سازمان تامین اجتماعی نیز در سال ۱۳۹۳ برای تشویق خانوادهها به زاد و ولد بیشتر، پارهای محدودیتهای بیمهای در پرداخت کمکهزینه دوران بارداری و یا بیمه فرزندان چهارم به بعد را لغو نمود. یک سال بعد در مردادماه ۱۳۹۴ محمد اسماعیل مطلق مدیرکل وقت دفتر سلامت، جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، حتی خبر از اجرای برنامهای با عنوان «پیشگیری از تکفرزندی» داد! کمتر از سه سال پیش از آن، در تابستان سال ۹۱ علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در میان مردم بجنورد، موضعگیری سالهای قبلش درباره کنترل جمعیت را اشتباه خواند و گفت که هر گونه اقدام برای تحدید جمعیت باید پس از رسیدن جمعیت کشور به ۱۵۰ میلیون نفر انجام شود.
بر پایه نتایج سرشماری سال ۹۰ جمعیت ایران رو به کاهش گذاشته و در آینده از جمعیت فعلی کمتر خواهد شد. در پی افزایش آگاهی عمومی نسبت به پیامدهای بچهدار شدن آنهم در کشاکش مشکلات اقتصادی، بالا رفتن سن ازدواج، خشکسالی و بحران آب، بیکاری، تغییر الگوهای زندگی و… آیا ارائه بستههای تشویقی از سوی سازمان نظام وظیفه و سایر نهادهای دولتی به خانوادهها برای فرزندآوری در تحقق اهداف مورد نظر حکومت برای داشتن جمعیت ۱۵۰ میلیونی و بازگشت به نرخ رشد بیش از سه درصد تاثیرگذار خواهد بود؟ در این گزارش میدانی از برخی شهروندان ایرانی پرسیدهام که آیا کوبیدن بر طبل فرزندآوری و ارائه چنین بستههای حمایتی در تمایل به فرزند بیشتر موثر است؟ یکی از وکلای بازنشسته در این مورد میگوید: «مردم آنقدر آگاه شدهاند که برای خودشان تصمیمگیری کنند و فریب گفتارهای متولیان انقلاب را نخورند. آنچه اینها را نگران کرده نرخ منفی زاد و ولد در ایران است با آنکه در اینباره تشویقهایی برای فرزند بیشتر میشود؛ اما مردم متوجه شدهاند که مقامات توسعهطلب در بیرون از مرزهای کشور نیازمند گوشت دَم توپ هستند به همین دلیل خانوادههای نوپا یا فرزند نمیخواهند و یا به یک و حداکثر به دو فرزند بسنده میکنند و این شیوه زندگی باب طبع حکومتگران دینمدار نیست.»
هر نسل به یاری فناوری تازه از نسل پیش آگاهتر میشود زیرا با دنیای بیرون از مرزهای کشورش آشنایی پیدا میکند و میداند چگونه باید زندگی کند. یک جامعهشناس در این زمینه میگوید : «سالهای زیادیست که در ایران برای افزایش جمعیت از هر ترفندی استفاده میشود تا مردم را تشویق به داشتن فرزند بیشتر کنند. ولی با در نظر گرفتن مشکلات اقتصادی هر ساله بسیار بدتر از سالهای قبل میشود آنهم بر اساس آمارهای دولتی که میدانیم رقمهای اعلام شده کمتر از واقعیت هستند. با این حال و با استناد به همین آمارها درصد میزان طلاق خیلی زیادتر از درصد ازدواج است و آنهایی که ازدواج میکنند یا مایل نیستند بچهدار شوند و یا یک فرزند بیشتر ندارند که درصد چنین تفکری در جامعه کم نیست. هیچ امیدی هم به بهبود وضعیت اقتصادی در ایران وجود ندارد و فکر نمیکنم تبلیغات خالی برای تشویق کافی باشد، شاید عدهای از روی ناچاری یا به دلیل وابستگی فکری به حکومت این کار را انجام دهند اما اکثریت مردم به چنین حرفهایی اهمیت نمیدهند.»
از یک کشاورز اهل گرمسار در مورد قانون جدید مشمولان سربازی سوال میکنم؛ میگوید: «اساسا این راه حل برای تشویق فرزندآوری نیست و نمیتواند باشد. سن ورود به خدمت سربازی با سن ازدواج تطابق ندارد. اکثریت سربازها مجرد هستند. درصد کمی هم که به خاطر شرایط تحصیلی و یا تاخیر در رفتن به خدمت سربازی ممکن است ازدواج کرده باشند، به خاطر شرایط اقتصادی و یا از دست دادن شغلشان به خاطر سربازی، بچهدار نمیشوند.»
این کشاورز اضافه میکند: «اگر کسی بنا به دلایل تحصیلی دیر به خدمت سربازی رفته باشد و توانایی مالی برای ازدواج را هم داشته و ضمن خدمت سربازی به خاطر سه ماه کم شدن از این مدت بچهدار هم شود، احتمالا از یک ژن خوب برخوردار است! این قانون بیشتر برای این گروه از افراد مفید است.»
یک دانشجوی شیرازی هم معتقد است ممکن است بعضیها به دلیل فقر و محرومیت و نبود سرمایه فرهنگی تحت تاثیر سیاستهای تازه جمعیتی قرار بگیرند و تعداد فرزند را بر کیفیت تربیت فرزند ترجیح بدهند. به گفته وی، اصولاً بعضیها برای سربازی نرفتن یا کمتر رفتن، خیلی کارها حاضرند بکنند، اما اینکه آینده این بچهها چیست، خدا داند!
از شیراز به تهران میروم و با یک فارغالتحصیل دانشگاه و جویای کار صحبت میکنم. میگوید: «ما یک سری قوانین در کشور داریم که مربوط به قشر خاص با فرهنگ خاص بسیار عملی و کاربردی است، بطور مثال خیلی از خانوادهها برای گرفتن یارانه بچهدار میشدند. این قانون هم شاید برای آنها عملی باشد اما برای سربازان تحصیلکرده ۳ ماه که هیچ ۶ ماه هم بشود باز این کار را نمیکنند چون میدانند برای آن ۳ماه بعدا با آمدن بچه بدون امکانات و آمادگی مالی باید کلی تاوان داده شود.» او اضافه میکند: «به نظر من این تشویق و تبلیغ تعداد بسیار کمیرا میتواند برای بچهدار شدن ترغیب کند چون دوران سربازی در این دوره و زمانه زیاد شرایط خاص و سختی نیست که کسی بخواهد از آن فرار کند! به همین دلیل اگر برای تشویق فرزندآوری، شغل و امکان درآمد ایجاد کنند تاثیر بیشتری دارد.»
یک جوان خوزستانی هم به این بحث میپیوندد و میگوید: «ما در خانواده و در شرایطی بزرگ شدیم که ازدواج در دوران سربازی را خیلی دیدهام البته در بین اقوام؛ آنهم نه به خاطر برخی مشوقها بلکه به دلیل بلوغ زودرس و نیازهایی که احساس میشد. اما اینکه نظام وظیفه این بسته تشویقی را اعلام کرده واقعا قابل تأمل است!»
یک آموزگار ساکن اصفهان در ادامه بحث میگوید: «قطعا در شرایط بغرنج اقتصادی فعلی، آنچه برای یک خانوادهی نوپا مهم است مشکلات و وضعیت معیشت است و قطعا این مشوق کارساز نیست، چرا که تعداد بسیار کمی از معدود هجدهسالههایی که به سربازی میروند متاهل هستند. البته برخی سربازان تحصیلکرده و افسروظیفهها ممکن است متاهل باشند که آنها هم با توجه به مشکلات اقتصادی و هزینه بالای فرزندآوری مثل زایمان، سیسمونی و مخارج کودک، این مشوق بین آنها نیز طرفداری ندارد.» این شهروند اصفهانی اضافه میکند: «باید توجه داشت که یک سرباز با وضعیت بلاتکلیفی دو ساله و مبهم بودن اشتغال پس از سربازی قطعا منطقی فکر کرده و تولد فرزندان را به فرصتی مناسب موکول میکند.در حال حاضر به دلیل مشکلات اقتصادی متاسفانه اکثر زوجین تا ۵ و حتی ده سال اول زندگی به دلیل نداشتن خانه، ماشین و مخارج اولیه زندگی بچهدار نمیشوند چه برسد به سربازانی که اصلا درآمدی ندارند!»