پرونده ای که پای ایران را در مینگذاری بر چند نفتکش در خلیج فارس به میان میکشد به مراحلی جدی تر رسیده است.
روز گذشته سه کشوری که نفت کشهایشان در حملات فجیره آسیب دید شکایت و مدارک خود را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کردند.
امارات، عربستان سعودی و نروژ که کشتیهایشان در ۱۲ ماه می ۲۰۱۹ در آبهای بندر فجیره آسیب دید، به شورای امنیت گفتهاند که این چهار حمله بخشی از یک عملیات پیشرفته با هماهنگی های منظم از سوی عاملی با توانایی عملیاتی بالا و احتمالا عامل دولتی رهبری شده است. سفیر عربستان در سازمان ملل متحد مستقیما ایران را مسئول این حملات خوانده و نهادهای امنیتی آمریکا و همینطور مشاور امنیت ملی این کشورهم انگشت اتهام را متوجه ایران کرده اند.
ایران دست داشتن دراین حملات را رد کرده اما خط و نشان کشیدن فرماندهان سپاه و رهبران ایران درباره بستن تنگه هرمز و یا جلوگیری از حرکت دیگر نفتکشها، جمهوری اسلامی ایران را متهم با انگیزهای در این میان جلوه داده است. در عینحال خاطره حمله ۳۵ سال پیش فانتومهای ایرانی به یک نفتکش عظیم کویتی احتمالا هنوز در خاطر برخی رهبران کشورهای حاشیه خلیجفارس مانده است.
درست ۳۵ سال پیش از این حادثه فجیره، فانتومهای ایران با حمله به یک نفتکش ۸۰ هزار تنی کویت برای اولین بار عامدانه یک کشتی بیطرف را هدف قرار دادند. حمله ای که آتش جنگ در خلیج فارس را بسیار بالا برد و به قیمت انهدام نزدیک به نیمی از توان نیروی دریایی ایران تمام شد.
بی شک شرایط منطقه در هفته های پیش و با اعزام ناوهای جنگی آمریکا به خلیج فارس با سالهای آخر جنگ ایران و عراق کاملا متفاوت است اما به نظر میرسد یاداوری تاریخ تنش نظامی در خلیج فارس و هزینهها و عاقبت دردناک آن ضروریست.
"پول نفت؛ چرخ فرمان جنگ و سیاست" آمریکا این روزها با تحریم دوباره ایران درآمد نفتی این کشور را هدف قرار داده است به این امید که ایران "از سیاستهای خصمانه و خبراکارانهاش در منطقه دست بشوید". در سالهای آخر جنگ ایران و عراق، صدام حسین در بغداد نیز با حساب و کتاب مشابهی حمله به بنادر و کشتی های ایران را آغاز کرد.
در مراحلی که جنگ بین دو کشور فرسایشی شده بود، عراق راه چاره را در درآمدی میجست که ادامه جنگ را برای ایران ممکن کرده بود.
ایران که دست خودش را از مقابله به مثل مستقیم علیه عراق کوتاه میدید با حمله به نفتکش های متعلق به حامیان عرب این کشور، بغداد را هدف گرفت.
براساس گزارشها، شورای همکاری خلیج فارس در سالهای جنگ بین ۲۵ تا ۶۵ میلیارد دلار به عراق کمک کرده است.
در ۱۳ می ۱۹۸۴ فانتوم های ایرانی یک نفتکش ۸۰ هزار تنی کویت را که نفت عربستان را به بریتانیا منتقل میکرد هدف قرار داد. این اولین حمله عامدانه ایران به یک خط کشتی رانی بود که به دشمنش تعلق نداشت.
در واکنش به این حمله و حملات بعدی ایران، آمریکا ابتدا به تقویت تواناییهای نظامی کشورهای حاشیه خلیج فارس پرداخت. نیروی واکنش سریع شورای همکاری خلیج فارس به نام "درع الجزیره" تشکیل شد و عربستان سعودی مقر فرماندهی آن شد.
واشنگتن تلاش کرد این نیروها را با رادارهای هشداری که به موشکهای زمین به هوای هاک ( Hawk )در کویت و امارات و همینطور با استقرار سامانههای هشدار زودهنگام آواکس و جنگندههای اف ۱۵ در عربستان تقویت کند.
به فاصله کمتر از یک ماه، آواکس مستقر در عربستان یک فانتوم ایرانی را در ۱۲ مایلی ساحل این کشور، بعد از عبور از خط فهد، ردیابی کرد.
دو جت اف ۱۵ عربستان فانتوم ایران را هدف قرار دادند. تنش بالا گرفت و دو کشور بالافاصله بیش از بیست جنگنده به منطقه درگیری فرستادند اما نهایتا ایران جنگنده های خود را به پایگاه فراخواند.
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطراتش نوشته است این حادثه میتوانست آغاز درگیری ایران و عربستان باشد.
این رویارویی تمام شد اما تنش با شدت ادامه داشت.
۵ روز بعد از رویارویی جنگنده های ایران و عربستان در یازده ژوئن ۱۹۸۴، ایران یک سوپر نفتکش کویتی را هدف قرارداد. موشک به مخزن آب نفتکش خورد و تلفاتی به جا نگذاشت.
"موشک جواب موشک" بعد از تسخیر بندر فاو عراق توسط نیروهای ایرانی، عراق حمله به بنادر و نفتکشهای ایران را افزایش داد و ایران حمله به نفتکشهای کشورهای حاشیه خلیج فارس را.
آیتالله خامنهای رییس جمهوری وقت ایران در نماز جمعه تهران گفت اگر کشتیهای ایران در خلیج فارس آسیب ببینند کشتی های دیگران نیز در امان نخواهند ماند.
تا پایان جنگ ایران و عراق نیروهای ایران به ۱۹۰ کشتی از ۳۱ کشور حمله کردند و دست کم ۶۳ نفر در این حملات جان خود را از دست دادند.
ایران در یک مورد با موشک و در موارد دیگر با قایقهای تندرو و مینریزی به روش خود برای اعمال فشار بر کشورهای حاشیه خلیج فارس ادامه میداد.
نهایتا آمریکا در مارچ ۱۹۷۸ با دستور رونالد ریگان رییس جمهوری وقت، که از رسوایی ایران کنترا در برابر متحدان عربش شرمنده بود، کشتیهای اسکورت نفتکشهای کویتی را آغاز کرد.
"سخنرانی در سازمان ملل و عکس یک واشنگتن پست" آیتالله خامنهای رییس جمهوری وقت ایران در شهریور سال 1366 در سازمان ملل متحد در شهریور ۱۳۶۶ آیت الله خامنه ای برای اولین و آخرین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان رییس جمهوری وقت ایران به نیویورک آمد.
ماموریت بسیار دشوار او دفاع از ایران بود و پیام بیدارباشی به جامعه بین المللی که به طور عمده از عراق حمایت میکردند.
اما تلاش او برای اثبات حقانیت ایران با یک مانع جدی روبرو شد.
روز سی ام شهریور ۱۳۶۶ نیروهای ویژه آمریکایی در عملیات مخفی خود در خلیج فارس کشتی ایران اجر را توقیف و خدمه آن را دستگیر کردند. درست شبی که قرار بود فردای آن آیت الله خامنهای رییس جمهوری وقت ایران برای سخنرانی در برابر رهبران جهان پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار بگیرد.
توقیف ایران اجر بخشی از عملیات مخفی نیروهای ویژه آمریکایی به نام فرصت عالی Prime Chance بود که برای جلوگیری از مین ریزی ایران در آبهای خلیج فارس انجام می شد.
فردای سخنرانی آیتالله خامنهای در سازمان ملل متحد و انکار مینریزی توسط ایران اجر، روزنامههای آمریکا تصویر این کشتی را با مینهای روی عرشه خود بر صفحات اول خود منتشر کردند. فردای این روز آقای خامنه ای پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمریکا را محکوم به حمله به یک کشتی تجاری ایرانی به نام ایران اجر کرد و گفت تلویزیون های آمریکا که خبر توقیف این کشتی را پخش کرده اند به افکار عمومی دنیا دروغ گفته اند. آیت الله خامنه ای گفت آمریکا پاسخ این "اقدام زشت" را دریافت خواهد کرد و هشدار داد که "این حمله آغازیست برای حوادثی که تبعاتش محدود به خلیج فارس نخواهد بود و مسئولیت همه پیشامدهای بعدی به عهده شلوغ کننده یعنی آمریکاست." وزیر خارجه وقت ایران نیز در نامهای به دبیر کل سازمان ملل متحد اتهام مینگذاری را رد کرد. اما فردای آن روز عکس صفحه اول بسیاری از روزنامههای آمریکا تصویر بزرگ و دقیقی از کشتی ایران اجر بعد از تصرف توسط نیروهای ویژه آمریکایی بود. مینهای بزرگی که روی عرشه این کشتی به چشم میخورد دیگر قابل انکار نبود.
اکبر هاشمی رفسنجانی در همان زمان در کتاب خاطرات خود نوشت : "در کشتی باری ما چند مین دریایی بوده و ظاهرا به طرف بوشهر می رفته. دو هلیکوپتر آمریکا به آن حمله کردهاند و کشتی را از کار انداختهاند."
"شکست استراتژی بازدارندگی" آمریکایی ها با عملیات اراده قاطع استراتژی بازدارندگی را به شکل اسکورت نفتکشها و تغییر پرچم انها آغاز کردند. از نظرآنها حضور سنگین نیروهای دریایی آمریکا می توانست ایران را وادار به توقف حملاتش کند.
بر اساس اسناد پنتاگون در شب ۲۳ ژوییه ۱۹۸۷یک قایق ایران جزیره فارسی را ترک کرد و چندین مین صدف را درست در راه عبور کشتی بریجتون قرار داد. کویت با این کشتی آمریکایی ۴۰۰ هزار تنی نفتکشی میکرد.
صبح چهارم جولای با برخورد بریجتون با یکی از این مین ها فرماندهان نظامی آمریکا به این نتیجه رسیدند که بازدارندگی کفایت نمیکند.
در ۱۴ آوریل ۱۹۸۸ بعد از برخورد کشتی جنیگ رابرت به یکی دیگر از مینهای ایران، رونالد ریگان دستور مقابله نظامی را صادر کرد. آمریکا به دو سکوی نفتی ساسان و سیری حمله کرد.
عملیات آخوندک چهار روز بعد از دو نیمه شدن کشتی رابرتز آغاز شد. مواجهه مستقیم ایران و آمریکا در آبهای خلیج فارس.
یکی از تاریخ نگاران آمریکایی به نام دیوید کریست درباره غرق شدن کشتی جوشن ایران نوشته است: "کشتی موشک انداز جوشن برای تقویت سکوی نفتی سیری اعزام شده بود و به یک موشک هارپون آمریکایی مجهز بود. کشتی جنگی وینرایت آمریکا چند بار به فرمانده جوشن دستور داد نزدیک نشود. فرمانده ایرانی در پاسخ گفت نیت خصمانهای ندارد و کماکان به حرکت خود تا نزدیکی کشتی آمریکایی ادامه داد. وینرایت برای آخرین بار هشدار داد: قایق خود را ترک کنید می خواهم غرقش کنم. بعد از دریافت این هشدار جوشن موشک خود را شلیک کرد که به فاصله چند فوت از وینرایت فرود آمد. فرمانده آمریکایی با شلیک ۶ موشک استاندارد و یک موشک هارپون جوشن را به قراضه آهن تبدیل کرد."
کشتی سهند ایران بعد از حمله آمریکا "جنگی که در خاک شروع شد و در آب پایان یافت" شکی نیست که دولت ایران در زمان جنگ با عراق و متحدان قدرتمندش تنگه هرمز را ابزاری مهم در میان جنگافزارهای خود میدانسته است.
با این همه آخرین باری که ایران با کارت تنگه هرمز به میدان جنگ رفت پایانی دردناک منتظر این کشور بود.
کمی بعد از آغاز عملیات آخوندک بود که فرمانده عصبی ناو وینسنت آمریکا، زیر آسمان ملتهب خلیج فارس هواپیمای مسافربری ایران ایر را هدف قرار داد.
۲۹۰ شهروند ایرانی قربانی این حمله بودند که تصاویر تکاندهنده پیکرهای شناورشان روی آبهای خلیج فارس در ذهن ایرانیان بسیاری حک شده است.
ایران این حمله را عامدانه دانست و در فاصله کوتاهی قطعنامه آتش بس جنگ با عراق را پذیرفت. آمریکا اعلام کرد فرمانده ناو به اشتباه این حمله را انجام داده است تصاویر ضبط شده از روی اتاق فرماندهی این ناو بهت و حیرت خدمه اتاق فرماندهی را نشان می دهد که از هدف گرفتن هواپیمای مسافربری ایران شوکه شدهاند.
فارغ از این که روایت کدام یک از طرفین واقعیت داشته باشد بیشک کشته شدن ۲۹۰ شهروند ایرانی نتیجه مستقیم ایجاد تنش و ناامنی در خلیجفارس بودهاست.
چند دهه بعد از این فاجعه ایران یک بار دیگر برای دفاع از منافعش چشم به تنگه هرمز دوخته است.
با خروج آمریکا از برجام و وضع تحریم های سنگین علیه ایران، تهران خود را در موقعیت دشوار و غیرمنصفانه ای می بیند. موقعیت استراتژیک تنگه هرمزدر خلیج فارس یکی ابزاری استثنایی در دست رهبران تهران است که اغلب زمانی که کار به جای باریک میکشد به آن متوسل میشوند.
سکوهای نفتی رخش و رستم در خلیج فارس ۸۵ دقیقه تمام زیر آتش آمریکا بودند.حسن روحانی رییس جمهوری ایران بارها تهدید کرده که اگر آمریکا جلوی فروش نفت ایران را بگیرد هیچ نفتی از خلیج فارس صادر نخواهد شد. تهدیدی که با استقبال آیت الله خامنه ای رهبر ایران روبرو شده است.
ایران به توانایی عملیاتی قایق های تندروی سپاه خود می بالد و بارها گفته ابایی از دفاع منافع خود در خلیج فارس ندارد. اما آیا در تهران کسی هزینه سنگین پر تنش شدن آبهای خلیج فارس را به یاد نمیآورد؟ در روزهایی که شاگردان مدارس هر روز فریاد "خلیج فارس ایران، محل دفن ریگان" سر میدادند شهروندان ایران بودند که جان خود را در آبهای خلیج فارس از دست میدادند.
تا امروز و علیرغم لحن تند وزرای خارجه و دفاع آمریکا علیه "احملات احتمالی ایران علیه منافع آمریکا و متحدانش" پنتاگون در محاسبات عملی خود محتاطانه پیش رفته و رییس جمهوری آمریکا بارها تاکید کرده که به دنبال جنگ نیست.
اما تاریخ درگیری در خلیج فارس نشان می دهد در میدان پرالتهاب تغییرات و تصمیمگیریهای لحظه ای در خلیج فارس، عدم تمایل به جنگ لزوما به معنی ایمنی تردد هوایی و دریایی نیست.