*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: امیر طاهری روزنامهنگار، تحلیلگرسیاسی و سردبیر پیشین کیهان لندن
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن -جمهوری اسلامی برای مقاومت در برابر تحریمهای آمریکا چشم به یاری همسایگان خود دوخته است.
-شواهد نشان میدهد نگرانی از عواقب دور زدن تحریمهای آمریکا و تنش در روابط تهران و همسایگاناش بیشتر از آن است که تهران بتواند روی کمک آنها حساب باز کند.
روزنامه شرقالاوسط چاپ لندن در مقالهای به تنگناهای سیاسی جمهوری اسلامی در خاورمیانه و تشدید فشارهای آمریکا علیه رهبران رژیم تهران پرداخته و بررسی کرده تاثیرات منفی ناشی از تنشهایی که تهران و همسایگان دور و نزدیک خود دارد چیزی کمتر از عواقب تنش با آمریکا ندارد.
نویسنده گزارش امیر طاهری کارشناس مسائل خاورمیانه در مقدمه مینویسد، در برابر بزرگترین چالش رژیم، رهبری در تهران به دنبال کمک گرفتن از همسایگان دور و نزدیک خود برای مقابله با تحریمهای آمریکاست.
طرحی که در دستور کار قرار گرفته سه سرفصل دارد. اولی اطمینان از آن است که ایران نفت کافی برای تامین پول و نیازهای حیاتی خود مثل حقوق و دستمزد بخشهای دولتی و نظامی را فراهم کند.
دوم اطمینان از وجود ارز کافی در بازار داخلی است تا بتواند از سرعت سقوط ارزش پول ملی بکاهد. سقوط ارزش ریال تورم را در پی دارد. سوم اطمینان از تامین کالاها اساسی مورد نیاز مردم و تهیه قطعات و مواد اولیه کارخانههاست.
با توجه به تهدیدات آمریکا و عواقب دور زدن تحریمها پروژهی تهران بستگی به اراده و حُسن نیت همسایگان دارد. تا جایی که مربوط به فروش نفت است روسیه و عراق میتوانند به ایران اجازه دهند نفت خود را از طریق سوآپ و تهاتر به این کشورها بفروشد. در چنین شرایطی کار برای واشنگتن برای شناسایی منبع فروش و تعیین جریمه سخت میشود. همچنین سهم ترکیه هم این است که واردات نفت و گاز را از منابع دیگر کم کند تا سهم واردات از ایران افزایش یابد.
وقتی مسئله ارز مطرح میشود پای افغانستان و عراق که لبریز از دلار آمریکایی هستند به میان کشیده میشود. بیشتر این دلارها دست بنگاههای کوچک و شخصیتهای قدرتمند سیاسی هستند که دنبال بیشتر کردن پول خود هستند. در ماههای گذشته مقادیر زیادی ارز از طریق مرز عراق و افغانستان و گرجستان وارد ایران شده است. در این زمینه ترکیه شبکههای انتقال پول به تهران را متوقف کرده است.
امیر طاهری در ادامه نوشته، نیاز مبرم ایران به حسن نیت همسایهها بخش اصلی سخنان اخیر حسن روحانی بود. خصوصاً این که پیشبینی میشود حمایت معنادار اتحادیه اروپا از جمهوری اسلامی متوقف شود و آنها عقب نشینی کنند.
همه اینها حاکی از آن است که روحانی و تیم او مجبور شوند به مذاکره با دونالد ترامپ تن دهند اما در عین حال آنها امیدوارند این مذاکره زمانی صورت گیرد که بخشی از تمهیدات ترامپ علیه جمهوری اسلامی به سود ایران تغییر کند.
در انتخابات میاندورهای ماه آینده نمایش ضعیف حزب جمهوریخواه ممکن است با استقبال تهران مواجه شود، حتی اگر ترامپ اکثریت کنگره را از دست ندهد. اما مهمتر شاید این باشد که روحانی معتقد است اگر جمهوری اسلامی بتواند این بزنگاه را پشت سر بگذارد تهران خواهد توانست بدون تحقیر آشکار پای میز مذاکره بنشیند.
اگر جمهوری اسلامی بین شش ماه تا یک سال بتواند مقاومت کند و پای میز مذاکره با آمریکا ننشیند رهبر رژیم قادر خواهد بود وزن مذاکره با «شیطان بزرگ» را از روی دوش خود بردارد و ادعا کند دستور مقاومتی که صادر کرده کارآمد بوده است.
اما مشکل اصلی استراتژی تهران این است که بیشتر بر اساس رویاپردازی ترسیم شده است زیرا در حال حاضر تنشهای زیادی در رابطه ایران و همه همسایگاناش وجود دارد که شامل روسیه هم میشود. تنشهایی بعضاً بیش از تنش با آمریکا.
در بخش دیگری از این گزارش آمده، با وجود اینکه تهران قید موقعیت تاریخی خود در دریایی خزر (کاسپین) را زده و قراردادی امضاء کرده که توسط مسکو دیکته شده بود، رهبری روسیه هیچکدام از وعدههایی را که به تهران داده بود عملی نکرد.
رژیم ایران در افغانستان، سومین منبع کمکهای انساندوستانه بعد از آمریکا و هندوستان است. اما همچنان نه مقامهای دولتی افغانستان در کابل و نه گروههای مسلح نظیر طالبان جایگاه ایران را میپذیرند. آنها معتقدند جمهوری اسلامی برای هویت افغان تهدیدآمیز است زیرا آنها رژیم کنونی ایران را منشاء گسترش ایدئولوژی میداند که مروج تفسیر خاص از اسلام است.
تهران دولت جدید پاکستان را که توسط عمران خان اداره میشود بیشتر سمت خود میبیند تا نواز شریف. این حقیقت سر جای خود باقی خواهد ماند که عمران خان همچنان به شدت وابسته به حمایت ارتش پاکستان است و به نظر نمیرسد این ارتش آمادگی دور شدن از آمریکا را داشته باشد به این معنی که حمایت واشنگتن را از دست بدهد و بجایش از ملایان در تهران حمایت کند.
درباره قصد و نیت دولت عراق در مورد تهران نیز یک علامت سوال بزرگ وجود دارد. شواهد نشان میدهد در شرایطی که همه تهران را بازنده نهایی میدانند احتمال اینکه عراق به سمت ایران متمایل شود وجود ندارد.
رأس برنامههای نخست وزیر جدید عراق این است که تحریمهای سازمان ملل که سال ۱۹۹۱ در مورد عراق اعمال شد را بردارد و این امکان نخواهد داشت مگر با حمایت بسیار قوی آمریکا. بسیاری از عراقیها از اینکه به جای دولت ایران روابطشان با تهران توسط نیروهای سپاه قدس هدایت میشود متنفرند.
بسیاری از کُردهای عراق هنوز از توطئهای که تهران، آنکارا و بغداد برای برهم زدن برگزاری رفراندوم چیدهاند خشمگیناند. اکثریت شیعیان عراق از رژیم ایران به خاطر اینکه از آنان به عنوان اسب تروا سوء استفاده کرده متنفرند.
روابط تهران با عمان و قطر نیز قویست اما خالی از تنش نیست. عمان توانسته از نزدیک با تهران همکاری کند اما اصلاً تضمینی وجود ندارد که دولت ترامپ بخواهد همچنان بر اساس سیاست گذشته عمان را به عنوان میانجی بین واشنگتن و تهران بپذیرد. قطر نیز احتیاج دارد در مورد اینکه آیا در اردوگاه ایران برای مقابله با تحریمهای ترامپ بماند، دوباره فکر کند.
در پایان این گزارش تاکید شده که ترکیه و رجب طیب اردوغان احتمال ندارد نقشی را که حکومت ایران در این نمایشنامه برای آنها نوشته قبول کند. رییس جمهوری ترکیه نشان داده تفاوت میان تظاهر و لافزنی و خودکشی را میداند. رهبری جمهوری اسلامی به خود و مردم ایران لطف بزرگی میکند اگر او نیز مانند اردوغان این تفاوتها را درک کند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان