"معامله قرن" عنوان تبلیغاتی پیشنهادی است که دولت آمریکا از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در حال طراحی آن است؛ یک فرمول جاودویی که قرار است به بیش از ۷۰ سال جدال اسرائیل و فلسطین پایان دهد.
آشتیدادن اسرائیلیها و فلسطینیها و پایان دادن به این مناقشه، موضوعی نیست که تنها به دونالد ترامپ محدود باشد. سالهاست که روسای جمهوری آمریکا و دیپلماتهای وزارت خارجه این کشور در تلاشند تا با ابتکار عملهای مختلف، افتخار تاریخی حل این بحران عمیق را از آن خود کنند.
این ابتکارات - به ویژه در ۲۵ سال اخیر - بارها در موقعیتی قرار گرفته که دستاندرکاران به آن رنگ و لعابی امیدوارکننده زدهاند و فضا را به گونهای ترسیم کردهاند که گویی طرفین به دو قدمی صلحی تاریخی رسیدهاند. این بار نیز استثنا نیست.
اختلاف فلسطینیها و اسرائیلیها بر سر مرز و شهروندی و حاکمیت ملی، اختلافی بنیادین است که در مواضع کلیدی دو طرف ریشه دارد. این مواضع هم یکشبه شکل نگرفتهاند و نتیجه باورهای سرنوشتساز دو طرف درباره هویت و کشورشان است. حالا همه منتظرند ببینند که "معامله قرن" چه پاسخی برای تک تک این معماها دارد.
محتوای "معامله قرن" چیست؟ اگر چه در ظاهر به اعلام عمومی "معامله قرن" چیزی نمانده، اما هنوز هیچ اطلاع دقیقی درباره جزئیات این راهحل منتشر نشده است. به بیان دیگر به هیچ وجه روشن نیست که قرار است در این توافق، چه پاسخی به پرسشهای کلیدی داده شود.
اعلام این توافق در شش ماه اخیر بارها به تاخیر افتاده است. آخرین بار انتخابات زودهنگام اسرائیل دلیل این تاخیر بود. اما آمریکاییها گفتند که تا روشن شدن نتیجه این انتخابات صبر میکنند. ضمن اینکه در جریان مبارزات انتخاباتی اسرائیل نیز رقبای بنیامین نتانیاهو از تاخیر اعلام این توافق استقبال کردند.
حالا که بنیامین نتانیاهو در انتخابات پیروز شده، آمریکاییها منتظرند که او کابینه خود را تشکیل دهد؛ کابینهای که احتمالا از همیشه بیشتر به سوی ایدئولوژی ضدفلسطینی راست اسرائیل، تمایل خواهد داشت. علاوه بر کابینه اسرائیل، ماه رمضان نیز یکی دیگر از دلایلی ذکر شده که موجب شده تا انتشار علنی جزئیات این طرح به تعویق بیافتد.
با این وصف، اگر همه چیز آنگونه که در رسانههای عموما اسرائیلی بازتاب دارد پیش برود، این طرح باید حدود یک ماه دیگر اعلام شود.
اما جرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ که در کنار جیسون گرینبلت، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه و دیوید فریدمن، سفیر آمریکا در اسرائیل یکی از سه معمار اصلی این طرح است، در آخرین اظهارنظرش درباره آن در روز پنجشنبه، نه تنها هیچ نکته جدیدی درباره محتوای آن بیان نکرد، بلکه حاضر نشد حتی تاریخی نیز برای اعلام این طرح ارائه کند.
مهمتر اینکه او حتی حاضر نیست از توصیفات تثبیتشدهای مانند "راهحل دوکشور" یا "راه حل یککشور" استفاده کند. به همین دلیل حتی روشن نیست که در طرح جدید دولت ترامپ از کشور فلسطین به معنای یک ساختار سیاسی مستقل با حق حاکمیت و عضویت کامل سازمان ملل خبری خواهد بود یا نه.
کوشنر در توضیح اینکه چرا حتی درباره یک کشور و دو کشور هم حرفی نمیزند، گفت "راه حل دو کشور" برای دو طرف به یک معنا نیست و هرکدامشان از این "دو کشور"، تصورات متفاوتی دارند. به همین دلیل نیز دولت کنونی آمریکا تصمیم گرفته که از این ادبیات استفاده نکند.
آینده بیتالمقدس و شکل تقسیم بندی و اداره اماکن مقدس آن یکی از موضوعات اساسی اختلافبرانگیز است با این حال تبلیغات رسمی آمریکا درباره این طرح صلح بر این مبنا استوار است که در آن، مواضع هر دو طرف در نظر گرفته شده و موفقیت طرح در گرو پذیرش طرح از سوی دو طرف است. به بیان دیگر از تصمیمات یکجانبه مانند انتقال سفارت به بیتالمقدس در آن خبری نخواهد بود.
علاوه بر این، آمریکا میگوید که در این طرح، هیچ درخواستی که امنیت اسرائیل را به خطر بیاندازد گنجانده نشده است. استدلال "امنیت"، سیاستگذاری چند بعدی اسرائیل در مواجهه با مسائلی مانند گروههای "تروریستی" و فعالیتهای آنها در میان فلسطینیهاست.
مثلا برخی سیاستمداران دست راستی اسرائیلی میگویند به دلیل حفظ امنیت اسرائیل، این کشور در هر حال باید این "حق" را داشته باشد که در سرزمینهای فلسطینی، "تروریستها" را بازداشت و محاکمه کند. چنین امتیازات ویژهای، به شکل قابل ملاحظهای حق حاکمیت ملی فلسطینیها را نقض خواهد کرد و پذیرش آن از سوی سیاستمداران فلسطینی، بسیار دشوار است.
بدین ترتیب "معامله قرن" همچنان یک عنوان پرطمطراق است برای طرح صلحی که هیچ کس نمیداند درونش چیست. حتی شایعات و خبرهای غیررسمی درباره محتوای این طرح نیز تاکنون با تکذیبهای قطعی آمریکاییها همراه شده است.
آیا بختی برای موفقیت "معامله قرن" وجود دارد؟
تا همینجای کار انتظارات درباره موفقیت احتمالی این طرح به مقدار قابل توجهی کم است. یکی از دلایل اصلی این است که یک طرف این دعوا، یعنی فلسطینیها، بیش از یکسال و نیم است که با دولت آمریکا قهر کردهاند و بعد از انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، حاضر نیستند با آنها مذاکره کنند.
این در حالی است که طرف اسرائیلی، علاوه بر رابطه استراتژیک و نزدیک دیپلماتیک و اشتراکات فرهنگی و سابقه دیرینه دوستی با واشنگتن، یک برگ دیگر هم دارد که به آن بسیار دل بسته: بنیامین نتانیاهو.
آقای نتانیاهو برخلاف همتای فلسطینیاش، دوست نزدیک دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکاست و در این مدت نیز از این دوستی مهم، دستاوردهای سیاسی قابل توجهی مانند به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان یا انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس به دست آورده.
او در این مدت بارها گفته است که معتقد است محتوای این طرح هرچه باشد، به نفع اسرائیل است و اگر هم به نفع اسرائیل نباشد، او هرگز زیربار نخواهد رفت. او به طور مشخص گفته که در هیچ طرحی حاضر نیست بپذیرد که شهرکهای یهودینشین در مناطق اشغال شده فلسطینی در کرانه غربی رود اردن تخلیه شوند.
ضمن اینکه در جریان انتخابات اخیر و در میانه مبارزات تبلیغاتی که نفس نتانیاهو را بریده بود، او ناگهان وعده داد که همه شهرکهای یهودینشین را به خاک اسرائیل ضمیمه کند. در دنیای واقعی چنین تصمیمی کمابیش با پایان دادن به رویای تشکیل یک کشور فلسطین، فاصله زیادی ندارد.
این موضوع از نگاه جرد کوشنر هم دور نماند و او در آخرین سخنرانیاش در "انستیتو واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک" از اسرائیل خواست تا قبل از دیدن "معامله قرن" چنین تصمیمی نگیرد. او گفت که معتقد است این طرح، چارچوبی برای مذاکره پیشپای هر دو طرف میگذارد تا هر دو طرف را راضی کند.
فلسطین مستقل، خواستهای قدیمی است که عموما در راههای مختلف برای صلح، ابتکاراتی برای تحقق آن، پیشبینی میشودتا اینجای کار دستکم یک بار انتشار گزارشی تایید نشده درباره محتوای "معامله قرن" نشان داد که هر قدر راضیکردن دو طرف دشوار است، ناراضی کردن هر دو طرف سخت نیست. اخیرا کانال ۱۳ اسرائیل به نقل از منابع ناشناس گزارش داد که در "معامله قرن" تشکیل کشور فلسطین در حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از خاک کرانه غربی پیشبینی شده است.
کانال ۱۳ همچنین مدعی بود که در این طرح بخشی از بیتالقدس شرقی هم به فلسطین خواهد رسید. اما "شهر قدیم" شامل مسجدالاقصی به اسرائیل تعلق خواهد گرفت و بخشی از اماکن مذهبی شامل دیوار ندبه توسط هر دو کشور به کمک کشورهای دیگر از جمله اردن اداره خواهد شد.
همین محتوای تایید نشده خیلی سریع هم از سوی اسرائیلیهای تندرو و هم از سوی تشکیلات خودگردان فلسطینی رد شد و هر دو طرف اعلام کردند که به چنین توافقی تن نمیدهند. و البته خیلی زود دولت آمریکا هم این گزارش را تکذیب کرد.
اما همان واکنشها نشانه روشنی بودند از اینکه حل مساله، تا چه اندازه بغرنج و دشوار است. آنچه در گزارش کانال ۱۳ به عنوان پیشنهاد به فلسطین آمده بود، از پیشنهادات ۱۲ سال پیش ایهود المرت، نخستوزیر وقت اسرائیل به محمود عباس، کمتر بود. در آن پیشنهاد هم به فلسطین سرزمینهای بیشتری تعلق میگرفت و هم بیتالمقدس شرقی شامل مسجدالاقصی به زیر حاکمیت فلسطین درمیآمد. محمود عباس آن پیشنهاد را رد کرد.
از توافق اسلو تا دست دادن رهبران دو طرف در کمپ دیوید، پیشنهاد "متغیرهای کلینتون"، ابتکار صلح اعراب (ابتکار سعودی)، نقشه راه خاورمیانه، مذاکرات آناپولیس و تلاشهای جان کری، کمابیش همه روسای جمهوری آمریکا در سه دهه اخیر تلاش کردهاند که مساله اسرائیل و فلسطین را حل کنند.
اما معماهایی بزرگ مانند مرزهای کشور فلسطین، آینده بیتالمقدس (که هر دو طرف آن را پایتخت خود میخوانند)، وضعیت شهرکهایی که در مناطق فلسطینی ساخته شدهاند و هماکنون بیش از نیم میلیون یهودی در آنها زندگی میکنند، و سرنوشت میلیونها آواره فلسطینی که دهههاست بدون شهروندی یک کشور مستقل در سراسر دنیا، به ویژه در اردن و لبنان به عنوان پناهجو زندگی میکنند، موجب شدند تا هیچ کدام این ابتکارات در نهایت به نتیجه موثری نرسند.
علاوه بر این، اسرائیل نیز در یک دهه اخیر تحت حاکمیت بنیامین نتانیاهو با تغییراتی مهم روبهرو بوده و ثبات و قدرتش، در کنار عامل مهمی به نام ایران در منطقه، زمینه را برای نزدیکی این کشور با دشمنان قدیمی در دنیای اعراب فراهم کرده است.
اگرچه کوشنر در کنار دو راس دیگر مثلث "معامله قرن" یعنی جیسون گرینبلت و دیوید فریدمن، مصرند که ابعاد منطقهای این طرح به نتیجه بخش بودن آن کمک خواهند کرد، اما واقعیت قضیه این است که حتی بدون هرگونه صلح، در چرخشی تاریخی، ریاض و تلآویو در برابر "دشمن مشترک" یعنی ایران، همسویی بیسابقهای را تجربه میکنند.
تا اینجا طراحان "معامله قرن" میگویند به فرمولی دست یافتهاند که همه طرفها را راضی میکند. این فرمول چیست؟ فعلا راهی جز انتظار برای رسیدن به پاسخ این سئوال وجود ندارد.
در حال حاضر رامالله، در کرانه غربی رود اردن، مرکز سیاسی اقتصادی فلسطینیان محسوب میشود