از دو دهه پیش، در تقویم سیاسی ایران، خرداد هم به عنوان یک مبدأ سیاسی، هم در مقام یک ماه "پر حادثه" به شهرت رسید. دی ماه سال ۱۳۹۶ اما، تاریخ باز هم ورق خورد. حالا در دی ماه نیز همچون خرداد، روزها و رویدادهایی هست که هم حکومت هم اپوزیسیونش بر آن دست میگذارند.
شورای فرهنگ عمومی جمهوری اسلامی در تقویم رسمی، ۹ دیماه ۱۳۸۸ را "روز بصیرت و میثاق امت با ولایت" نام گذاری کرد. روزی که حکومت ایران هوادارانش را برای مقابله با اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به خیابان آورد. به روایت آیتالله خامنهای، رهبر ایران، همین "حضور حماسهساز" بود که "بیماری فتنه" ۱۳۸۸ را فرونشاند.
از آن به بعد، حکومت در بزرگداشت این اتفاق همواره راهپیمایی و اجتماعاتی را تدارک میدید اما سال گذشته، دو روز مانده به برگزاری هشتمین سالگرد این رویداد حکومتی، زلزلهای در فضای سیاسی ایران روی داد.
۷ دی ماه ۱۳۹۶، یک تجمع در اعتراض به گرانی در مشهد، به جرقهای برای "گستردهترین اعتراضات پس از انقلاب" از لحاظ پراکندگی جغرافیایی تبدیل شد.
نزدیک به ۱۰۰ شهر ایران، برای ۱۰ روز، صحنه درگیری مردم با نیروهای امنیتی و نظامی بودند، ۱۰ روزی که ایران را تکان داد.
دو روز مانده به برگزاری هشتمین سالگرد ۹ دی، زلزلهای در فضای سیاسی ایران روی داد نخستین سالگرد اعتراضات دیماه ۹۶ در حالی فرا میرسد که نقشه قدرت، آرایش نیروهای سیاسی و چشمانداز آینده ایران به کلی تغییر کرده است.
امروز دیگر بحث فقط به رقابتهای درون نظام محدود نمیشود، بلکه خود جمهوری اسلامی هم باید با رقبای بیرون از خود روبرو شود، رقبایی که یا بیش از پیش به چشم میآیند، یا از حمایتهای خارجی برخوردارند، یا با اتکا به نیروی اعتراضی داخل کشور، اعتماد به نفس بیشتری یافتهاند.
شاید به همین خاطر است که بحث بر سر "آلترناتیو" حکومت، بیش از پیش مطرح شده است.
پس از سرکوب مخالفان سیاسی در دهه نخست انقلاب، در سی سال گذشته، این نخستین بار است که بحث درباره گزینههای سیاسی صرفاً به انتخاب بین "چپ و راست درون نظام"، "بخش انتخابی و انتصابی" و "اصولگرا و اصلاحطلب" خلاصه نمیشود.
پیش کشیده شدن بحث آلترناتیو جمهوری اسلامی، جدای از توان واقعی این گزینههای بدیل یا رقبای بالقوه، در پی این اعتراضات مطرح شد.
حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور: این اعتراضات عبور از همه جریانهای سیاسی کشور بودبحرانی متفاوت در چهلمین سالگرد انقلاب شاید توصیف حسین ذوالفقاری، دبیر شورای امنیت کشور و معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور در اسفندماه سال ۱۳۹۶ تصویر بهتری از این تغییر در فضای سیاسی ایران ارائه دهد: "ما با وضعیت متفاوتتری از گذشته مواجهایم. این اعتراضات بسیار سریع و عموماً در شهرهای کوچک گسترش یافت و خشونت در این اعتراضات بیش از همیشه بود. این اعتراضات عبور از همه جریانهای سیاسی کشور بود و هیچ حزب یا گروه سیاسی یا مذهبی آن را رهبری نمیکرد".
به عبارت دیگر، اکنون جدال بر سر "گزینه پس از جمهوری اسلامی"، تا حدی با بحث رهبری و سازماندهی اعتراضات ایران هم گره خورده است.
به گفته دبیر شورای امنیت کشور، در ۹ ماه نخست سال ۱۳۹۶، "حدود ۵ هزار تجمع عمده در ایران برگزار شده بود که این تجمعها بدون مجوز بود اما هیچ کدام به تنش و درگیری منجر نشد".
به نظر میرسد حکومت از هفتم دیماه ۱۳۹۶ و در پی پیوند خوردن اعتراضات اقشار و طبقات گوناگون اجتماعی، با وضعیتی تازه مواجه شد.
از آن زمان به بعد نیز تنشهایی همچون اعتراض به حجاب اجباری، اعتصابهای صنفی و کارگری، درگیری دراویش گنابادی، تجمع عربهای خوزستان، اعتراضات چند روزه مرداد ۹۷ در چندین شهر، این وضعیت "غیرعادی" و "استثنائی"را استمرار بخشیده است.
همزمانی این اعتراضات با بحرانهای اقتصادی ایران، بازگشت تحریمها از سوی آمریکا و همچنین تنشهای منطقهای، جمهوری اسلامی را در چهلمین سالگرد انقلاب با وضعیتی سخت و از نظر مخالفانش "شکننده" رودررو کرده است.
چه گروههایی آلترناتیو جمهوری اسلامی به شمار میآیند؟ نظام و آلترناتیوهایش در پس زمینه این تحولات، فعالان سیاسی نیز به جنب و جوش افتادند. آنها اکنون در غالب اتحادها و جبههها تازه شکل دادهاند و پیشنهاداتی مطرح کردهاند.
در کنار هم آوردن این جریانات و گرایشها شاید تا حدی بتواند از آرایش نیروها و نقشه قدرت در ایران تصویری دهد.
در فضای پس از دیماه ۱۳۹۶، برخی گروهها با زیر سوال بردن قانون اساسی فعلی، به دنبال تغییر نظام سیاسی رفتند و طرحهایی برای شکل نظام سیاسی آینده ایران پیشنهاد دادند و در عین حال، عملکردشان بازخوردهایی از سوی افکار عمومی داشتند.
مشخص نیست توان واقعی این گروهها تا چه حد است. به ویژه آنکه، اکثر این گروهها در خارج از کشور مستقرند.
هرچند، در چنین فهرستی گروههای کوچک دیگری هم حضور دارند اما در اینجا به شاخصترین گرایشها و جریانات سیاسی اشاره میشود که در یکسال گذشته "خبرساز" شده بودند.
"سلطنتطلبان" شاید استعمال کلمه "سلطنتطلب" آنگونه که رایج شده، چندان هم مفهوم دقیقی برای اشاره به گروههایی نباشد که پیرامون رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران جمع شدند.
ستاره اقبال او پس از اعتراضات دی ماه بیش از پیش درخشید، زمانی که در برخی از تجمعات شعارهایی به نفع بنیانگذار سلسله پهلوی سر داده شد. با این حال، تأثیر سیاسی آقای پهلوی محل بحث است. به ویژه آنکه فراخوان او برای "تجمعات مسالمتآمیز سراسری برای پاسخگو کردن حکومت درباره جسد مومیایی رضاشاه" با استقبال مواجه نشد.
به عقیده فرزند آخرین شاه ایران، شکل نظام سیاسی ایران را باید به انتخاب مردم واگذار کرد: چه جمهوری، چه سلطنت مشروطه. او میگوید که امکان بازگشت نظام شاهنشاهی و در نظر گرفتن یک نقش سمبلیک در قانون، مسئلهای است که باید دید مردم به آن گرایش دارند یا نه.
با این حال، آقای پهلوی پیش از آن، نقش ویژهای برای خود قائل است: "پل ارتباطی بین جریان سیاسی چه در داخل و چه خارج کشور". او تصدیق کرده که میخواهد عامل هماهنگ کننده گروهها و احزاب سیاسی باشد و به شکلی خنثی فرای آنها قرار بگیرد.
از اواخر تابستان امسال نیز شبکهای از فعالان سیاسی، به نام فرشگرد، با اعلام موجودیت، آقای پهلوی را عامل وحدتبخش خواندهاند.
آقای پهلوی گفته است در حال شکل دادن به گروهی از متخصصان است که برای ۵۰ سال آینده ایران، برنامههایی در زمینه اقتصاد، محیط زیست و سایر حوزهها تدوین کنند و در اختیار حکومت پس از جمهوری اسلامی بگذارند.
آقای پهلوی از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، از او خواسته بود از نیروهای "دموکرات سکولار" ایران حمایت کند.
"تحولخواهان" در سالهای اخیر اصطلاح "تحولخواهان" بیش از پیش تکرار شده است. تحولخواهان بیش از آنکه هویت یا سازمان مشخصی داشته باشند، عبارتند از افرادی که نه خود را اصلاحطلب میدانند و نه انقلابی. درباره این مفهوم بارها گفتوگوها و مقالات و پروندههایی منتشر شده است.
به کارگیری این اصطلاح شاید از آن روست که تحولخواهان راغب نیستند با اصلاحطلبان تداعی شوند. آنها در عین حال میکوشند خود را انقلابی هم تعریف نکنند. به ویژه آنکه در سالهای اخیر، بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی از نتایج انقلاب ۵۷ انتقاد کردهاند.
این فعالان الگوی مورد نظر خود برای تغییر را "مبارزات بدون خشونت" تعریف میکنند.
اصطلاح تحولطلبی، معادل یا ترجمه دقیقی در فرهنگ و نظریه سیاسی ندارد و سبقه و تبار مشخصی هم در تاریخ ایران نداشته است.
اما به نظر میرسد، این مدل "ضد خشونت" بیشتر ملهم و شبیه به انقلابهای مخملی شرق اروپا است که بیشتر به دنبال تغییر نظام سیاسی بدون تغییر در مناسبات اجتماعی بودهاند.
شماری از چهرههای جمهوریخواه ایران و نیروهای اصلاحطلب سابق خود را از شمار این نیروها تعیین میکنند.
هواداران نظام فدرالی در ایران آبان ماه امسال نیز ۱۰ حزب و جریان سیاسی تبعیدی و بیرون ایران، با امضای تفاهمنامهای از دیگر احزاب ایران دعوت کردند تا برای سرنگونی نظام حاکم بر ایران متحد شوند.
این جریانات از حق گروههای ملی و قومی ایران برای تعیین سرنوشت دفاع میکنند. آنها همچون عمده جریانات دیگر سیاسی خواستار نظامی سکولار و دموکراتیک هستند اما با یک تفاوت: اینکه نظام سیاسی و اداری ایران "فدرال" باشد تا بدین ترتیب از قدرت "مرکززدایی" صورت بگیرد. اتحاد دمکراتیک آذربایجان - بیرلیک، جنبش جمهوریخواهان دموکرات و لائیک ایران، حزب تضامن دمکراتیک اهواز، حزب دمکرات کردستان ایران، حزب کومهله کردستان ایران و حزب مردم بلوچستان از جمله امضا کنندگان این تفاهمنامه و فراخوان بودند.
این پیشنهاد نیز با انتقادهایی به ویژه از سوی نیروهای ملیگرا مواجه است که نگران "تجزیه" ایران هستند.
مجاهدین اوایل تابستان امسال، نشست سالانه سازمان مجاهدین خلق در پاریس بیش از همیشه خبرساز شد.
حضور چهرههای نزدیک به دولت آمریکا و همچنین دهها مقام سیاسی و نظامی سابق و تعدادی از مقام های فعلی کشورهای غربی اهمیتی مضاعف به این نشست خبری داده بود. در این نشست، مریم رجوی، که مجاهدین خلق از او به عنوان "رئیس جمهور برگزیده" خود نام می برند، از کشورهای غربی خواست که این سازمان را به عنوان گزینه جایگزینی حکومت ایران به رسمیت بشناسند.
جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، که از اردیبهشت ماه گذشته به این سمت منصوب شده، از حامیان معروف سازمان مجاهدین خلق در واشنگتن است.
رفراندوم برای نظام پارلمان و سکولار به فاصله یکماه پس از اعتراضات دیماه سال قبل، ۱۵ چهره اجتماعی و فرهنگی ایران با انتشار فراخوانی خواستار برگزاری یک رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل، با هدف تعیین حکومت آینده شدند.
با وجود آنکه پیش از این نیز بارها پیشنهاد برگزاری همهپرسی برای تعیین شکل نظام ایران مطرح شده بود، اما دلیل اینکه این فراخوان از نظر خبری اهمیت و توجه متفاوتی کسب کرد. زمان انتشار و نام افراد پیشنهاد دهنده آن بودند.
چهرههایی از جمله شیرین عبادی، برنده صلح نوبل، نسرین ستوده و نرگس محمدی،از جمله فعالان شناخته شده حقوق بشر و همچنین فعالان سیاسی و فرهنگی از جمله جعفر پناهی، محسن سازگارا، محسن کدیور، کاظم کردوانی، محسن مخملباف، محمد ملکی و محمد نوریزاد از امضا کنندگان این بیانیه بودند.
پیشنهاد این جمع نیز "گذار مسالمتآمیز از نظام جمهورى اسلامى به یک دموکراسى سکولار پارلمانى" بود.
این بیانیه نیز انتقادهایی را در پی داشت. از جمله ترکیب افراد پیشنهاد دهنده و اینکه چرا در کشوری که فعالیت حزبی آزاد در آن چندان رواج ندارد، نظام پارلمانی پیشنهاد شده است.
اداره شورایی و جنبشهای اجتماعی در پی تشدید اعتراضات صنفی و کارگری در ایران، شماری از فعالان چپ و کارگری مدیریت شورایی را به عنوان آلترناتیوی برای نظام کنونی مطرح کردند.
این نظر در سالهای اول پس از انقلاب ۵۷ و برای اداره امور صنفی و سیاسی طرح هم شده بود اما در پی جاافتادن نظام حکومتی جمهوری اسلامی، به مرور شوراها نیز کارکرد پیشین خود را از دست دادند و برخی از آنها در کردستان و ترکمن صحرا سرکوب شدند.
در سالهای نخست انقلاب موضوع اداره شورایی جامعه و مدیریت محلی از سوی نیروهای چپ پیش کشیده شده بود اما نیروهای مذهبی از جمله جاما (جمعیت مسلمانان مبارز ایران) نیز آن را مورد توجه قرار دادند و حتی در دور اول مجلس شورای اسلامی کمیسیون شوراها ایجاد شد.
با این حال به طور کلی شماری از فعالان جنبشهای اجتماعی ایران بر این باورند که تغییرات آینده عمدتاً باید از پایین و متن جامعه باشد.
حزب چپ ایران فروردین ماه امسال چند سازمان چپ در تبعید ایران از جمله "سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)" حزب واحدی را تشکیل دادند.
این حزب جدید مخالف جمهوری اسلامی است اما از موضع براندازانه و انقلابی در برابر جمهوری اسلامی حمایت نمیکند.
برنامه آنها مبتنی بر حمایت از تأسیس یک جمهوری دموکراتیک و مبتنی بر جدایی دین از دولت است.
ریاستارت این جمع، از افرادی تشکیل شده که در پی فراخوان اینترنتی "محمد حسینی"، از مجریان سابق صدا و سیما، به برخی از ساختمان های عمومی و از جمله بانکها و مساجد حمله میکنند.
آقای حسینی هدف از فراخوان خود را مقابله با حکومت ایران عنوان کرده است.
در مهر ماه سال گذشته هم ویدیویی از حمله به مسجد "جوادالائمه" در شرق تهران با مواد آتشزا در شبکههای مجازی انتشار یافت که به ری استارت نسبت داده شد.
چندی پیش ایران از پلیس بینالملل (اینترپل) خواست آقای محمد حسینی، مجری سابق تلویزیون دولتی ایران و مجری برنامه "ریاستارت" را بازداشت و به ایران مسترد کند.