعضی فقها تاکید خاصی بر جاری شدن الفاظ دارند. برخی از آنان حتی فقط الفاظ عربی را معتبر می‌دانند. برخی صیغه‌ی عقد را به زبان‌های دیگر نیز معتبر می‌دانند. در این میان هستند کسانی که اصالت را اساسا به الفاظ نمی‌دهند و به قصد و نیت اهمیت می‌دهند. یعنی اگر طرفین قصد و نیت‌شان تشکیل یک زندگی مشترک و یا برقراری یک رابطه‌ی جنسی با رعایت شرایط اخلاقی و متداول در ازدواج است، این زندگی مشترک و این رابطه‌ی جنسی را مشروع می‌دانند، هرچند که الفاظ و صیغه‌ی عقد جاری نشده است.
 
من قبلا نیز در نوشتاری تاکید کرده‌ام که ازدواج سفید نیز اگر با قصد زندگی مشترک انجام شود و طرفین به ضوابط و قوانین اخلاقی متعارف احترام بگذارند، مشروعیت دارد. قوانین ازدواج و طلاق سخت‌گیرانه و دست و پاگیر است و محدودیت‌های زیادی بر زنان تحمیل می‌کند. ازدواج موقت نیز کارکرد خوبی نداشته و خوشنام نیست، من نمی‌توانم از طرف دیگر روشنفکران دینی سخن بگویم، اما نظر خودم این است که قوانین موجود برای نسل حاضر خوشایند نیست، باید قوانین ازدواج و طلاق را بطور بنیادین اصلاح کرد.
 
قوانین باید آسان باشد، حقوق برابر زنان و مردان باید لحاظ گردد و همچنین شرایط لازم برای ازدواج باید مهیا شود تا جوانان از ورود به یک زندگی مشترک قانونی و پذیرفتن مسوولیت‌های مربوط بر آن واهمه نداشته باشند. در ازدواج سفید الفاظ عقد جاری نمی‌شود و این چندان مهم نیست، آنچه که اهمیت دارد و می‌تواند از تبعات منفی جلوگیری کند، فراهم کردن زمینه‌ی آسان برای ثبت اینگونه ازدواج‌ها است.
 
تفاوت‌ها و تشابه‌های ازدواج معاطاتی و ازدواج سفید در چیست؟
 
فکر می‌کنم با توضیحاتی که دادم پاسخ این پرسش روشن شد. ازدواج معاطاتی یک شکل خاص از ازدواج نیست، بلکه توافق طرفین برای ازدواج یا زندگی مشترک است بدون خواندن صیغه‌ی عقد، آنچه در دنیای امروز در ازدواج اهمیت دارد خواندن یا نخواندن صیغه‌ی عقد نیست، بلکه ثبت یا عدم ثبت واقعه‌ی زندگی مشترک است.
 
با توجه به وضعیت کنونی کشور، بعضی از افراد عقد معاطاتی را یک راه حل می‌دانند، تحلیل شما چیست؟
 
راه حل ازدواج جوانان در خواندن و نخواندن صیغه‌ی عقد نیست. عده‌ای فقط دنبال این هستند که رابطه‌ی جوانان را مشروع کنند و کاری ندارند که جوانان با چه مشکلاتی برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک روبرو هستند. مشروعیت بخشیدن به روابط جوانان با طرح موضوعاتی مثل ازدواج معاطاتی مشکلی را حل نمی‌کند. ما در حوزه‌ی قوانین مدنی مشکلات اساسی داریم. جوانان از دین و سنت گریزان هستند. از لحاظ اقتصادی و اجتماعی جوانان برای ازدواج با مشکلات بزرگی روبرو هستند. مشکل امروز مشکل مشروعیت و یا عدم مشروعیت روابط نیست، پرداختن به این گونه بحث‌ها انحراف از اصل موضوع و نشناختن موضوع اصلی است.
 
جوانان چه صیغه‌ی عقد بخوانند، چه نخوانند برای زندگی مشترک به یک لوازمی محتاج هستند. آنان کار و درآمد می‌خواهند، آنان مسکن می‌خواهند، آنان ثبات و آینده‌ی امید بخش می‌خواهند. امنیت و احترام و زندگی بر اساس سلیقه و خواست خود می‌خواهند. باید این چیزها را فراهم کرد، نباید در زندگی خصوصی مردم و جوانان دخالت کرد.
 
برخی پژوهشگران به کم دوام بودن ازدواج سفید اشاره می‌کنند. اگر ازدواج معاطاتی را به ازدواج سفید تشبیه کنیم، دوام پایین این ازدواج‌ها چه تبعاتی دارد؟
 
عمر کوتاه زندگی مشترک ربطی به صیغه‌ی عقد و عناوینی که ما بر ازدواج می‌گذاریم ندارد. شما به آمار طلاق نگاه کنید. کسانی که پیمان بسته‌اند زندگی دائم باهم داشته باشند امروز بیش از هر زمانی از همدیگر جدا می‌شوند. پس دائم بودن ازدواج هم بنابر گواهی آمار، مانع کم دوام بودن زندگی مشترک نمی‌شود. بیشتر مردم زندگی باثبات و با دوام را دوست دارند، زندگی باثبات نیازمند شرایطی است که دولت‌ها باید آن را مهیا کنند. جامعه‌ی ما گرفتار بی‌ثباتی است.
 
بسیاری از جوانان برای ساختن آینده‌ی بهتر به دنبال ترک کشورند، باید شرایطی فراهم کرد که جامعه به گوهر گم شده‌ی خود یعنی ثبات برسد. امروز عمر زندگی مشترک به هر شکل آن به دلیل بحران‌های اجتماعی و اقتصادی کوتاه شده و فروپاشی، زندگی‌های مشترک را تهدید می‎کند. این خطر از بیرون یعنی از جامعه متوجه زندگی مشترک است و ربطی به سفید و یا غیر سفید بودن آن ندارد.
معصومه ظهیری: این ازدواج‌ها باعث ولنگاری فرهنگی است خبرنگار انصاف نیوز: آیا ازدواج معاطاتی در آموزه‌های دینی ما مشروعیت دارد؟
 
معصومه ظهیری: «مساله‌ی اول اینکه چه نیاز است ازدواج معاطاتی را مطرح کنیم، آیا قصد ما این است که یک ازدواج آسان و آگاهانه با رابطه عاطفی مناسب مطرح کنیم و یا اینکه مجوزی برای شکل روابط آزاد خودمان می‌خواهیم؟ ازدواج معاطاتی از نظر بیشتر مراجع و علما مشروع نیست و بعضی از علما در یک شرایطی آن را مجاز دانسته‌اند، برای مثال گفته‌اند اگر دو نفر برای یک رابطه‌ای توافق داشته باشند و یکی از طرفین به دیگری هدیه و یا شیرینی بدهد همان قبلت در نکاح اتفاق می‌افتد.
 
از نظر بیشتر علمای ما این مساله رد شده است ولی در معاملات است، مثل اینکه من کتابی به شما بدهم و شما پول آن را به من بدهید کافی است ولی در مورد ازدواج بیشتر علمای ما می‌فرمایند که حتما باید صیغه‌ی عقد جاری شود.
 
این نوعی قول‌ شاذ است که درد جامعه‌ی امروز ما را برطرف نمی‌کند. با عوض کردن مدل ازدواج، مشکل ازدواج جوان‌ها حل می‌شود؟ ازدواج اصلا سخت نیست، سنت‌‌ها و آداب و رسوم جامعه است که ازدواج را سخت کرده، چیزی که من از آن دفاع می‌کنم، ازدواجی است که پیامبر فرمود: «النِکَاحُ سُنَتِی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَتِی فَلَیسَ مِنِی» ازدواج سنت من است کسی که از سنت من روی گردانی کند از من نیست.
 
ازدواجی که سنت پیغمبراست، سخت نیست و حتی آسان است ولی حالا آداب و رسوم، قراردادها و عدم آگاهی درست به ازدواج‌ آن را سخت کرده است. انسان‌ها وقتی به بلوغ عقلی و اجتماعی می‌رسند می‌توانند ازدواج کنند مردان باید قدرت مدیریت اداره‌ی زندگی را هم داشته باشند، یعنی اگر بتوانند هم زندگی را مدیریت کنند و هم نفقه را پرداخت کنند، قادر به ازدواج هستند. حالا نفقه دادن را در جامعه چه چیزی می‌دانیم؟ آنقدر نفقه را به خریدن و تهیه‌ی چیزهای مختلف تغییر دادیم و آن را گسترش دادیم که دیگر جوا‌ن‌ها نمی‌توانند ازدواج کنند.
 
بنابراین من معتقدم  اگر از سنت پیغمبر دوری کنیم نه تنها ازدواج را در جامعه گسترش پیدا نمی‌کند بلکه باعث ولنگاری فرهنگی و بی‌بندوباری می‌شود، همین ازدواج‌های سفید و آسان نه تنها موجبات پایبندی به زندگی جوان‌ها را فراهم نمی‌کند، بلکه باعث ریزه‌خواری و همچنین ارزان به دست آوردن زن می‌شود.»
 
بعضی بر این باورند که قوانین ازدواج آنقدر برای دختر و پسر سخت‌گیرانه است که گاهی ازدواج را برای جوان‌ها سخت می‌کند و حتی امام خمینی هم این شکل ازوداج را پذیرفته بودند. با این وجود از نظر شما ازدواج معاطاتی جایگزین مناسبی برای ارتباط جوان‌ها نیست؟
 
با این کار یک ارزان‌فروشی و مفت‌خوری در جامعه رواج می‌دهیم که افراد دیگر تقیدی به زندگی نخواهند داشت، زندگی‌ای که می‌گفتیم مرد به پای زندگی خود می‌ایستد و خانم در زندگی صبوری و سازگاری می‌کند، دیگر نیست و شخص می‌گوید قراردادی بین ما بوده و به همان راحتی که بسته شده حالا دیگر تمام شود، وقتی شرط‌های قبل از ازدواج برداشته شود، بعد از ازدواج هم دیگر شرطی نمی‌ماند و تقیدی به این عهد نیست. شارع مقدس یک سری شروط گذاشتند مثل ازدواج دختر باکره که اذن ولی در آن شرط است خب دیگر نمی‌توانی این حکم را تغییر دهی، مگر موارد خاص که مثلا پدر تا بحال دختر را ندیده باشد.
 
قدرت اداره‌‌ی مرد در زندگی باید وجود داشته باشد، یک سری شروط لازم  است تا این موضوع را واقع می‌کند. به باور بیشتر علمای ما صیغه‌ی عقد حتما باید جاری شود و به گفته‌ی امام خمینی و بعضی دیگر از مراجع این صیغه حتما باید به عربی خوانده شود تا شکل اردواج متعین باشد و انضباط آن عقد رعایت شود.
 
جوان‌هایی که به خاطر سخت شدن ازدواج به سمت این شکل ازدواج‌ها می‌روند باید بدانند که ازدواج در اسلام سخت نیست، در ازدواج اسلامی اصلا جهیزیه بر عهده دختر نیست و اصلا مهریه سنگین وجود ندارد، بلکه به حدی است که مرد توان پرداخت آن را داشته باشد.
 
بنابراین شما ازدواج آسان اسلامی را در بین جوان‌ها رواج دهید، از شما منظور من تمام رسانه‌ها است، یکی از کارهایی که رسانه می‌تواند انجام دهد رواج فرهنگ و موج آفرینی است. اگر رسانه موج ازدواج اسلامی را که آسان، آگاهانه، معقول و پایدار است را در بین مردم رواج دهد، سن ازدواج پایین می‌آید و رغبت به ازدواج زیاد می‌شود، حتی تحصیل و تعالی در خانواده‌ها اتفاق می‌افتد.
 
ثبت ازدواج و ثبت طلاق جزو قوانین قانون اساسی جمهوری اسلامی است، پس ازدواج و طلاق باید ثبت شود اما ازدواج اگر ثبت نشود هم باز ازدواج است. منتها جامعه‌ی امروز ما و جوانان این دهه به آن بلوغ فکری و بالندگی نرسیده‌اند، بسیاری از این شروط و قوانین باعث شده تا در طول دهه‌ها، تقید به آن اصل را ایجاد کند. آن یازده اصلی که در عقد نامه آمده برای این است که سنت پیامبر را حفظ کند اما عروس یا داماد می‌تواند بعضی از اصل‌ها را امضا نکنند.
 
اصل ازدواج اسلامی اگر در زوجین رعایت شود دیگر نیازی به این فروعات و امضاها نیست، پس نباید با برداشتن این فروعات شکل دیگری از ازدواج را انجام دهیم چون این فروعات خود به خود قابل برداشتن است. مشکل این است ما در ازدواج یک معامله‌ی غیر معنوی انجام می‌دهیم و با تعهدات مادی آن را عجین کردیم، همه‌ی اینها آن اصل معنوی را تحت الشعاع قرار داده است.این ازدواج‌ها جز ولنگاری فرهنگی و جز تشکک و پراکندگی در آن اصل، چیز دیگری ندارد، حتی اینکه خانواده‌ها هم در این روابط درگیر کند.
 
در این شکل ازدواج‌های آزاد که روی آن تبلیغ هم می‌شود تزلزل در خانواده، روابط آزاد جنسی و همچنین عدم رغبت به تشکیل خانواده‌ی پایدار، در جامعه رواج داده می‌شود. ما باید تشکیل خانواده‌ای را داشته باشیم که از تحکیم و تعالی و بیداری برخوردار باشد و نسل صالح و سالم در آن پرورش پیدا کند، در صورتی که در روابط شش ماه و یک سال نسلی تشکیل نمی‌شود.
+8
رأی دهید
-4

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.