اگرچه سالهاست که سلولهای بنیادی شناسایی شدهاند، اما همچنان سؤالات زیادی بدون پاسخ ماندهاند: چه نوع سلولهای بنیادی باید استفاده شود؟ چگونه میتوان سلولها را برای اثرات پایدار دستکاری کرد؟ و درمان چگونه عمل میکند؟
سرتیتر مقالات و خبرهای پزشکی درباره سلولهای بنیادی بسیار خوب به نظر میرسند: «کارشناسان توانستند با استفاده از سلولهای بنیادی به بهبود توانایی حرکتی افراد دچار شده به سکته مغزی کمک کنند»؛ «سلولهای بنیادی سرطان زنی را درمان کردند»؛ «سلولهای بنیادی اثر شگفتانگیزی بر مبتلایان به ام.اس گذاشتند».
در واقع، حتی متخصصان در مورد این سلولهای معجزهگر که در بدن فراوان هستند و میتوانند انواع بافت را تعمیر و جایگزین کنند هیجان زده هستند. این سلولها در حال تغییر علم پزشکی بوده و به همان اندازه که آنتیبیوتیکها و واکسنها توانستهاند بیماریها را درمان و ریشهکن کنند، مؤثر واقع میشوند.
اگرچه سالهاست که سلولهای بنیادی شناسایی شدهاند، اما همچنان سؤالات زیادی بدون پاسخ ماندهاند: چه نوع سلولهای بنیادی باید استفاده شود؟ چگونه میتوان سلولها را برای اثرات پایدار دستکاری کرد؟ و درمان چگونه عمل میکند؟ هنوز تحقیقات بسیار کمی در این باره وجود دارد و محققان همچنان برای تعیین اثربخش بودن این سلولها، در مراحل اولیه بررسی هستند.
با این که، اگر این خبرها واقعیت داشته باشند، خوشحالکننده هستند، اما در این میان کلینیکهای زیادی در سراسر دنیا با ادعاهای بزرگ خود در حال جمعآوری سود کلان از سلولهای بنیادی میباشند. برخلاف اینکه تنها تعداد کمی از نتایج و توصیفات، سودبخش بودن این سلولها را تأیید کردهاند، اما این کلینیکها به بیماران خود قول میدهند که به ازای دریافت هزار تا ده هزار دلار هزینه، میتوانند با استفاده از سلولهای بنیادی خود فرد بیمار، هر بیماری از ام.اس، آرتریت روماتوئید، دیابت، بیماریهای قلبی و تخریب مفاصل گرفته تا سرطان را درمان کنند. برخی نیز حتی پیشنهاد استفاده از سلولهای بنیادی برای اعمال زیبایی مانند کشیدن پوست صورت و زیبایی بخشهای دیگر بدن را داده و بعضی از آنها ادعا میکنند که میتوان به کمک این سلولها قدرت ورزشکاران را افزایش داد! شکاف قابل ملاحظهای بین ادعاهای این مراکز و تحقیقاتی که برای بسیاری از این بیماریها صورت گرفته است، وجود دارد. اکنون باید در مورد این نوع درمان بسیار محتاط باشید.
سلولهای بنیادی دقیقاً چه نوع سلولی هستند؟
بیشتر سلولهای بدن ما انواع خاص و مشخصی از سلولها هستند؛ سلولهای قلب، ریه، عضله، عصب، خون و غیره. اما سلولهای بنیادی متمایزشده نیستند، به این معنی که آنها توانایی تبدیل شدن به سلولهای بنیادی بیشتر یا انواع سلولهای دیگر را دارند. سلولهای بنیادی همچنین میتوانند به طور نامحدود تقسیم شده و جایگزین بافت فرسوده شوند. آنها توانایی تبدیل شدن به سلولهای دیگر و توانایی عمل به عنوان یک سیستم تعمیر و نگهداری آماده برای بدن را دارا هستند.
چرا تحقیقات پیرامون سلولهای بنیادی پر سروصدا هستند؟
این سلولها به خاطر توانایی منحصربهفردشان در تبدیل شدن به انواع مختلف سلولها پرآوازه هستند. این بدان معنی است که آنها توانایی بازسازی اندامهای بیمار را دارند که در زمینه پزشکی به عنوان «طب احیاکننده» شناخته میشوند. دانشمندان پیش از این، روی سلولهای بنیادی که از جنین گرفته شده بودند متمرکز بودند، زیرا این سلولها به طور طبیعی به هزاران سلول دیگر و در نهایت به بافتها و اندامهای کودک تبدیل میشوند. اما، مسائل اخلاقی و مقررات مربوط به این سلولها، محققان را به دنبال یافتن راهحلهای دیگر انداخت.
امروزه دانشمندان در حال کار کردن بر روی سلولهای خونی بالغ برای رسیدن به سلولهای نوع جنینی، با اضافه کردن نوع خاصی از مولکول DNA به آنها، هستند. این سلولهای القاشده بنیادی عمدتاً به ماهها دستکاری و نگهداری در آزمایشگاه نیاز دارند و عمدتاً به مراکز پزشکی برتر محدود میشوند. اکثر کلینیکهای سودآور برای استفاده از سلولهای گرفته شده از بافت کامل به نام "سلولهای بنیادی بالغ" برپا شدهاند. با استفاده از سلولهای بدن خود بیمار، این درمانگاهها میتوانند درمان را در یک روز یا چند هفته انجام دهند. پزشکان به طور معمول با لیپوساکشن کمی چربی یا برداشت مقداری از مغز استخوان (که منبع ویژهای از سلولهای بنیادی) است آن را به بخشی از بدن که لازم است تزریق میکنند. برای مثال، کسی که دچار درد آرتریتی است، ممکن است سلولها را از شکمش خارج کنند و به مفصل ران او تزریق نمایند.
کلینیکهای سودآوری که در حال حاضر ادعا میکنند میتوانند تمام انواع بیماریها را با سلولهای بنیادی بالغ درمان کنند صادق نیستند. قبل از تأیید این ادعا نیاز به تحقیقات گستردهتری نیاز دارند. مشکلی که درباره این نوع سلولها وجود دارد این است که زیاد درباره آنها نمیدانیم. این کلینیکها سلولها را تزریق میکنند و امیدوارند که مفید باشند اما هر زمان که تزریق صورت میگیرد با شکست مواجه میشوند.
تمام نظرات علمی بر این است که سلولهای بنیادی که از مغز استخوان و چربی گرفته شدهاند به مانند سلولهای جنینی منعطف نیستند. به این معنی است که به جای تبدیل شدن به سلولهای کاملاً متفاوت، آنها عمدتاً به همان سلولهای بافت مبدأ تبدیل میشوند. برای مثال هیچ شواهدی وجود ندارد که بافت مغز استخوان میتواند بافت چشم را ایجاد کند، حتی اگر بسیاری از این کلینیکها این را بگویند. سلولها در این شرایط کاملاً با بافت وارد شده وفق پیدا نمیکنند و در نتیجه میمیرند. همچنین ممکن است در طی روند تزریق آسیب جدی وارد شود.
سلولهای بنیادی در چه مواردی استفاده میشوند؟
در حال حاضر، درمان با سلولهای بنیادی فقط برای تعداد کمی از اختلالات خونی توصیه شده است. برای مثال، برای درمان لوسمی (نوعی سرطان خون)، معمولاً مغز استخوان بیمار را قبل از اینکه بدنش با شیمیدرمانی با دوز بالا تحت درمان قرار بگیرد، برداشت میکنند. سپس سلولهای بنیادی مغز استخوان دوباره وارد جریان خون میشوند تا سلولهای آسیب دیده را بازسازی کنند.
تحقیقات اولیه در زمینه بیماریهای دیگر نشان میدهد که چرا پزشکان در مورد چشمانداز آینده این روش بسیار هیجان زده هستند. تحقیقات انجام شده در استرالیا بهبودی افرادی که رباط صلیبی قدامی آنها با روش سلولهای بنیادی تحت درمان قرارگرفته بودند را تأیید کرد. همچنین بررسیهای چندساله بر روی ۱۱۰ بیمار مبتلا به بیماری ام.اس که تحت درمان با سلولهای بنیادی خودشان (همراه با شیمیدرمانی و یا رادیودرمانی) قرار گرفته بودند، نشان از کاهش احتمال پیشرفت بیماریشان در مقابل افراد تحت مراقبت با دارو داد. به طوری که احتمال بدتر شدن بیماری در افراد تحت درمان این سلولها تنها ۶ درصد و برای سایر بیماران تحت سایر روشهای درمانی ۶۰ درصد است.
ممکن است به نظر برسد که در مورد درمان با استفاده از سلولهای بنیادی خود بیمار هیچ خطری وجود ندارد، اما این طور نیست. برخی افراد دچار عوارض بسیار جدی شدهاند. در یک مقاله نشان داده شد برخی از افرادی که برای بیماریهایی از قبیل دیابت، لوپوس، بیماریهای ریوی، جراحی زیبایی و غیره تحت این نوع درمان قرار گرفتند، دچار آسیب شدهاند. گزارشی دیگر در مورد سه زن مبتلا به دژنراسیون ماکولا نشان داد زمانی که سلولهای بنیادی برداشت شده از چربی شکم به چشم آنها تزریق شد، بینایی آنها بدتر شد (دو نفر اکنون از لحاظ قانونی نابینا هستند). چندین بیمار کلینیک سلولهای بنیادی نیز جان خود را از دست دادهاند.
اینها فقط افرادی هستند که در مورد عوارض جانبی شناخته شدهاند و عوارض جدی در درمانگاهها نباید گزارش شود. علاوه بر این، درمانهای امیدوارکنندهای نیز وجود دارند که نشان داده شده خطرناک هستند. در ابتدا پزشکان تصور میکردند که سلولهای بنیادی ممکن است قلب بیمار را درمان کند، اما یک مطالعه در سال 2017 روی موشها نشان داد که هنگام تزریق سلولها، التهاب و بیماری قلبی بدتر میشود.
بهترین روش در مورد درمان با سلولهای بنیادی چیست؟
اگر میخواهید به سمت درمان با این سلولها بروید، ابتدا از پزشک خود بپرسید کدام مرکز درمانی معتبر است و آیا این روش برای بیماری شما مؤثر است یا خیر. به علاوه خوب است که خود نیز در مورد سابقه مرکز مورد نظر تحقیق کنید.
همچنین باید مطمئن شوید که روش درمانی پیشنهاد شده از سوی مرکز بهداشتی مورد نظرتان به سود شما است یا خیر. برای مثال اگر شما دچار آرتریت زانو هستید فیزیوتراپی، دارودرمانی، یا حتی عمل جراحی جایگزینی مفصل زانو بهتر از روش سلولهای بنیادی است. برخی کلینیکها تنها تلاش میکنند از موفقیتهای خود برایتان بگویند و موارد بهبودیافته را به شما نشان میدهند در حالی که از شکستهایشان چشمپوشی میکنند.
سه گام مهم قبل از انتخاب درمان با سلولهای بنیادی
علیرغم هشدارها، برخی از بیماران مبتلا به بیماریهای تخریبی جدی که تمامی درمانهای معمول را آزمایش کردهاند، کلینیکهای سلولهای بنیادی سودآور را انتخاب میکنند.
اگر تصمیم دارید این روش درمانی را پیش بگیرید، چگونه میتوانید از خودتان محافظت کنید:
* ببینید شواهد چه چیزی را نشان میدهند: سعی کنید تمام تلاش خود را برای انتخاب بهترین کلینیک به کار بگیرید و در مورد سوابق این مراکز جستجو کنید.
* بدانید که برخی روشهای درمانی خطرناکتر از سایر روشها هستند: روشهایی که سلولها را به اندامهای حیاتی مانند مغز، سیستم عصبی، قلب یا چشم تزریق میکنند بالقوه میتوانند آسیب جدی را به دنبال بیاورند، اگر به درستی از طرف افراد خبره انجام نشوند.
* یک کلینیک دارای خدمات مراقبتی را انتخاب نمایید: اگر یک مرکز درمانی به شما بگوید این روش هیچ خطری به دنبال ندارد، یا صادق نیستند یا دانش کافی ندارند و خوب است از آن دور شوید. بهتر است در هر شرایط پزشک خود را در جریان انتخابتان قرار دهید و پس از درمان نیز به او مراجعه کنید.