گزارشی تکان دهنده از فردی که شغلش تولید امامزاده است

[::jokaraz - تهران، ایران::]. همین راز و نیاز کردن با موجود خیالی در رو برای خرافات بعدی باز میکنه. اگر خدایی وجود داشت جلوی ظلم رو میگرفت. بیجهت برای یک خالق من درآوردی تبلیغ نکنید. اگر خود شما قدرت خلق داشتید در مقابل اینهمه نابرابری سکوت میکردید؟ پاسخ شما به این سوال دلیل محکمی بر نبودن یک خالق خیالی هست.

با نین مردم و یا جماعت الاغی اگر اخوند خدائی نکند خیلی احمق است.بهمین دلیل 40 سال دوام اورده و اگر ارباب ها بخواهند تا 400 سال دیگر هم همین اخوند ها خواهند ماند و اب از ابی تکان نمیخورد.

شاید افلاطون حق داشت وقتی گفت: هر ملتی لایق دولتش است.

بعد میگن گیر نمیاد !!!!

یکی هم بود ١٤٠٠ سال پیش تولید خدا میکرد

آدم با دیدن و شنیدن اینگونه مردم از خودش و فرهنگش متنفر میشه! و بدبختی کشور ما در اینجاست که اینگونه خرافات و موهومات پشتیبانی میشود و اکثریت مردم هم که از دیدن و شنیدن اینگونه گزارشات در امان نیست و این بدبختی و بیقدرتی ما که اکثریت جامعه و فرهنگ تا کی باید این سیر قهقرایی و خرافات را مشاهده کند، فقط خدا میداند!

بقول دوستمون تا زمانی که مردم نفهمند که خدا ولی و قیم نداره و نمیخواد و برای عبادت کردن خدا نیازی نیست به جای خاصی برید این خرافات بوده و هست. خداوند 124 هزار پیامبر فرستاد تا به این انسان نافهم بگه بت نپرستید حالا فکرش رو بکنید که این آدمهای شیاد چنان کردند که مردم در ظاهر بت نمی پرسند ولی در عمل ضریح پرست و بتهای بی نام و نشان پرست شدند. چه فرقی میکرد اون زمان هم یک تیکه سنگ آدم نما میگذاشتند و پول میریختند و دورش می گشتند و کنارش دعا میخوندند و اگر از همون بت پرستهای اون زمان هم می پرسیدید میگفتند که اون سنگ نماد و نشانه خداوند ناپیداست و الانم اون ضریح و گل دسته مثلا نماد خداست و مثلا اینا بخاطر عبادت و پادرمیانی و شفا میرن تو این مراکز . در نتیجه اینکه مردم همون مردم بت پرست هستند فقط اسم خداشون عوض شده و فک کنم برای همین هم هست که خداوند دیگه پیامبری نخواهد فرستاد چون انسان اگر میخواست آدم بشه با همون 124هزارتا میشد پس فقط تلف کردن هستش این مردم در ذاتشون بت پرستی هستش و فهم و درک اینو ندارن که بفهمند این بتها وسیله سوء استفاده آدمهای زرنگ هستش و خدا نیازی به این چیزا نداره

متآسفانه تا خر است خرسوار هم است

این یکى با موتور از سالها پیش میومده و با دست خودش قل و زنجیر بردگى رو میبسته به پاى خودش! اون یکى افتخار میکنه که از بیست سال پیش احمق بوده و تا بیست سال دیگه هم اعتقادى به فکر کردن نداره! اینا مشت هاى نمونه خروار هستن، وقتى پزشک فارغ التحصیل اروپا سفره رقیه و دعاى کمیل و عزادارى ماه محرمش ترک نمیشه، از این بیسواد هاى در مونده که از بیچارگى میان دست بدامن امامزاده هاى خیالى میشن چه انتظارى داریم؟ شاید اگه نسل بعدى رو با مطالعه و کتاب آشنا کنیم و تشویقشون کنیم که خوب و بد و درست و غلط رو بهتر تشخیص بدن، یا امکانات اجتماعى رو بیشتر کنیم که اینطور آدم ها بجاى شفا خواستن، درمان بخوان، بشه به سى چهل سال دیگه امیدوار بود، که با وجود این رژیمى که تحجر و عقب موندگى و بیسوادى و حماقت رو ترویج میکنه، اون امید هم که سالهاست زیر خروار جهالت و عقب موندگى خاک شده.