پپ گواردیولا، چه‌گوارای فوتبال

پپ گواردیولا نسبت به فوتبال وسواس دارد ولی در منچستر خوشحال و آرام است  -
نزدیک به دو سال از شروع کار پپ گواردیولا در انگلستان می‌گذرد اما او در این کشور هنوز شخصیتی اسرارآمیز است.
 
مربی ۴۷ ساله منچسترسیتی که او را چه‌گوارای فوتبال توصیف کرده‌اند و پسر یک کارگر ساختمانی است، واقعا چه کسی است؟
 
گواردیولا در شهر آرام و دور از هیاهوی سانتپدور در فاصله ۷۰ کیلومتری از بارسلون به دنیا آمد. او سومین فرزند در میان چهار فرزند والنتی گواردیولا و دولورس سالسا بود. والدینی از طبقه کارگر که برای کرامت انسانی و ارزش‌های خانوادگی اهمیت زیادی قائل بودند.
 
داوید تروئبا، نویسنده و کارگردان اسپانیایی که یکی از دوستان نزدیک گواردیولاست، در موردش می‌گوید: "هیچکس به این موضوع مهم که گواردیولا پسر یک بنا بوده، توجهی نکرده‌است. پدر پپ برای او نمونه سخت‌کوشی، درستکاری و صداقت است. خانواده‌ای که او در آن بزرگ شده، ارزش‌های سنتی را در او کاشته‌اند. ارزش‌های متعلق به دورانی که پدر و مادرها پول یا ملک و املاکی نداشتند که برای فرزندانشان به جا بگذارند. وقتی گواردیولا را تحلیل یا قضاوت می‌کنیم باید حواسمان به این باشد کسی که این کت و شلوار خوش‌دوخت و پیراهن کشمیر و این کراوات را پوشیده، همان کسی است که پدرش کارگر ساختمانی‌ بوده و پاهایی که الان در کفش‌های گران‌قیمت ایتالیایی می‌بینیم، متعلق به همان پسری است که زمانی گیوه پا می‌کرده."
 شناخت کامل گواردیولا بدون شناخت لاماسیا غیر ممکن است. مدرسه فوتبالی که یوهان کرویف، اسطوره هلندی ایده اولیه آن را مطرح کرد، محل پرورش عده زیادی از ستاره‌های بارسلونا بوده است. پپ هم از سال ۱۹۸۴ به مدت ۶ سال در این مدرسه آموزش دید: " بهترین دوران زندگی‌ام در لاماسیا بود. دوره‌ای که تمرکزم فقط روی رسیدن به تنها آرزویم بود؛ این که در تیم اصلی بارسا بازی کنم."
 
بارسلونا و یوهان کرویف در واقع بزرگ‌ترین آموزگاران گواردیولا بودند. او چه قبل و چه بعد از این که مربی شود به طور مرتب با کرویف ملاقات می‌کرد. یک بار در سال و معمولا بعد از پایان فصل آن‌ها همدیگر را در رستوران معروف "ال بویی" در منطقه ساحلی "کاستابراوا" در شمال اسپانیا می‌دیدند، با هم نهار می‌خوردند، شراب می‌نوشیدند، حرف می‌زدند و بعد‌از‌ظهرها هم تنی به آب می‌زدند.
فکرش را بکنید، کرویف و گواردیولا، دو نفر از بزرگ‌ترین بدعت‌گذاران فوتبال در رستورانی همدیگر را می‌دیدند که "فرران آدریا" صاحب آن، خود یکی از بزرگ‌ترین نوآوران در دنیای آشپزی و منبع الهام بسیاری از سرآشپزهای بزرگ دنیاست.
 
فرقی نمی‎کند اهل فوتبال باشد یا آشپزی؛ اصول و قواعد یکی است. مسأله ارائه بهترین بازی یا پخت بهترین غذا نیست. مسأله در واقع ایجاد تغییر در روش بازی یا سرو غذا و در عین حال لذت بردن از آن است. نوآوری، نبوغ و استعداد همراه با سختکوشی و ممارست مداوم در هر زمینه‌ای نتیجه می‌دهد، چه ورزش باشد و چه پخت و پز. پس شاید بتوان گفت کرویف و گواردیولا جایی بهتر از این رستوران را برای جشن گرفتن آخر فصل نمی‌توانستند پیدا کنند.
 
کرویف البته تنها کسی نبود که روی گواردیولا تأثیر گذاشت. پپ از مارچلو بیلسا هم خیلی چیزها یاد گرفت، مربی آرژانتینی که لقب "دیوانه" را به او داده‌اند. مربی سابق شیلی و آرژانتین که در حال حاضر تیم لیل فرانسه را هدایت می‌کند، شخصیت تأثیرگذاری است هرچند افتخارات چندانی نداشته. گواردیولا در موردش می‌گوید: " ما را از روی موفقیت‌هایمان قضاوت می‌کنند. این که چند جام بدست آورده‌ و چند بازی را برده‌ایم. اما قهرمانی در برابر تأثیری که او روی فوتبال و بازیکنانش داشته، بسیار ناچیز است. به همین دلیل او از نظر من بهترین مربی دنیاست."
جسم یک جاست و ذهن جایی دیگر
یکی از بزرگ‌ترین درس‌های زندگی این است که انسان‌های موفق همیشه سخت کار کرده‌اند. پپ هم از این قاعده مستثنی نیست.
 
مانوئل استیارته، دستیار گواردیولا در منچسترسیتی می‌گوید خیلی مواقع که با پپ حرف می‌زند می‌داند او گوش نمی‌دهد و در فکرش سخت مشغول تجزیه و تحلیل است:" بدنش پیش توست اما حواسش کیلومترها آن‌طرف‌تر." او، گواردیولا و تکسیکی بگیرستاین، مدیر ورزشی سیتی با هم زمان زیادی را می‌گذرانند. موقع استراحت و نوشیدن شراب، گواردیولا یک داستان‌گوی فوق‎العاده است و در مورد خودش و فوتبال خیلی شوخی می‌کند. جدا کردن پپ از فوتبال اما کار آسانی نیست.
 
لوئیس منوتی، مربی سابق آرژانتین که با این تیم قهرمانی در جام جهانی را تجربه کرد، می‌گوید گواردیولا فوتبال را تغییر داده:" پپ چه‌گوارای فوتبال است. من همیشه گفته‌ام که یک انقلابی در مبارزه یا پیروز می‌شود یا می‌میرد. پپ هم همیشه بر عقایدش استوار است. ایده‌هایی که هرگز تغییر نخواهند ‌کرد. او می‌خواهد خوب بازی کند و فضا و مالکیت توپ را در دست داشته باشد. او همچنین می‌خواهد زمان را هم تحت سلطه خود درآورد تا همیشه از بقیه جلوتر باشد."
 
وسواس فکری گواردیولا نسبت به فوتبال، گاهی اوقات حتی باعث عذاب وجدان و احساس شرمندگی او در برابر نزدیکان به خصوص خانواده‌اش شده. وقتی مربی بارسلونا بود، یک بار فراموش کرد به کنسرتی که دخترش در آن ساز می‌زد برود چون مشغول تماشای دی وی دی بازی‌های حریف بعدی‌شان ،ختافه بود.
 
یک سال تعطیلی که بعد از جدایی از بارسلونا به خود داد شاید بهترین موقعیت برای جبران زمان‌هایی بود که دور از خانواده گذرانده بود. اما هنوز سه ماه از خداحافظی با بارسا نگذشته بود که مذاکراتش را با بایرن مونیخ آغاز کرد.
 
گواردیولا در طول سال‌های اولیه مربیگری‌اش یک روش ثابت برای آماده شدن برای بازی داشت. فرق نمی‌کرد حریف چه تیمی باشد، از سه روز قبل از مسابقه ساعت‌ها وقت صرف تماشای فیلم بازی آن‌ها و پیدا کردن نقاط ضعف‌شان می‌کرد. پس از آن بعضی از صحنه‌های بازی را به شاگردانش نشان می‌داد و بعد هم تمرین برای بازی پیش رو. خاویر ماسچرانو در موردش می‌گوید: "وقتی پیش از یک بازی در موردش برایمان حرف می‌زد، انگار واقعا داشتیم بازی می‌کردیم. جلوی تخته این طرف و آن طرف می‌رفت و بالا و پائین می‌پرید و اگر چشم‌هایت را می‌بستی خودت را وسط زمین حس می‌کردی. همه چیزهایی که می‌گفت، به همان شکل اتفاق می‌افتاد. موقع بازی با خودم می‌گفتم انگار این صحنه را قبلا دیده‌ام. دلیلش این بود که پپ در موردش حرف زده بود."
مردی که می‌خواهد دوستش بدارند؟ 
گواردیولا هم مثل همه شهرت را دوست دارد. فرق او با دیگران این است که حاضر نیست برای محبوب شدن ارزش‌هایش را زیر پا بگذارد. در واقع برای رسیدن به اهدافش، نباید و نمی‌تواند چنین کاری بکند. اوضاع اما همیشه این‌طور نبوده. در گذشته تحمل یک نگاه بد از طرف بازیکنانش را هم نداشت ولی حالا می‌داند که این بخشی از کارش است. خودش می‌گوید چقدر برایش سخت بوده که به شاگردانش توضیح دهد چرا در ترکیب بازی قرارشان نداده است.
 
او اما حالا روش خاص خودش را برای این کار دارد. پابلو زابالتا که فصل قبل در منچسترسیتی تجربه همکاری با پپ را داشته می‌گوید: "گواردیولا فیلمی برای ما نمایش داد که احساساتمان را برانگیخت. من بغض کرده بودم اما بعضی‌ها داشتند گریه می‌کردند. فیلم افرادی از بارسلون را نشان می‌داد که به مهاجرها و مردم آواره خیابان‌ها کمک می‌کردند. او حتی مربیان بدنسازی و بقیه کارکنان را هم آورد تا فیلم را ببیند. بعد گفت می‌خواهم همه‌تان ببینید که چقدر خوشبختید که اینجا هستید و این کار را می‌کنید. ما بهترین ساختمان و بهترین زمین را داریم و در بهترین هتل‌ها اقامت می‌کنیم."
 
پپ با بازیکنان بارسا از نظر احساسی بسیار نزدیک بود و موقع جدایی از این باشگاه به شاگردانش گفت باید برود چون در غیر این‌صورت مجبور به گرفتن تصمیمات سختی می‌شود که ممکن است باعث رنجش آن‌ها از هم شود.
 
در بایرن مونیخ اما تفاوت فرهنگی به او کمک کرد فاصله‌ خود با بازیکنانش را حفظ کند، هر چند با فیلیپ لام و جاشوا کیمیچ خیلی صمیمی شد. وقتی به منچسترسیتی آمد هم سنش آنقدری بالا رفته بود که برای بازیکنان این تیم جوان حکم برادر بزرگ‌تر یا پدر را داشته باشد.
یک کاتالان واقعی
گواردیولا متولد سانتپدور است، روستایی که پیوندش را با فرهنگ، تاریخ و هویت کاتالان از نزدیک حفظ کرده است. گواردیولا متولد سانتپدور است، روستایی که پیوندش را با فرهنگ، تاریخ و هویت کاتالان از نزدیک حفظ کرده است.
 
او حق کاتالونیا برای جدایی از اسپانیا و تشکیل حکومت مستقل را به رسمیت می‌شناسد اما این به معنای افراطی یا سیاسی بودن او نیست. روبان زردی که در پی اتفاقات مربوط به همه‌پرسی کاتالونیا به لباس خود می‌زد، نه فراخوانی برای استقلال‌طلبی که به گفته خودش نمادی بود برای حمایت از زندانیان سیاسی:" من قبل از این که یک مربی باشم، یک انسانم. چهار نفر در زندان هستند. چند نفر دیگر هم بیرون از کاتالونیا هستند و اگر برگردند به جرم فتنه‌انگیزی و شورش دستگیر خواهند شد. مسأله سیاستمداران نیستند، مسأله دموکراسی است."
 
سال ۲۰۱۲ وقتی گواردیولا بارسلونا را ترک کرد این شایعه همه جا پخش شد: " او به عنوان رئیس باز خواهد گشت."
چرا پپ باید در منچستر سیتی بماند؟
گواردیولا از کاری لذت می‌برد که برایش حکم چالشی شخصی را داشته باشد. این مربی، باشگاهی می‌خواهد که واقعا به او نیاز داشته باشد و به دنبال بازیکنانی است که به کارها و عقایدش اطمینان کنند. ویژگی‌هایی که منچسترسیتی ظاهرا همه را دارد.
 
او در شهری که به خوبی آن را می‌شناسد. به همراه همسرش کریستینا و فرزندانش والنتینا، ماریوس و مارسا در خانه‌ای در مرکز شهر زندگی می‌کند و خوشحال به نظر می‌رسد. به کنسرت می‌رود و به طور مرتب به همراه کادر فنی یا خانواده‌اش در رستوران‌های مختلف شهر دیده شده.
او قصد دارد به همراه بگیرستیاین، مدیر فنی و فران سوریانو، مدیر عامل منچسترسیتی و همین‌طور پاکو پرس، سرآشپز معروف کاتالان یک رستوران جدید در منچستر باز کند.
 
مربی اسپانیایی از سفر به آرژانتین لذت می‌برد. او می‌گوید:" آن‌ها بلدند افکار و کارهایشان را چطور بفروشند و من خریدارش هستم!" او در سخنرانی‌هایی که در این کشور داشته برای هزاران علاقمند در مورد روش کاری‌اش حرف زده است.
 
وقتی تصمیم بگیرد مربیگری در باشگاه را کنار بگذارد، احتمالا سراغ هدایت تیم‌های ملی خواهد رفت و این طور که پیداست آرژانتینی‌ها از همین الان برای متقاعد کردن او دست به کار شده‌اند. قبل از جام جهانی ۲۰۱۴، برزیل هم به عنوان یکی از گزینه‌ها برای این مربی مطرح می‌شد.
 
این حدس و گما‌ن‌ها اما همه برای آینده است. این طور که پیداست این مربی با این شخصیت کنجکاو و پیچیده همچنان به دنبال یاد دادن فلسفه‌ایست که با تمام وجود به آن اعتقاد دارد و احتمالا در این راه از کسب افتخارات بیشتر غافل نخواهد ماند.
+9
رأی دهید
-2

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۳
    mirzadeh i eshghi - آلمان، آلمان
    چه گوارا کجا بود؟بازیکن های آل استار رو قهرمان کردن هنر نیست.منم می تونم این بازیکن ها رو قهرمان کنم.توو بارسلون تیم اسپانیای قهرمان دنیا ومسی رو داشت وقهرمان کرد.چه هنریه؟بایرن هم وضعیت همینطور بود.همین تیمی که الان یوپ هینکس مقتدرانه داره می بره فینال و با اختلاف قهرمان کرده تحت نظر گواردیولا زیر رئال مادرید له شد وبه تیم ته جدولی آلمان می باخت.تیکی تاکی گواردیولا جلوی یک مربی کار بلد همیشه کم آورده.مثل باخت هاش جلوی لیورپول کلوپ.چه گوارا وانقلابی بیشتر برازنده یواخیم لو آلمانیه.افتخارات یوپ هینکس وتراپاتونی ودل بوسکه هم خیلی از گواردیولا بیشتره.
    4
    4
    یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.