مرد موتــورسوار که با پرسه زدن در خیابانهای پایتخت دختران و زنان جوان را با جسمی نوک تیز زخمی میکرد در مخفیگاهش دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، اوایل هفته گذشته زن جوانی به اداره پلیس رفت و از اقدام عجیب یک مرد موتورسوار در خیابان خبر داد. او گفت: ساعت 12 ظهر پیاده در حال عبور از خیابانی بودم که مردی سوار بر موتور هوندا، درحالی که پیراهن چهارخانه قرمز و شلوار مشکی به تن داشت و با کلاه ایمنی صورتش را پوشانده بود به سمت من آمد. بعد از اینکه مرد قد بلند از کنارم عبور کرد ناگهان احساس سوختگی در پای چپم کردم و متوجه شدم او جسم نوک تیزی را در پایم فرو کرده است. فوراً به بیمارستان رفتم و تحت درمان قرار گرفتم.
با شکایت زن جوان تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. درحالی که بررسیها برای شناسایی مرد نقاب دار ادامه داشت، مأموران با شکایتهای مشابه دیگری رو به رو شدند. در تمامی این پروندهها مردی سوار بر موتورسیکلت هوندا 125 در خیابانهای خلوت پرسه زده و با دیدن زن یا دختری تنها از پشت سر با درفش آنها را زخمی کرده بود. از آنجایی که مشخصات ضارب و روش حمله او در تمامی پروندهها شباهت داشت، این احتمال از سوی تیم تحقیق مطرح شد که پروندهها سریالی بوده و از سوی یک نفر صورت گرفته است.
بازبینی دوربینهای مداربسته کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی در نخستین گام به سراغ دوربینهای مداربسته اطراف محلهای حادثهای که زنان و دختران جوان قربانی میشدند رفته و به بازبینی آنها پرداختند. در ادامه مشخص شد متهم شماره پلاک موتورسیکلتش را میپوشانده با این حال پس از اقدامهای فنی پلیسی صاحب موتورسیکلت شناسایی شد. با برملا شدن هویت متهم 42 ساله بهنام علیرضا کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پایتخت ساعت 11 شب نخستین روز آبان، متهم را در مخفیگاهش دستگیر کردند. وی پس از دستگیری به اتهام خود با انگیزه انتقامجویی اعتراف کرد.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «به دستور بازپرس دادسرای ناحیه 33 متهم در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم قرار گرفته و افرادی که توسط متهم زخمی شدهاند برای اعلام شکایت به اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.»
گفتوگو با متهم تصور نمیکرد به این سرعت شناسایی و دستگیر شود، اما باتوجه به مدارکی که در مقابلش قرار گرفته بود، چارهای جز بیان حقیقت نداشت.
چه شد که تصمیم گرفتی این کار را انجام دهی؟ بهخاطر انتقامگیری از زنان.
مشکلت با خانمها چه بود؟ از همان دوران جوانیام هیچ دل خوشی از زنان نداشتم. خانوادهام آنقدر اصرار کردند که مجبور به ازدواج شدم. اما بعد از 4 سال همسرم مرا ترک کرد و رفت. قهر همسرم، کینه مرا بیشتر کرد و تصمیم گرفتم از تمام دختران و زنان جوان انتقام بگیرم.
همسرت چرا قهر کرد؟ می گفت من مشکل روحی و روانی دارم. نمیتواند مرا تحمل کند. میگفت از دست کارهای من خسته شده بود.
بچه هم داری؟ یک دختر دو ساله.
سوژه هایت را چطور انتخاب میکردی؟ در خیابانهای خلوت پرسه میزدم. با دیدن زن یا دختری که پوشش یا ظاهر مناسبی نداشتند با درفشی که به همراه داشتم به آنها ضربه میزدم.
چه ساعتهایی این کار را انجام میدادی؟ برایم فرقی نداشت. هر زمان که احساس میکردم وقت انتقامگیری است راهی خیابانها میشدم. میخواستم از زنها انتقام بگیرم.
در چه محدوده هایی؟
بیشتر شرق تهران بود. خانی آباد، نازی آباد، خیابان نبرد و افسریه، ... در آن محدوده نقشهام را اجرا میکردم.
چه مدت است این کار را انجام میدهی؟
از اوایل هفته گذشته.
چند زن و دختر را قربانی نقشه ات کردی؟
نمی دانم. حساب نکردم.