بازداشت یک دختر و پسر به دلیل درخواست ازدواج در یک پاساژ

من اگه جای این مرد بودم، شب عروسییم را در قطب شمال برگزار میکردم و دلیلش فقط ۶ ماه شب بودن در قطب شمال میباشد!

خب البته خیلی هم زیباست کاری که توی غرب هم زیاد انجام میشه البته حجب و حیای ایرانی هم کاملا مشهوده باید بعد از خواستگاری همدیگر را ببوسید نه این که مثل مادر و فرزند همدیگر را بغل کنید هنوز به هر حال شرقی بودن ما مشهوده

[::آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه::]. خیلى فیلم هاى Romcom و عشقولانه میبینى؟ عیب نداره، تو هم یه روز شوهر میکنى!!

منظورشون از شیونات اسلامى اینه که باید اول یه آخوند میاوردن که قبل از اینکه دست این دوتا بهم بخوره، در جا عقدشون میکرد و حق الزحمة بلغور کردن چند تا جمله عربى بى معنى رو میگرفت! بعد از اون این چه معنى داره که دوتا نامحرم اینطور به هم إظهار علاقه کنن؟ باید از سنت پیامبر پیروى میکردن و با باباى دختره اول معامله میکردن! بعد از اون، بر خلاف سنت ایشون، این خانم خیلى وقته تاریخ مصرفش گذشته! باید وقتى شیش سالش بود با یه کل و کثیف پشم آلویى که هم سن باباش بود ازدواج میکرد تا بتونه بیشتر بچه بیاره!! نه با کسى که دوستش داره! این قرتى بازیها تو کشور امام زمون جایى نداره! ازدواج اینجا معامله اس نه عشق و علاقه، اینا هنوز سند نزدن! معامله هنوز قطعى نشده برا همینه که باید دستگیر میشدن! وگرنه ازدواجى که بر پایه عشق و علاقه و تفاهم متقابل باشه با أصل اسلام که زن ستیزى رو به عنوان مقام زن میکنه تو حلق خلق الله، مغایرت داره و باید از همگانى شدنش جلوگیرى بشه!!

تمام این ازدواج‌های شرعی که این مذهبی‌‌ها واسه ما درست کردن، سو استفاده از حماقت ما و پر کردن جیب لامبارک خودشون بوده.

نمیدونم خنده داره ، یا گریه دار ، که یه آخوند شیاد باید وکیل به هم رسیدن دلها باشه