قاتل مریم فرجی به پای پدر و مادر او در دادگاه افتاد

نیک رو: مجید 30 ساله که طی رابطه عاطفی با مریم 33 ساله عاشق او شده بود، بعد از شنیدن جواب رد از مریم او را کشت و بعد از ده روز به جنایت اعتراف کرد؛ هفته گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه کیفری البرز برگزار و متهم محاکمه شد.

به گزارش نیک رو، رسیدگی به این پرونده بدنبال ناپدید شدن مریم فرجی 33 ساله که فعال سیاسی در ایران بود از میانه تیر ماه سال 97 آغاز شد. 
گمشدن مریم
با مراجعه خانواده مریم به اداره پلیس تیم ویژه ای از کارآگاهان جنایی تشکیل شد تا راز ناپدید شدن وی مشخص شود اما ماجرا به اینجا ختم نشد و در بسیاری از رسانه های مجازی موضوع ناپدید شدن مریم فرجی طور دیگری مطرح شد. آنها ادعا کرده بودند نیروهای امنیتی البرز بدنبال اغتشاشات دی ماه پارسال مریم را ربوده و به قتل رسانده اند.

مریم فرجی دانشجوی ارشد مدیریت بین المللی پیش از گمشدن در 12 دیماه همزمان با اغتشاشات دیماه 96 بازداشت و به مدت ده روز در زندان اوین تحت بازجویی بود. دادگاه انقلاب در تاریخ 19 فروردین 97 او را به 3 سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرده بود که با وثیقه آزاد شده بود، وثیقه ای که براساس گزارشات رسیده توسط استاد دانشگاه مریم فراهم شده بود.
شناسایی جسد سوخته
محمدحسین آقاسی، وکیل مریم فرجی در گفتگویی در روز 24 تیر ماه گذشته بیان کرد: جسد مریم فرجی در حالی که سوخته شده بود در اطراف شهر کرج پیدا شد. جسد حدود 10 روزی است که پیدا شده و در پزشکی قانونی بوده است و دیروز مشخص شد که جسد مربوط به مریم فرجی بوده است. یک نفر نیز مظنون به قتل وی دستگیر شده که در حال حاضر نمی توان توضیحات بیشتری ارائه داد.

البته این گفته های آقاسی به دلیل اینکه شتاب زده بیان شده بودند رنگ و بویی از واقعیت نداشتند و بعد از مدتی مشخص شد جسد کشف شده متعلق به مریم نیست و شباهت این جسد به جسد مریم فرجی باعث شده بود که ابتدای امر پلیس و خانواده مریم فکر کنند جسد متعلق به فقدانی است.
کشف جسد مریم
چند روز بعد سردار محمدیان با اشاره به دستگیری قاتل مریم فرجی در همان روزهای ابتدایی گمشدن مریم توضیح داد: تحقیقات پلیسی نشان داد آخرین بار این دختر جوان داخل یک پراید سفید رنگ دیده شده ودیگر هیچ خبری از وی نشده بود. ربوده شدن دختر جوان در هاله ای از ابهام قرار داشت تا اینکه کارآگاهان جنایی استان البرز به خواستگار او ظنین شده و در بازجویی های فنی و پلیسی از او دریافتند ارتباطی بین وی و این معما وجود دارد. تنها مظنون این پرونده در بازجویی ها بالاخره لب به اعتراف گشود وراز جنایت را برملا کرد. این متهم ادعا کرده در پی اختلافات شدید با مقتول وی را به قتل رسانده و سپس جسدش را در اطراف فردیس کرج در باغ خواهر خود دفن کرده است. پس از اعترافات متهم با حضور بازپرس ویژه محل دفن گود برداری و سپس جسد کشف شده برای شناسایی خانواده مقتول به پلیس اگاهی فردیس منتقل شد. هم اکنون متهم برای تحقیقات بیشتر دراختیار کارآگاهان جنایی قرار دارد.
اعترافات قاتل
مجید 29 ساله که برای گذران زندگی و امرار معاش، کارگری می کرد، پس از افشای راز جنایت درباره انگیزه‌اش از قتل گفت: هفت سال قبل با مریم آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. مدتی بود او سرد شده بود و می‌گفت از ازدواج با من پشیمان شده است. روز پنجشنبه مورخه چهاردهم تیر ماه سال 97 با هم قرار گذاشتیم تا صحبت کنیم. او ادعا کرد یکی از اساتید دانشگاه از او خواستگاری کرده و قصد دارد با او ازدواج کند. با شنیدن این حرف، کنترل خود را از دست دادم و با دست و شال خفه‌اش کردم. بعد از قتل تصمیم به دفن جسد در باغ گرفتم، به همین خاطر بیل و کلنگ آورده و شروع به کندن زمین کردم. یکی از همسایه‌ها به من شک کرد و به پشت‌بام آمد و پرسید مجید چه‌کار می‌کنی؟ به دروغ گفتم برای ساخت آلاچیق چاله‌ای حفر می‌کنم. حدود نیم متر زمین را کندم و جسد را دفن کردم. بعد هم ماشین او را به تهران برده و رها کردم. نمی‌خواستم به قتل اعتراف کنم تا جسد پیدا نشود اما بعد از ده روز، راز جنایت فاش شد و مجبور به اعتراف شدم.

به این ترتیب و بعد از صدور گواهی پزشکی قانونی و همچنین انجام بازسازی صحنه جنایت توسط متهم به قتل، به زودی برای پرونده کیفرخواست صادر شد و متهم روز سه شنبه هفتم خرداد ماه جاری در جلسه ای که در شعبه یکم دادگاه کیفری یک استان البرز به ریاست قاضی رنجبر تشکیل شده بود تحت محاکمه قرار گرفت.
محاکمه قاتل
ابتدای این جلسه اولیای دم مقتول که مادر و پدرش بودند و از کردهای آزاد می باشند در جایگاه قرار گرفته و برای قاتل فرزندشان درخواست قصاص کردند. در ادامه مجید که حالا 30 سال سن دارد به جایگاه فراخوانده شد و او در بیان جزئیات ماجرا و همچنین دفاع از خود گفت: هفت سال بود که با هم بودیم اما یک روز او به من گفت مرا نمی خواهد. من و خانواده ام حتی برای او نشان هم برده بودیم. با مریم همیشه شمال می رفتم و هرچه می خواست خرج اش می کردم. کارگر بودم اما هرچه در می آوردم برای او هزینه می کردم. با هم شمال می رفتیم و او درس می خواند تا اینکه از دیپلم به فوق لیسانس رسید وهمینکه جایگاه اش از من بالاتر شد دیگر من را فراموش کرد. او می گفت قرار است با استاد دانشگاه اش که برای او وثیقه آزادی از زندان گذاشته است تا آزاد شود ازدواج کند. خلاصه اینکه دیگر من را که هفت سال تمام به پایش مانده بودم و نابود شده بودم را نمی خواست و حتی می گفت قرار است با توجه به سیاسی شدن اش از ایران فرار کند و به خارج از کشور پناهنده شود چراکه آن ور آبی ها به او قولهایی نیز داده بودند.

در انتها این متهم که از قتل پشیمان و مدعی بود عاشق دل شکسته مریم بوده است از پدر و مادر مریم عذرخواهی کرد و به پای پدر مریم افتاد تا او را ببخشد.

نهایتا در این جلسه هیئت قضائی وارد شور شدند تا برای متهم تصمیم گیری کنند.
+11
رأی دهید
-6

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۴
    حسین سلطانزاده - برلین، آلمان

    ملت چقدر پوفیوز احمق و بی مغز شدن
    3
    33
    ‌پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۶
    زاگرس۴۳ - لیدز، انگلستان

    اوج سقوط و نابودی ملتی که تمدن فرهنگ هویت ملیت تاریخ و اخلاقشان توسط ایده بدوی صحرایی از بین رفته . اینده یک مدل و نمونه خواهد بود که از ان خواهند گفت و نوشت . برای شناخت ایده داعشی به ایران عربی و ایرانی عرب شده نگاه کنید . نیاز به تفسیر نیست . سقوط یعنی این کشور و جامعه دقیق مثل قرن چهارم مدینه شده .
    0
    28
    ‌پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۰
    parvin-artemis65 - مادرید، اسپانیا
    یک سناریو ی مضحک در ایران بلازده ی اسلامی۰۰هنگام قتل و قطعه کردن یا سوزاندن پیکرنه احساس هست نه شرف و انسانیت ولی وقتی افشاصورت میگیرد ناگهان اشک تمساح و به پا افتادن وگریه۰۰خرخودتی
    0
    4
    جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.