رکنا: زنم پرخاشگر است و دست بزن دارد، من طلاق میخواهم.
مرد جوان عصبانی وارد اتاق قاضی شد و بدون هیچ حرفی شروع به صحبت کرد. آقای قاضی همسرم قاشق داغ به بدترین جای بدنم چسبانده، کف پایم را عین زمان قدیم فلک کرده است. او بد دهن و پرخاشگر است. من میخواهم طلاقش دهم. بعد از این صحبتها قاضی مرد جوان را به آرامش دعوت کرد و از او خواست همه چیز را آرام بگوید.
مرد ۲۹ ساله که آرامش قاضی را دید شروع به صحبت کرد. چهار سال است با مهشید ازدواج کرده ام، اما یک روز خوش ندیدم. در این مدت همش توهین، تحقیر و کتک. همسرم زن تند خویی است. از روز بعد از ازدواج پدر مرا در آورده است از بس ولخرجی میکند. هرچه میگویم پول ندارم، باور نمیکند و برای گرفتن پول من را کتک میزند. در این مدت هرچه درامد داشتم خرج مهشید کردم و دریغ از یک ریال پولی که بتوانم پس انداز کنم.
آقای قاضی باور میکنید من نمیتوانم یک ریال برای خودم بردارم. او مرا با شلنگ، قاشق داغ میزند. نمیدانم با رفتارهایش چه کنم. دیگر خسته شدم و میخواهم طلاقش بدهم.
در ادامه زن جوان وقتی روبروی قاضی قرار گرفت، ادعا کرد: من از خانواده سرشناس هستم. همسرم محمود باید میدانست به خواستگاری چه کسی میاید. من او را زیاد کتک نمیزنم. اما او باید بتواند خرج من و خریدهایم را بدهد. حال اگر نمیتواند میتواند من را طلاق بدهد و من هم مهریه ۷۰۰ سکه طلا را به اجرا میگذارم.
با اظهارات زوج جوان قاضی از آنها خواست به مرکز مشاوره مراجعه و سپس در مورد جدایی تصمیم بگیرند.