رمزگشایی از مرگ پسر دانش آموز
+6
رأی دهید
-0
راز مرگ پسر دانش‌آموز در شرق تهران با اظهارات دوستش فاش شد.ساعت 11 صبح پنجشنبه 24 آذر رهگذران جسد پسر جوانی را در یکی از بوستان‌های تهرانپارس پیدا کردند. پس از شناسایی هویت پسر 17 ساله خانواده وی مدعی شدند پسرشان به‌نام پرهام روز قبل به مادرش پیام داده که با معلمشان بحث کرده و همراه با دوستش آرش از مدرسه خارج شده است . اما دیگر خبری از او نداشتند تا اینکه جسدش را پیدا کردند.
در حالی که تحقیقات برای رمزگشایی از مرگ این پسر نوجوان ادامه داشت مشخص شد آرش به علت خوردن قرص ترامادول در بیمارستان بستری است. از آنجا که این پسر می‌توانست راز مرگ پرهام را فاش کند وی پس از ترخیص از بیمارستان به دادسرای جنایی رفت و تحت بازجویی قرار گرفت.وی به بازپرس مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران گفت: شب قبل از حادثه پرهام به من پیام داد که از زندگی خسته شده و تصمیم به خودکشی دارد. او از من پرسید که در این کار او را همراهی می‌کنم یا نه. من هم به خاطر اختلافاتی که با خانواده‌ام داشتم و همچنین شکست عشقی که به تازگی خورده بودم از این پیشنهادش استقبال کردم.او ادامه داد: قرار شد فردا صبح مقابل مغازه‌ای در نزدیکی مدرسه همدیگر را ببینیم. بعد به پارک رفتیم و قرص ترامادول خوردیم. شنیده بودم که الکل باعث مرگ می‌شود و ما بعد از مصرف قرص الکل خوردیم. بی‌حال شده بودیم و همدیگر را صدا می‌زدیم که یک دفعه پرهام تعادلش را از دست داد و از صندلی روی زمین افتاد. نبضش را گرفتم مرده بود. گوشی تلفنش را برداشتم تا کسی آن را سرقت نکند نمی‌خواستم بمیرم بعد از آن خودم را به بیمارستان رساندم. اورژانس هم با پدرم تماس گرفت و به او خبر دادند.باتوجه به اینکه آرش 17 سال داشت بازپرس جنایی پرونده او را با قرار عدم صلاحیت به دادسرای ویژه اطفال فرستاد تا تحقیقات بیشتر از وی انجام شود.
در حالی که تحقیقات برای رمزگشایی از مرگ این پسر نوجوان ادامه داشت مشخص شد آرش به علت خوردن قرص ترامادول در بیمارستان بستری است. از آنجا که این پسر می‌توانست راز مرگ پرهام را فاش کند وی پس از ترخیص از بیمارستان به دادسرای جنایی رفت و تحت بازجویی قرار گرفت.وی به بازپرس مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران گفت: شب قبل از حادثه پرهام به من پیام داد که از زندگی خسته شده و تصمیم به خودکشی دارد. او از من پرسید که در این کار او را همراهی می‌کنم یا نه. من هم به خاطر اختلافاتی که با خانواده‌ام داشتم و همچنین شکست عشقی که به تازگی خورده بودم از این پیشنهادش استقبال کردم.او ادامه داد: قرار شد فردا صبح مقابل مغازه‌ای در نزدیکی مدرسه همدیگر را ببینیم. بعد به پارک رفتیم و قرص ترامادول خوردیم. شنیده بودم که الکل باعث مرگ می‌شود و ما بعد از مصرف قرص الکل خوردیم. بی‌حال شده بودیم و همدیگر را صدا می‌زدیم که یک دفعه پرهام تعادلش را از دست داد و از صندلی روی زمین افتاد. نبضش را گرفتم مرده بود. گوشی تلفنش را برداشتم تا کسی آن را سرقت نکند نمی‌خواستم بمیرم بعد از آن خودم را به بیمارستان رساندم. اورژانس هم با پدرم تماس گرفت و به او خبر دادند.باتوجه به اینکه آرش 17 سال داشت بازپرس جنایی پرونده او را با قرار عدم صلاحیت به دادسرای ویژه اطفال فرستاد تا تحقیقات بیشتر از وی انجام شود.