دکتر محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران در کانال تلگرامی اش نوشت:
محوطه دانشگاههای ما اغلب چنان بیروح و خالی از خلاقیت است که آدمیزاد را خسته میکند و کمتر چیزی میبینید که آدمی را به فکر فرو برد، برای دانشجویان منشأ الهام و آغاز پرسشگری و خلاقیت باشد. یکشنبه گذشته اما با یک نمادسازی خلاقانه مواجه شدم. عکسی در زیر این یادداشت میبینید، یک نیمکت نصبشده جلوی دانشکده روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی است. نیمکتی بسیار بزرگ که برای معلوم شدن اندازه آن در کنارش ایستادم و همکارم لطف کرد و عکس گرفت تا مشخص شود قد و قواره نیمکت چقدر است. مهمتر اما جملهای است که روی آن نوشتهاند: «اینجا بزرگ فکر کنید.»
تبریک به هر کسی که طراح ایده و حامی ساخت و نصب این سازه در آن محل بوده است. او یک نیمکت نساخته بلکه شعری سروده است پر از ابهام و ایهام و خلاقیت. حداقل خاصیتش این است که دانشجو یا هر رهگذری به فکر فرو میرود و میپرسد. منظور از «اینجا» چیست؟ آیا «اینجا» همین صندلی است که چون بزرگ است باید روی آن نشست و بزرگ فکر کرد؟ یا «اینجا» دانشگاه است که باید جای بزرگاندیشان باشد؟ «بزرگ فکر کنید» یعنی چه؟ هر کس روی صندلی بزرگتری نشست، بزرگ فکر میکند؟ اصلی صندلی بزرگ چیست؟ طول و عرض زیاد دارد؟
نشستن بر این نیمکت کار سادهای نیست، باید اندکی تلاش کنید و خودتان را از آن بالا بکشید. دانشجو یا رهگذر از خودش میپرسد «هر کس بر صندلی بزرگ نشسته، زحمت بالا رفتن از آنرا هم به کفایت متحمل شده است؟» یا اول صندلی کوچک بوده و بعدها خودش سعی کرده صندلی را بزرگ کند تا دیگران نتوانند بر آن بنشینند؟
آدم سمجتر میپرسد «اصلاً صندلی بزرگ برای بزرگ فکر کردن را باید جلوی در دانشکده روانشناسی یا کلاً دانشگاه نصب کنند؟» فکر بزرگ از اینجا زاده میشود؟ این نظام دانشگاهی میتواند، میگذارد یا میخواهد فکر بزرگ تولید شود؟ آنکه کمی سمجتر و شجاعتر باشد میپرسد «آیا این صندلیها را نباید به تعداد زیادتر بسازند و در محل عبور و مرور اصحاب سیاست هم نصب کنند؟»
خلاصه، این نیمکت دانشگاه شهید بهشتی، نیمکتی است که حرف میزند، سؤال میپرسد، به چالش میکشد، طراحی دانشگاه باید به گونهای باشد که همه چیزش حرف بزند، سؤال بپرسد و چالش برانگیزد؛ تا زنده باشد، زندگی بیافریند و زندگان را سرزنده کند.
این نیمکت سخنگو را به تعداد زیاد بسازیم و در هر کجایی که نیازمند فکرهای بزرگ هستیم به صورت نمادین نصب کنیم تا صاحبان صندلیها بدانند، باید بزرگ فکر کنند، و به آنچه واقعاً بزرگ است فکر کنند، و زمینههای بزرگ فکر کردن را فراهم سازند.