همه ماجرا به خاطر یک «سگ» رخ داد. می خواستم یک قلاده «سگ» برای نگهبانی از باغ بخرم. تا این که «سگی» را در دست پسر 11 ساله دیدم. برای خرید آن با کودک وارد مذاکره شدم اما آن سگ به درد من نمی خورد، بعد از آن سگ دیگری برایم آورد ولی باز هم سگ به درد بخوری نبود، تا این که سومین «سگ قلاده دار» را از او خریدم ولی ...
این ها بخشی از اظهارات مرد 60 ساله معروف به «گرگ پیر» است که صبح روز گذشته در اولین جلسه محاکمه در دفاع از خود مطرح کرد. در این جلسه که در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی و به ریاست قاضی جواد شاکری برگزار شد، ابتدا رئیس دادگاه با توصیه به حاضران برای رعایت نظم دادگاه، اتهامات متهم مبنی بر یک فقره قتل عمدی، آدم ربایی و اعمال منافی عفت را به وی تفهیم کرد و گفت: دادگاه در دو بخش علنی و غیرعلنی به اتهامات «ر-الف» رسیدگی خواهد کرد چرا که طبق قانون جلسه رسیدگی به اتهام عمل منافی عفت باید به صورت غیرعلنی برگزار شود و از سوی دیگر نیز مردم باید در جریان اخبار جرایمی قرار بگیرند که موجب احساس ناامنی در جامعه می شود واز نتیجه اقدامات قانونی دستگاه قضایی درباره این گونه جرایم مطلع شوند. در ادامه این جلسه رسیدگی که هیئت مستشاری دادگاه (قاضی خطیبی و قاضی قاسمی طوسی) نیز حضور داشتند، ابتدا معاون دادستان مرکز خراسان رضوی به قرائت کیفرخواست صادر شده از سوی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پرداخت و گفت: این پرونده جنایی از تاریخ دوازدهم بهمن 1397 زمانی در دادسرا تشکیل شد که مردی از دستگاه قضایی و پلیس برای پیدا کردن فرزند گمشده اش کمک خواست. «نیره عابدین زاده» افزود: تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی که با صدور دستورات ویژه قضایی آغاز شده بود، سرنخ های ماجرای گم شدن کودک 11 ساله را به سوی مرد 60 ساله ای کشاند که به «گرگ پیر» معروف شد. «قاضی عابدین زاده» تصریح کرد: این مرد در تاریخ 97.11.21 با دستور بازپرس علی اکبر احمدی نژاد (بازپرس ویژه قتل عمد مشهد) بازداشت شد و در نهایت به قتل مرتضی (کودک 11 ساله) اعتراف کرد. وی گفت: جسد این کودک میان دره ای در جاده قدیم نیشابور در حالی کشف شد که کمربند مشکی نیز دور گردنش وجود داشت و ...
نماینده دادستان مرکز خراسان رضوی در پایان ضمن اشاره به استشهادیه 180 نفری اهالی محل وقوع جرم از محضر دادگاه تقاضای صدور اشد مجازات در ملأعام را کرد. گزارش خراسان حاکی است، سپس مرد معروف به «گرگ پیر» با دستور قاضی شاکری (رئیس دادگاه) در جایگاه متهم قرار گرفت و در حالی که به صراحت بیان می کرد قتل را قبول دارم، مدعی شد من کمربند آن کودک را از دور کمرش باز کردم و به گردن او پیچاندم ولی آن را نکشیدم! ضمن این که اتهام آدم ربایی را هم قبول ندارم چرا که کودک خودش سوار خودروی پی کی من شد! واز سوی دیگر هم من او را برای آزار و اذیت به باغ نبردم، بلکه می خواستم او را گوشمالی بدهم! و ...
در پی انکار برخی از اتهامات توسط متهم و با وجود آن که وی در مراحل بازپرسی و تحقیقات دادگاه کیفری، به جرایم خود اقرار کرده بود، بار دیگر قاضی جواد شاکری که با تسلط کامل بر اوراق و خطوط اعترافات متهم در پرونده، سخن می گفت: به بخشی از اقاریر صریح وی در مراحل دادرسی اشاره کرد و افزود: شما در قسمتی از اظهارات خودتان که در پرونده قید شده است، به کشیدن هفت دقیقه ای کمربند به دور گردن مقتول اعتراف کرده اید! ضمن این که پزشکی قانونی نیز فشار نواری شکل به دور گردن مقتول را تایید کرده و آن را علت مرگ دانسته است! بنابر گزارش خراسان، متهم که سعی می کرد با انکار آن چه در مراحل تحقیقات و بازسازی صحنه جرم بیان کرده بود، خود را از مخمصه سوالات تخصصی و فنی قاضی شاکری و هیئت مستشاری دادگاه رها کند در تناقض گویی هایی آشکار ادعا می کرد که سر کودک 11 ساله به بلوکه سیمانی استخر باغ خورده است چرا که من او را هل دادم و به درون استخر خالی از آب افتاد اما به هوش نیامد! من او را به باغ بردم تا درباره «سگ» مذاکره کنیم! ولی هیچ سگی در باغ نبود! در این هنگام قاضی سوال کرد: اما شما گفتید سگی در باغ نبود! پس چه چیزی را می خواستید به کودک 11 ساله نشان بدهید؟ متهم پاسخ داد: با این بهانه می خواستم او را به باغ بکشانم تا گوشمالی اش بدهم! او به من فحش داد من هم عصبانی شدم و ...
بنابر این گزارش، در این جلسه دادگاه که به کلاس آموزشی عملی و تئوری آموزنده ای برای دانشجویان تبدیل شده بود، وکیل تسخیری متهم سعی کرد تا قتل را به عنوان شبه عمد برای دادگاه اثبات کند که در این باره به اخبار روزنامه خراسان نیز اشاره کرد و گفت: در روزنامه خراسان از همان ابتدای ماجرا موضوع قتل عمد مطرح شد! همچنین علیرضا روَن زاد معتقد بود که او به عنوان وکیل تسخیری فقط باید در بخش اتهام قتل عمد از متهم دفاع کند که مورد پذیرش رئیس دادگاه قرار نگرفت.قاضی شاکری گفت: دادگاه به هیچ وجه تحت تاثیر فضای رسانه ای قرار نمی گیردوبر اساس موازین شرعی وقانونی به پرونده رسیدگی می کند. گزارش خراسان حاکی است، متهم که برای آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفته بود، بار دیگر به صراحت اتهام قتل را پذیرفت اما مدعی شد من کمربند را دور گردن او انداختم ولی آن را نکشیدم!
شایان ذکر است، در آغاز جلسه رسیدگی به این پرونده، پس از تقاضای صدور اشد مجازات برای متهم از سوی اولیای دم، فرزانه واحد و امیر افخم الشعراء به عنوان وکلای معاضدتی اولیای دم ضمن بیان برخی جزئیات پرونده، دفاعیات خود را به رئیس دادگاه ارائه دادند و در پایان نیز رسیدگی غیرعلنی به اتهام عمل منافی عفت متهم برگزار شد.