علی اصغر صدر حاج سید جوادی، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی در سن ۹۴ سالگی در پاریس در گذشت.
عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و از دوستان نزدیک آقای حاج سید جوادی به بیبیسی فارسی گفت که آقای حاج سید جوادی در ماههای گذشته به شدت بیمار بود و یک ماه اخیر را در بیمارستانی در پاریس گذراند و علیرغم عمل جراحیِ چند روز پیش، بهبود پیدا نکرد و نهایتا صبح روز سه شنبه، ۲۶ ژوئن (پنج تیر) در گذشت.
علی اصغر حاج سید جوادی در سال ۱۳۰۳ در خانوادهای سرشناس در قزوین به دنیا آمد. جد پدریاش حسین مجتهد خیابانی (حاج سید جوادی) از روحانیون بنام قزوین بود.
او تحصیلاتش را در رشته حقوق دانشگاه تهران به پایان برد و در مقطعی هم در فرانسه ادامه تحصیل داد. با این حال در این رشته مشغول به کار نبود و حرفه اصلیاش نویسندگی و روزنامهنگاری بود.
او ابتدا در روزنامه اطلاعات و سپس کیهان مشغول به کار شد و هر از گاهی هم در مجله نگین مینوشت اما به دلیل انتقاداتش از حکومت ممنوعالقلم شد.
به گفته عبدالکریم لاهیجی او هیچگاه در قالب هیچ گروهی فعالیت سیاسی نکرد و فقط دورهای در جوانی به جریان نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی که منشعب از حزب توده بود، علاقهمند بود.
آقای حاج سید جوادی که از اعضای نخستین کانون نویسندگان ایران بود، در سال ۱۳۵۵ در نامهای سرگشاده به شاه ایران به شدت از سیاستهای شاه انتقاد کرد و نوشت که "صدای فرورویختن سقف حکومت را میشنوم".
در آستانه انقلاب ایران در روز ششم بهمن سال ۱۳۵۷ او در مقالهای با عنوان "امام میآید" در نشریه جنبش که متعلق به خودش بود، در تجلیل از آیتالله خمینی نوشت: "وقتی امام بیاید دیگر کسی دروغ نمیگوید. دیگر کسی به در خانه خود قفل نمیزند، دیگر کسی به باجگزاران باجی نمیدهد، مردم برادر هم میشوند و نان شادیشان را با یکدیگر به عدل و صداقت تقسیم میکنند.... باید امام بیاید تا حق به جای خودش بنشیند و باطل و خیانت و نفرت در روزگار نماند".
در مقاله دیگری با عنوان "اگر شکوفه سیب به میوه رسد...؟" که در شماره روز ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ (روزی که چهار افسر عالیرتبه ارتش به حکم صادق خلخالی تیرباران شدند) در روزنامه اطلاعات از این اعدامها دفاع کرد و نوشت: "میکروبها نابود نمیشوند. سمومات هوا و زمین که زمین و زمان را به کثافت و تعفن آلوده کردهاند از بین نمیروند از انقلاب باید همچو طفلی نوزاد حراست شود. و چگونه؟ محیط انقلاب همه میکروبها و سمومات مولد فساد و ظلم باید بلافاصله و بدون کمترین درنگ نابود شوند."
آقای لاهیجی میگوید اینگونه مطالب تحت تاثیر شرایط "احساسی و عاطفی" آن زمان نوشته شد، اما "پس از انقلاب ایران به محض اینکه [آیتالله] خمینی گفت که دیگر هرگز روزنامه آیندگان نمیخواند و مطالبش مورد تایید او نیست، علی اصغر حاج سید جوادی دریافت که شکستن قلم و سرکوب آزادی بیان پایان نیافته و به صف مخالفان جمهوری اسلامی پیوست."
پس از انقلاب آقای حاج سید جوادی به دعوت محمود طالقانی که آیتالله خمینی او را مامور پیگیری امور شوراها کرده بود، در کنار کسانی چون طاهر احمدزاده، حبیب الله پیمان و محمد مجتهد شبستری قرار شد طرحی جامع درباره شوراها تهیه کنند.
جلسه کمیته اجرایی دفاع از آزادی و حقوق بشر. به ریاست مهدی بازرگان (نفر دوم از چپ) علی اصغر سید جوادی در سمت چپ و احمد سید جوادی در سمت راست آقای بازرگان نشستهاند در اردیبهشت ۱۳۵۸ آقای حاج سید جوادی که نایب رئیس کمیته اجرایی دفاع از آزادی و حقوق بشر به ریاست مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت بود، در مقالهای با عنوان "صدای پای فاشیسم" در اعتراض به دستگیری فرزند محمود طالقانی و "شکستن حرمت" آقای طالقانی، خواهان جلوگیری از ادامه اینگونه بازداشتها شد:
"اگر مسیر این حرکت در برخورد با عوامل بازدارنده به راهی منحرف شـود که انقلاب را سرانجام بـه دامـن ارتجاع داخلـی و بـار دیگـر بـه آغـوش ارتجـاع بین المللی بیندازد، هر انسانی باید به مسئولیت خویش عمل کند ولو این که انجام این رسالت به نابودی و ترور و تهمت و افترا منتهی شود."
مخالفتهای آقای حاج سید جوادی با جمهوری اسلامی نهایتا در سال ۱۳۶۰ به اختفای او در ایران و سپس خروج مخفیانه به فرانسه انجامید.
او در تمام سالهایی که در فرانسه به سر برد به نویسندگی مشغول بود.
با آنکه برخی منابع از عضویت او در گروههای سیاسی گفتهاند اما به گفته آقای لاهیجی او در هیج گروهی عضویت نداشت.
احمد صدر حاج سید جوادی برادر بزرگتر او حقوقدان و وکیل و از اعضای نخستین نهضت آزادی بود که در شواری انقلاب عضویت داشت و سپس وزیر کشور و وزیر دادگستری در دولت موقت شد.
حسن حاج سید جوادی برادر کوچکتر او که روزنامه نگار بود نیز هفته گذشته در تهران درگذشت.