اگر به مرحلهای رسیدهاید که دوست ندارید از رختخواب بیرون بیایید، کسی را ببینید یا حتی حوصله حرف زدن هم ندارید، حتما ادامه این مقاله را بخوانید.
بسیاری از ما در برهههای مختلف زندگی دچار رخوت و رکود احساسی و هیجانی شدهایم. برایمان پیش آمده که حوصله هیچچیز و هیچکسی را نداشته باشیم و ترجیح دهیم در پیله تنهایی خود بمانیم. این احساس به دلایل مختلف در زندگی هر فردی ممکن است ظهور کند. از شکست عاطفی گرفته تا از دست دادن عزیزان، افسردگی، افسردگی فصلی یا عادتهای اشتباهی که هر روز تکرار میشوند.
مورد آخر دقیقا موضوعی است که قصد داریم در این مطلب به آن بپردازیم. اغلب انسانها تقریبا ۴ عادت روزمره دارند که بهشدت مخرب است و سبب میشود انرژی منفی در زندگی آنها جریان داشته باشد.
این ۴ عادت را در ادامه به طور مفصل برایتان توضیح دادهایم. همراهمان باشید.
۴- حضور آدمهای اشتباه در زندگی
ما آدمها از تنها بودن میترسیم. به همین خاطر است که همیشه در تلاش برای توسعه رابطههایمان هستیم و سعی میکنیم با سرعت زیاد افراد جدیدی را به حریم خصوصی خود وارد کنیم. اما باید بدانید تصمیمات اشتباه باعث تخریب آینده ما خواهند شد. شمار اندکی از کسانی که به زندگی خود راه میدهیم واقعا برای درمان درد تنهایی مفید هستند و میتوانند نقش دوست واقعی را ایفا کنند.
در مورد رابطههای خود در زندگی عجله نکنید. زندگی شلوغ و پرجنبوجوش سریعا شما را خسته خواهد کرد. برای داشتن شجاعت و اعتماد بهنفس بیشتر بهتر است به تحلیل گذشته خود بپردازید.
برای این منظور بهترین کار است که مدتی را در تنهایی سپری کنید. تنهایی به ما آدمها کمک میکند تا بهتر خودمان را بشناسیم. همچنین متوجه میشویم دقیقا از زندگی چه میخواهیم و با تعیین هدف میتوانیم آیندهای بهتر برای خود رقم بزنیم.
هر چیزی در زندگی دو رو دارد. تنهایی نیز از این قاعده مستثنا نیست. اگر بدانید که به واسطه تنهایی موقتی تا چه حد میتوانید با منِ درونی خود آشنا شوید، هرگز از ترس تنها ماندن افراد نامناسب را وارد زندگی خود نخواهید کرد.
۳- توضیح ندادن احساسات واقعی خود
اشخاصی که با مشکلات زیادی در زندگی خود مواجه بودهاند بسیار محتاط و محافظهکار میشوند. هنگامی که فرد جدید را ملاقات میکنند بسیار محتاطانه حرف میزنند و سعی میکنند تا حد امکان از نمایش احساسات واقعی خود پرهیز کنند.
دستهای از مردم تصور میکنند بروز دادن احساسات به منزله ضعف است. اما واقعیت این است که این افراد از شهامت و شجاعت کافی در زندگی برخوردار نیستند و خود را از لحظههای شاد و روشن در زندگی محروم میکنند.
بدون شک وقتی قلب خود را باز میگذاریم با ضربههای احتمالی هم مواجه خواهیم شد. خود را در معرض آسیب قرار دادن لزوما رفتار نادرستی نیست. وقتی فردی آسیبپذیر باشد یعنی اجازه میدهد بقیه از او حمایت و حفاظت کنند و همدردی آنها را خواهد پذیرفت.
سخن گفتن در مورد عشق یا جدایی هر دو بسیار جادویی و مهم هستند. خود را از نعمت تعامل با دیگران محروم نکنید. برای عاشق شدن باید شجاع باشید. فقط این را به خاطر داشته باشید که همیشه حرف دل و احساسات واقعی خود را بیان کنید و از گفتن آن نترسید و خجالت نکشید.
۲- کینهای بودن و نبخشیدن
در زندگی روزها و لحظههایی وجود دارند که دوست نداریم به هیچ عنوان آنها را به خاطر بیاوریم. از شکستهای عاطفی گرفته تا مرگ عزیزان یا شنیدن حرفهای سنگین و ناراحت کننده از اطرافیان. اما همه باید با این چالشها در زندگی خود روبهرو شوند؛ به صورتی که اجازه ندهید اتفاقهای ناگوار اعتماد به نفس شما را تحت تاثیر قرار دهند.
وقتی خاطرات گذشتههای تلخ را همه جا با خود حمل میکنید، از درون خرد خواهید شد. در چنین حالتی دایما خود را سرزنش میکنید و با قلبی شکسته و روحیهای ناآرام کار و زندگی خوهید کرد که در نهایت دستاوردی جز «تخریب خود» بدنبال نخواهد داشت.
وقتی به این مرحله میرسید در شغل خود هم ضعیف و بیدقت خواهید شد زیرا تصور میکنید که لیاقت پیشرفت و ترفیع را ندارید.
ناامیدی، سرخوردگی و غمگین بودن باعث از بین رفتن زندگی خواهد شد. برای بیرون آمدن از چنین چرخهی دلسرد کنندهای بهتر است از فکر کردن به گذشته و اتفاقات تلخ دست بکشید.
گذشتهها را در همان گذشته جا بگذارید و برای آیندهای بهتر برنامهریزی کنید.
۱- مقایسه خود با دیگران
مقایسه خود با دیگران مضرات فراوانی برای روحیه افراد دارد و زندگی آنها را نابود میکند. از جمله مضرات این کار میتوان به موارد زیر اشاره کرد: