سانحه هواپیمای باری نیروی هوایی ارتش حامل ۴۰ تن گوشت ۲۴ دیماه ۹۷ رخ داد و ۱۵ سرنشین آن جان باختند. این هواپیما قرار بود در فرودگاه «پیام» به زمین بنشیند اما به دلایل نامعلوم سر از فرودگاه «فتح» (متعلق به سپاه) درآورد و به علت کوتاه بودن باند این فرودگاه دیوار انتهای فرودگاه را شکست و به منازل مسکونی برخورد کرد و منفجر شد.
پس از سقوط این هواپیما، تعدادی از پروازهای فرودگاه «پیام» مختل شد و نهادهای مربوطه منتظرند تا نتیجه بررسیها درباره جعبه سیاه بوئینگ باری ارتش مشخص شود. این هواپیما که ظاهرا قرار بود در فرودگاه «پیام» کرج به زمین بنشیند گفته میشود به دلیل اشتباه خلبان در فرودگاه «فتح» فرود آمده و پس از خروج از باند دچار سانحه شده است. اشتباهی که یک ماه قبل از آن نیز خلبان یکی از ایرلاینهای مسافربری که از فرودگاه مشهد به «پیام» آمده بود مرتکب شد اما خلبان متوجه این فرود اشتباه شده و از وقوع یک سانحه بزرگ جلوگیری کرد.
مختل شدن پروازهای فرودگاه «پیام» از یکسو به اعتبار آن لطمه میزند و از سوی دیگر از نظر اقتصادی زیانآور است. همچنین فعال ماندن این فرودگاه برای نظام ضروری است چون با افزایش فشار تحریمها، هواپیماهای سنگین سپاه و ارتش از طریق این فرودگاه محمولههای مورد نیاز دولت را به ایران وارد میکنند که اغلب مواد خوراکی و فاسدشدنی هستند. ماموریتی که به دلایل مختلف انجام آن از طریق فرودگاه مهرآباد و «خمینی» با محدودیتهای زیادی روبروست و «پیام» نزدیکترین فرودگاه به تهران است که باند آن قابلیت فرود هواپیماهای بزرگ را دارد.
در ماههای اخیر منابع خبری رسمی و غیررسمی گزارشهای متعددی منتشر کردهآند که نشان میدهد «پیام کرج» که مالکیت آن متعلق به وزارت ارتباطات و حیات خلوت سپاه و مقامهای ارشد جمهوری اسلامی برای تجارت سیاه و از آن مهمتر آلترناتیوی برای فرودگاه مهرآباد و «خمینی» است که در مواقع اضطراری از آن برای خروج از کشور و فرار نیز استفاده شود.
سانحه هواپیمای ارتش چند نهاد حکومتی در ایران را درگیر خود کرده و سبب بروز اختلافات گسترده شده است. گروهی خطای خلبان هواپیما را عامل سانحه معرفی میکنند و گروهی دیگر امکانات رادیویی و راداری فرودگاه را عامل این حادثه میدانند. در این بین اما موضوعات پنهان دیگری آشکار میشود که از یکسو به مسئله سانحه مرتبط است و از سوی دیگر دریچهای است به فساد گستردهی دولتیها و نظامیها که کمتر مقام و مدیری را میتوان در وزارتخانههای مختلف میتوان یافت که به آن آلوده نباشد.
بهرهبرداری از فرودگاه «پیام» به عنوان پدافندغیرعامل
نزدیک بودن باند فرودگاه «فتح» و «پیام» و در کنار آنها فرودگاه کوچک نیروی انتظامی در همان منطقه خطرات زیادی دارد اما مقامات محلی و مسئولان فرودگاه «پیام کرج» در روزهای اخیر برای دفاع از ضرورت فعال نگهداشتن این فرودگاه به آب و آتش میزنند و همزمان ناخواسته رازهای مگوی فساد را نیز آشکار میکنند.
سرآغاز ابهامات
اینکه چرا از هواپیمای بوئینگ ارتش در این ماموریت استفاده شد پرسشی است که مسئولان جمهوری اسلامی هنوز پاسخ مشخصی به آن ندادهاند و فقط فرمانده ارتش اعلام کرده علت استفاده از آن مشارکت در طرح «مردمیاری» بوده است.
بابک تقوایی کارشناس نظامی به کیهان لندن میگوید، علت استفاده از هواپیمای ارتش این بوده که هواپیمای باربری غیرنظامی برای حمل محموله زیر ۴۰ تن در کشور موجود نیست و به صرفهترین راه که همچنین مجانی هم باشد استفاده از تنها بوئینگ ۷۰۷ ترابری عملیاتی نهاجا بود. با صرف هزینه سوخت و هندلینگ فرودگاهی این کار را نهاجا رایگان انجام میدهد.
بابک تقوایی کمبود دید، عملیاتی نبودن سیستمهای کمک ناوبری فرودگاه «پیام» و عدم هشدار در چارت پرواز این فرودگاه را مبنی بر وجود فرودگاهی با باند موازی [فرودگاه «فتح»] در نزدیکی «پیام» از عوامل این سانحه میداند.
در بررسی پشت پردهی واردات گوشت گرم، نام شرکت «گلبرگ بهاران» از شرکتهای زیر مجموعه «افق کوروش» مطرح میشود. این شرکت سفارش دهنده بیش از ده تن بار گوشت گرم بود و شرکتی به نام شرکت «پرواز پرسین کیش» عملیات حمل بار از قرقیزستان را به مقصد فرودگاه «پیام» بر عهده داشت.
این شرکت هوایی اسفند سال گذشته (حدود ۱۰ ماه پیش) در جزیره کیش به ثبت رسیده و معلوم نیست در این مدت کوتاه چطور مجوزهای لازم برای انجام خدمات هوایی از سازمان هواپیمایی کشور گرفته و در چه روندی همکاری خود را برای واردات گوشت با نیروی هوایی ارتش آغاز کرده است.
این شرکت پس از سانحه هواپیمای ۷۰۷ نیز از طریق فرودگاه «خمینی» همچنان در حال واردات گوشت گرم و دام زنده از کشورهای اروپای شرقی، قرقیزستان، قزاقستان و رومانی است.
خبرگزاری آریا (وابسته به اصولگرایان) نهم بهمن، مینویسد: «گفته میشود فرودگاه پیام برای ادامه پروازهای شرکت پرسین کیش درخواست مجوز کرده اما مدیران این شرکت بجای ارائه اسناد و مجوزهای لازم، فرودگاه مقصد را از فرودگاه پیام به فرودگاه خمینی تغییر داده است.»
فرودگاه «پیام» از فرودگاههای قدیمی ایران است که پروازهای آموزشی با هواپیماهای سبک در آن صورت میگرفت و در دولت روحانی توسعه یافت و از سال ۹۶ تجاری شد. عمده فعالیت آن کارگو و حمل و نقل است و در ماههای گذشته پاتوق هواپیماهای باربری سپاه پاسداران شده از طرفی مسئولان برج مراقبت فرودگاه پیام اعلام کردهاند خلبان بوئینگ پیش از فرود هیچ ارتباط رادیویی با آنها برقرار نکرده است. در همین ارتباط نادر ثناگومطلق سرپرست شرکت خدمات هوایی و منطقه ویژه اقتصادی پیام، ششک بهمن، به ایلنا گفت «بطور قطع هیچ دستور فرود از طرف فرودگاه پیام صادر نشده و احتمال خطای دیگری وجود دارد که بعد از تحقیقات کارشناسی شده، مشخص خواهد شد.» کیهان لندن تلاش کرد که با ثناگومطلق تماس بگیرد اما موفق نشد.
شرکت گلبرگ بهاران وابسته به فروشگاههای زنجیری «افق کوروش» و زیرمجموعه گروه صنعتی بهرنگ از برندهای شناخته شده ایران است اما «پرسین کیش» وابسته به کجاست؟
بررسیها در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی نشان میدهد این شرکت ششم اسفند ۱۳۹۶ در منطقه آزاد کیش به ثبت رسیده است. حوزه فعالیت «پرواز پرسین کیش» بسیار گسترده است. تاسیس خطوط هواپیمایی داخلی و خارجی، حمل و نقل هرگونه بار و مسافر، واردات و خرید و فروش و اجاره هواپیما و هلیکوپتر و موتور و قطعات یدکی است و مدیرعامل آن فردی به نام علی طهوری است که اطلاعی در مورد سابقهی تحصیلات و فعالیت تجاری وی در دست نیست.
آشکار است گرفتن چنین مجوزی با این دایره فعالیت در این حوزهی حساس قطعا پشتوانه و قدرت نفوذ زیادی در نظام میخواهد.
رازی که پدر یکی از جانباختگان ناخواسته افشا کرد
اما شاید اظهار نظر یکی از افراد مربوط به حادثهی اخیر کلید این معما باشد. پدرِ مریم زارعینژاد تنها زن حاضر در پرواز ناتمام بوئینگ ارتش که به همراه ۱۴ سرنشین دیگر آن جان باخت. این زن بهعنوان «مسئول خرید فرودگاه پیام» به این ماموریت فرستاده شده بود.
پدر وی پس از درگذشت دخترش در یک مصاحبه گفته مریم مهماندار هواپیما و در فرودگاه مهرآباد شاغل بود اما به درخواست خانواده به فرودگاه «پیام» منتقل شده تا به محل زندگی آنان یعنی هشتگرد نزدیک باشد و از آن زمان دیگر پرواز نمیکرد و کارمند شده بود. این پدر در پاسخ به این پرسش که «پس چرا در این پرواز حضور داشت؟» میگوید: «از چند وقت پیش شرکت هوایی آنها با نیروی هوایی ارتش همکاری میکرد. بیشتر کارشان هم انتقال گوشت به ایران بود. او هم از طرف شرکت در این پروازها حضور داشت. آنطور که از صحبتهای مریم متوجه شدم، ظاهرا نیروی هوایی ارتش، هواپیمای شرکتی هوایی که مریم در آن کار میکرد را اجاره کرده بود، به همین دلیل هم مریم همراه آنها بود و مریم هم چند بار قبل از این هم رفته بود.»
منزل مریم زارعینژاد پس از درگذشت او در سانحه هوایی؛ بابک تقوایی میگوید او در هواپیمایی ساها دوره مهمانداری دیده و ادعاها مربوط به همکاری او با سپاه قدس ساختگی است هواپیمای بوئینگ اجارهای بود
به نظر میرسد پدر مریم زارعینژاد روایت دخترش را درست متوجه نشده بود، اما در این سخنان آدرس درست را داد. در واقع آن شرکتی که دخترش آنجا شاغل بود در واردات گوشت دخالت داشته و میشود حدس زد که هواپیمای نیروی هوایی را اجاره کرده بود که میتوانست همان «پرسین کیش» باشد. استاندار کرج پس از سانحه اعلام کرده بود «هواپیمای ارتش در اجاره یک شرکت خصوصی بوده است» اما نگفت چه شرکتی. از سوی دیگر سخنگوی فرودگاه بینالمللی «مناس» در بیشکک قرقیزستان پس از سانحه در بیانیهای گفته هواپیمای باربری متعلق به شرکت هواپیمایی «پیام» (پیام ایر) بوده است. این مقام قرقیز اشتباه نکرده، شرکت هواپیمایی «پیام» وابسته به وزارت ارتباطات، هواپیمای ارتش را اجاره کرده بود.
سخنگوی ارتش: هواپیما اجاره نشده نبود
اما قضیه وقتی پیچیدهتر میشود که سرتیپ شاهین تقیخانی سخنگوی ارتش، ۲۴ دیماه، تاکید میکند، «این پرواز در راستای سلسله اقدامات ارتش و به ویژه نیروی هوایی ارتش در اجرای طرحهای مداوم مردمیاری و کمک به اقتصاد کشور انجام شده… در چنین مأموریتهایی برای صرفهجویی در استفاده از تجهیزات و بهرهبرداری مطلوب از زمانهای طولانی مأموریت، همزمان اقدامات آموزشی نیز صورت میپذیرد و در این مورد هم اقدامات آموزشی نیز برای خلبانان و مجموعه تیم پروازی صورت گرفته و در نتیجه این مأموریت، آموزشی هم بوده… در ضمن هواپیما به هیچ عنوان در اجاره نبوده است!»
باید یادآوری کرد که ساعاتی پس از سانحه، سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد هواپیمای سانحه دیده قرقیزستانی بوده و این مسئله احتمالاً میتواند دلیلی باشد که نظامیها در ایران بدون رعایت ضوابط سازمان هواپیمایی کشوری از طریق فرودگاه «پیام» اقدام به فرود کرده بودند.
بخشی از دولت و گروهی از نمایندگان مجلس و مسئولان و مدیران استان البرز برای مسافری شدن فرودگاه «پیام» فشار آورده و ادعا میکنند امکانات و تجهیزات این هواپیما تکمیل است و کمبودی ندارد. هرچند سیستم ILS این فرودگاه که بسیار ضروری است اصلا راهاندازی نشده و همین به خودی خود نقص بسیار بزرگی است.
در این میان، روز ششم بهمن، عزیزالله شهبازی استاندار کرج گفت: «تا کنون برای ارتقای باند این فرودگاه، سیستم ناوبری و سالنهای ترانزیت هزینه زیادی شده… و با توجه به حجم رفت و آمدها، فرودگاه پیام میتواند به عنوان یک پدافند غیرعامل و فرودگاه بینالمللی مورد بهرهبرداری قرار گیرد.»
محمدرضا رضایی کوچی رئیس کمیسیون عمران مجلس هم در اظهار نظری تاکید کرده از لحاظ کیفیت باند، ترمینالها و دیگر مسائل فنی فرودگاه «پیام» ظرفیتهای بالایی دارد و از لحاظ پدافند غیرعامل و اقتصاد مقاومتی کمک زیادی به اقتصاد کشور میکند و باید حمایت شود.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی در کمیسیون عمران مجلس قول داده جعبه سیاه بوئینگ زودتر مورد بررسی قرار گیرد اما شنیدهها حاکیست از نظر فنی برای بررسی محدودیتهایی وجود دارد و از طرفی «حفاظت اطلاعات ارتش» تاکید دارد پیش از ارائه هرگونه گزارش به مجلس یا هر نهاد دیگر ابعاد این مسئله باید ابتدا برای خود ارتش و نهادهای امنیتی نظام روشن شود. این مسئله تقویتکننده سناریویی است با این فرض که «خلبان بوئینگ با آگاهی از اینکه قرار است در فرودگاه فتح به زمین بنشیند با برج پیام تماس نگرفته است.» هدف و انگیزههای این تصمیم در جای خود قابل بررسی است که از یکسو به مسائل اقتصادی و واردات و محمولهی گوشت باز میگردد و از سوی دیگر به ماموریت کادر پرواز که منابع غیررسمی ادعا کردهاند مرتبط با مسائل امنیتی بوده است. برخی منابع غیررسمی چند روز پس از سانحه ادعا کردند اغلب کادر پرواز این هواپیما از نیروهای حفاظتی بودهاند.
ابهامات و پرسش در این سانحهی مرگبار بسیار است. فرودگاه «پیام» که متعلق به وزارت ارتباطات است با چه ضوابطی پروازهای شرکت پرسین کیش را پذیرفته و چرا پیش از آغاز همکاری، مدارک و مجوزهای لازم این شرکت را دریافت نکرده؟ آیا هواپیمای بوئینگ ارتش در اجاره شرکت خصوصی بوده یا نه؟ نقش شرکت تازه تاسیس «پرسین کیش» در این میان چیست؟ اعضای هیات مدیره آن ناشناختهاند و هیچ سابقهای از آنها در دست نیست. این شرکت نه وبسایتی دارد و نه ردی از آن بجز ثبت در روزنامه رسمی (آگهیهای ثبتی) موجود است.