خشکسالی و کم شدن شکار باعث شده که مجبور بشوند برای یافتن غذا، قلمروی خود را به جاهای دیگر بسط بدهند و جانشان بیشتر به خطر میافتد. سگهای گله بلای جانشان شدهاند و حالا هم قاچاقچیها برای شکار تولههای یوزپلنگ و فروش آنها دندان تیز کرده اند. جادههایی هم که از میان زیستگاههای آنها می گذرند تهدیدهای دیگری هستند که اگر چاره ای برای آنها نشود، قطعا تا چند سال دیگر باید به دیدن تصاویر این موجودات زیبا تنها در اطلسهای جانورشناسی عادت کنیم.
ایمان معماریان، فعال محیط زیست و دامپزشک حیات وحش است. او دامپزشکی است که کوشکی و دلبر را از مدتها پیش تیمار می کند و حالا هم ایران، توله یوزی که در چند ماهگی از طبیعت ربوده شده بود به دستان او و همکارانش سپرده شده است. این گزارش حاصل گفت و گو با وی و همچنین لیزا تورا کیتوساهو، مسئول حفاظت از یوزپلنگ ها در آفریقای جنوبی است و تنها همین دو گونه در جهان باقی ماندهاند.
وی همچنین نحوه پروتکل لقاح مصنوعی دلبر را که روز شانزدهم آوریل (۲۷ فروردین) در پارک پردیسان انجام شد در ویدئویی توضیح داده که ضمیمه این گزارش شده است.
حال محیط زیست و یوزپلنگ ها چطور است؟
ایمان معماریان وضعیت محیط زیست ایران را بهطور عام بد و وضعیت یوزپلنگهای ایرانی را بهطور خاص «بسیار بسیار بد» توصیف میکند و به یورونیوز میگوید: «دو عامل روشن وجود دارد که باید در کوتاه مدت و خیلی سریع برای رفع آنها اقدام کرد؛ یکی فنس کشی جادههایی است که از میان زیستگاههای یوزپلنگها عبور کردهاند و دیگری هم خارج کردن آغلها و دامها و سگهای گله است که جان یوزها را تهدید میکنند. حضور این دامها و سگهای گله و ولگرد باعث انتقال بیماری به یوزها هم میشود و همراه با تلفات جاده ای، یک تهدید بسیار جدی برای یوزپلنگها هستند. اقدام برای تثبیت و بهبود این وضعیت، فرصت اقدامات [ حفاظتی] در بلند مدت را نیز فراهم میکند.»
لیزا تورا کیتوساهو هم با ابراز تاسف از خطر انقراض یوزهای آسیایی به یورونیوز میگوید: « با اینکه یوز آسیایی زیرگونه یوزپلنگ است و جمعیت دیگر گونههای یوزپلنگ را مستقیما تحت تاثیر قرار نمیدهد اما باید هر چه سریعتر از راههای حفظ آن تعداد باقیمانده مطمئن شویم و پیدا کردن راه حلهایی برای نجات و افزایش تعداد این گونه برای رسیدن به یک جمعیت مطمئن باید در اولویت قرار بگیرد.»
به گفته ایمان معماریان، اینکه از این گونه تنها در ایران باقی مانده است، نشان می دهد حداقل حفاظت در ایران بهتر از کشورهای اطرافش بوده اما لازم است تغییرات بسیار عمدهای در زیستگاههای این یوزپلنگها صورت بگیرد.
چند قلاده یوزپلنگ برای ایران مانده است؟
تعداد دقیق یوزپلنگهای ایران مشخص نیست، در سرشماریهای مختلف از ارقامی بین ۳۰ تا ۵۰ قلاده سخن گفته شده است. زیستگاههایی که یوزپلنگها در آنجا زندگی میکنند بالغ بر شش میلیون هکتار است و تحت پوشش قرار دادن این بخش از سرزمین ایران به آسانی امکانپذیر نیست.
آقای معماریان در توضیح اینکه چگونه یوزپلنگها شناسایی می شوند، می گوید: « یوزپلنگها بهواسطه خالهای منحصر بفردی که روی بدنشان دارند قابل شناسایی هستند و توانستیم با مقایسه خالهای روی بدن یوزپلنگهایی که در هزاران عکس ثبت شده بودند آنها را شناسایی کنیم. بدون شک آنچه که می توانم الان بگویم این است که تعداد یوزها در ایران کمتر از ۵۰ قلاده است با اینحال اطلاع زیادی از مناطق آزاد وجود ندارد و ممکن است این مناطق هم پتانسیل داشتن یوزپلنگ را داشته باشند.»
پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که زمانی در هند، افغانستان، ترکمنستان و ایران زندگی میکردند از سال ۱۹۸۰ و پس از آن آغاز شد که سازمان ملل این گربه سان را گونه ای به شدت در معرض انقراض معرفی کرد. به تازگی نیز معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت از محیط زیست ایران از آماده شدن پیش نویس فاز سوم بهمنظور ادامه همکاری و مشارکت مالی این سازمان با برنامه عمران سازمان ملل متحد خبر داده است.
دلبر، کوشکی و ایران، امید حافظان یوزپلنگها برای باروری در محیط تحت حفاظت
تاکنون تلاشها برای حاملگی طبیعی دلبر که تا دی ماه سال گذشته تنها یوز ماده پارک پردیسان بود نتیجه موفقیت آمیزی نداشت و دلبر یکبار بعد از ۴۵ روز بارداری سقط جنین کرد. حالا با آمدن ایران که از دست قاچاقچیها نجات پیدا کرده، امید تازه ای برای باروری در پارک پردیسان شکل گرفته است. متخصصان یوزپلنگ در ایران امیدوارند بتوانند با استفاده از روشهای طبیعی و یا غیرطبیعی بهزودی یک نوزاد یوزپلنگ را به این خانواده سه نفره اضافه کنند.
به گفته ایمان معماریان، تاکنون تجربه مشترکی مبنی بر بارداری یوزپلنگ آسیایی که فقط در ایران زندگی میکند و آنهم در شرایط اسارت وجود ندارد. وی می گوید: « جفت گیری یوزپلنگها نسبت به سایر گربهسانان دشواریهای خاص خودش را دارد و البته نباید فراموش کنیم که ما فقط سه قلاده در شرایط اسارت در پارک پردیسان داریم، تلاشها برای بارداری مجدد دلبر به دلیل مشکلاتی که برای رحمش بوجود آمد امکان پذیر نبود و تصمیم گرفتیم با روش لقاح مصنوعی بارداری ایجاد کنیم.» این اقدام با کمک متخصصین آلمانی در تاریخ ۲۷ فرودین ۱۳۹۸انجام شد.
این متخصصین آلمانی همچنین از ایران، توله یوزی که توسط قاچاقچیان از طبیعت جدا شده و قرار بود با قیمت گزافی بهفروش برسد دیدن خواهند کرد تا در مورد سن بلوغ او و اینکه آیا آمادگی جفت گیری است یا نه، نظر بدهند.
ایران، ماده یوزی که از طبیعت ربوده شد
جریان دستگیری قاچاقچیان و نجات «ایران» که در زمان اسارت تنها هشت ماه داشت یکی از پرسروصداترین اخبار محیط زیست در ماههای گذشته بود. به تازگی و بعد از چند ماه، حکم قاچاقچیان این توله یوزپلنگ صادر شده و فرد خلافکار تنها به پرداخت پنج میلیون تومن جریمه محکوم شده است.
آقای معماریان که از نخستین افرادی بود که بر بالین «ایران» حاضر شد، با اشاره به اینکه این توله یوز بر مشکلات فیزیکی و روحی و روانی که داشته فائق آمده و وضعیت عمومی بسیار خوبی در حال حاضر دارد، می گوید: «حذف یک یوزپلنگ ماده از طبیعت تاثیر مستقیمی بر جمعیت آن گونه می گذارد، طبیعت حالا یک ماده یوز آسیایی بارور را از دست داده و شانس تولید مثل در شرایط عادی از این ماده یوز گرفته شده است. می دانستیم که خیلی از حیوانات حیات وحش قاچاق می شوند ولی وقتی دیدیم که یوزپلنگ هم قاچاق شده است فهمیدیم که با تهدید جدیدی روبرو هستیم. برخورد شدید با این قاچاقچیان می توانست درس عبرتی برای افرادی باشد که به دنبال قاچاق این گونهاند اما این حکم بیشتر به تشویق شبیه است تا تنبه. برای افرادی که پول بسیار زیادی خرج کرده اند تا این توله یوز را از طبیعت جدا کنند پرداخت این جریمه مشکل نیست. امیدوارم که سازمان حفاظت از محیط زیست دوباره شکایت کند و دلیل صدور چنین حکمی مشخص بشود.»
طبق تحقیقات صورت گرفته توسط پلیس امنیت، متهم اصلی پرونده که با نام اختصاری « ب » معرفی شده، اعتراف کرده این توله یوزپلنگ را پس از زنده گیری به مبلغ ۳۰ میلیون تومان به دیگر متهمان فروخته است. قاضی پرونده علاوه بر پرداخت یک جریمه پنج میلیون تومانی برای این مجرم، تعیین کرده است که این توله یوزپلنگ قابلیت بازگشت به طبیعت را دارد. امری که به گفته ایمان معماریان امکانپذیر نیست چرا که این توله یوزپلنگ به هیچ وجه مهارتهای زندگی در حیات وحش را به دست نیاورده و اگر به طبیعت بازگردانده شود حتما می میرد.
چقدر نجات یوزپلنگها از انقراض برای مردم ایران مهم است؟
چندی پیش پویشی به راه افتاد تا مبلغ ۸۰۰ میلیون تومان مورد نیاز برای خرید ۱۲ آغل موجود در زیستگاه توران و خارج کردن دام ها و سگهایشان از این زیستگاه جمع آوری شود. در این حرکت که پویش مردمی نجات یوز نام داشت، آغلهای این زیستگاه با پولهای جمع آوری شده خریداری و به مناطق جدید منتقل شد.
چنین پویشی و همچنین اقداماتی نظیر مزین کردن پیراهن تیم ملی فوتبال به تصویر یوزپلنگ آسیایی بهمنظور بالا بردن حساسیت و آگاهی مردم نسبت به سرنوشت این گربه سانان از رفتارهای مثبتی است که تاثیر خود را نیز گذاشته است اما آیا کافی است؟
دامپزشک یوزپلنگهای ایرانی معتقد است که جو حیوان دوستی که اخیرا در میان مردم بهراه افتاده متاسفانه به سمت حیات وحش نرفته و تنها بهطور خاص به سگ و گربه محدود شده است. وی می گوید: « یوزپلنگ را باید به مردم شناساند، گاهی، وقتی بحث خطرات سگها برای یوزپلنگها و سایر گونههای حیات وحش میشود طرفداران حقوق حیوانات شهری موضع گیری میکنند. مشکل این است که ما به این مردم نگفتهایم حیات وحش یعنی چه؟ در همین پویش خرید آغلها، چند ماه طول کشید تا مبلغ لازم جمع شود ولی اگر در اینستاگرام عکس یک سگ یا یک گربه را بگذارند و پول جمع کنند در کمتر از یک روز پول مورد نیاز جمع میشود. درست است که نگرش حیوان ستیزی ما ایرانی ها کمتر شده اما این تغییر نگاه و رفتار به سمت کمک به حیات وحش اصلا نرفته است.»
لیزا تورا کیتوساهو، مسئول محافظت از یوزهای آفریقای جنوبی نیز از دست دادن زیستگاه و جنگ مدام بین انسان و حیات وحش را بزرگترین دلیل کاهش جمعیت این حیوان میداند و میگوید: « یوزپلنگها امروز تنها ۹ درصد از زیستگاه تاریخی خودشان را در اختیار دارند و نفوذ انسان به زیستگاههای آنها برای چرای دام و کشت باعث برخورد مداوم و شدید بین انسان و یوزپلنگ شده که باید به سرعت از ادامه این روند ممانعت کرد.»
جای خالی شناخت یوزپلنگ و دیگر گونههای جانوران حیات وحش ایران در مدارس نیز خالی است، مثل جای خالی خیلی از آموزشهای شهروندی و مسئولیت پذیری که کمک میکند از همان کودکی، رفتار آگاهانه و مسئولانه در افراد نهادینه شود. اگر شهروندانی که مثلا در جادههایی مثل عباس آباد میرانند با احساس مسئولیت، به تابلوهایی که در کنار این جاده برای جلب توجه و کم کردن سرعت نصب شده توجه میکردند شاید آن هشت یوزپلنگی که در این جاده کشته شده اند هنوز در شمار جمعیت یوزهای ایران به حساب میآمدند.
یوزپلنگ آسیایی یا ایرانی، یکی از مهمترین گنجینه هایی است که با کمترین غفلت به حسرت تبدیل خواهد شد. متخصصین و فعالان محیط زیست مدتهاست زنگ خطر را برای این یوزها به صدا درآورده اند اما همانطور که ایمان معماریان می گوید: « اراده ای بین همه مسئولین و همه مردم ایران برای نجات این گونه در معرض انقراض وجود ندارد، چرا که نه یوز را می شناسند و نه به عنوان دغدغه برایشان مهم است.»
یوزپلنگ یک گونه پرچم است، یعنی اینکه با مطالعه به روی آن می توان شرایط دیگر موجودات در حیات وحش را نیز دریافت. از بین رفتن این چند یوزپلنگی که در زیستگاههای ایران باقی مانده، تعادل زیستی و جانوری و اکولوژیک آن منطقه را بههم می ریزد. تا یک حسرت بزرگ کمتر از ۵۰ یوز باقی مانده و اهمیت این حسرت خیلی کمتر از بودجه چند صد میلیونی فنس کشی یوزکشترین جاده ایران است.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان