(اشتراک) سال پیش در سفر به 'ترکمن صحرا" در کوچه پس کوچه های یک روستا پیش پیرمردی رفتیم. توی زیرزمینی کار می کرد که بوی نا می داد. انگشت های پهن اما دست های چالاکی داشت و با حصیر سبد و کلاه می بافت. وقتی با حوصله نشستیم و کار کردنش را دیدیم و حرف زدیم و از او کلاه و سبد خریدیم، آشکارا می شد در چشمهاش خوشحالی را دید. دخترهای جوانش می گفتند حوصله ندارند کار پدر را یاد بگیرند. پیرمرد وقتی دید ما چطور تحسینش می کنیم سرذوق آمد. انگار دلش می خواست برگردد و به دخترها بگوید ببینید هنوز پیر نشدم؟ هنوز کارهایم برای مردم جالب است که آمده اند روستا سراغ من را توی این زیرزمین گرفته اند. خرید از جوامع محلی علاوه بر شخصیت دادن به کارآفرینان و کمک به اقتصاد خانوار آنها، مانع از نابودی این هنرها می شود. ادامه...
0
33
جمعه ۲۴ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۱
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۲
کیومرث اعتماد - ایران، ایران
...ادامه. وقتی به مسافرت می رویم مدام پاساژها را نگردیم و چینی ها را با خریدهایمان خوشحال نکنیم. همه جا پاساژ هست اما خوشحال کردن پیرمردی چنین هنرمند و باحوصله فرصتی است که باید قدرش را دانست. حتی اگر خرید نمی کنید با آنها حرف بزنید و تحسین شان کنید.
0
32
جمعه ۲۴ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۱
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
ایران سرفرازم آرزوست - ورشو، لهستان
بسیار هوشمندانه. خیلی روشن حال و روز زشت دنیا رو به تصویر کشیده.
0
21
جمعه ۲۴ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.