قبض آب، راز جنایت را فاش کرد

 چند سال قبل، ساعت 7 و 30 دقیقه صبح یک روز سرد زمستانی، ماموران گشت پلیس آگاهی متوجه جسد مرد جوانی در کنار جاده یکی از روستاهای اردبیل شدند.
 
با اعلام این موضوع به ما، بلافاصله گروهی ویژه از متخصصان پزشکی قانونی، بررسی صحنه جرم و کارآگاهان جنایی،همراه بازپرس ویژه قتل راهی محل شدیم. به محض حضور در محل با جنازه مردی حدود 30 تا 35 سال رو به رو شدیم که آثار ضرب و جرح روی بدن او به خوبی مشاهده می‌شد. از نحوه قتل و محل کشف جسد مشخص بود که مرد جوان، قربانی جنایت هولناکی شده است.
 
در بررسی جیب‌های قربانی هیچ مدرک هویتی بدست نیامد اما قبض آبی را داخل یکی از جیب‌های مقتول بدست آوردیم. آدرس موجود روی قبض آب متعلق به یکی از شهرک‌های اطراف و به نام کیومرث بود . کارآگاهان راهی آدرس مورد نظر شدند. کیومرث در تحقیقات مدعی شد که خانه مورد نظر را به مردی به نام کامران و همسرش اجاره داده است. از آنجایی که احتمال می‌رفت فردی که به قتل رسیده باشد کامران باشد از همسر کامران خواستیم برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی برود.
 
بدهی میلیونی
 
همسر کامران برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی رفت و با شناسایی جسد همسرش، هویت قربانی پرونده به نام کامران شناسایی شد.
 
همسر کامران در تحقیقات گفت: «ساعت 4و30 دقیقه 20 بهمن همسرم برای خرید از خانه خارج شد، اما خبری از او نشد. تا ساعت 8 شب با همسرم تماس گرفتم اما تلفن را پاسخ نداد. از آنجایی که همسرم بیشتر مواقع بیرون از خانه و همراه دوستانش بود به این موضوع اهمیت ندادم و حتی شب که به خانه هم نیامد نگران نشدم.»
 
در ادامه بررسی‌هایی که انجام دادیم مشخص شد کامران به چند نفر بدهی داشته و حتی چندین بار طلبکاران سراغ او آمده و درخواست طلبشان را کرده‌اند. باتوجه به این‌که احتمال قتل با انگیزه مالی مطرح بود، طلبکاران مرد جوان شناسایی شدند و در میان آنها معلوم شد که کامران 15 میلیون تومان به مردی بدهی داشته است. حتی حکم جلب کامران را نیز گرفته است. بلافاصله طلبکار کامران به نام هومن شناسایی و برای تحقیقات به اداره آگاهی انتقال داده شد.
 
هومن گفت:«روز حادثه با کامران قرار داشتم. او را سوار خودروام کردم و در رابطه با بدهی ام باهم صحبت کردیم. همین که از خودروی من پیاده شد، چند نفر او را به زور سوار خودرویی کردند و رفتند.» با اظهارات هومن، تحقیقات در رابطه با بررسی اظهاراتش ادامه یافت و حتی سراغ همسر هومن رفتیم تا در رابطه با زمان حضور او در خانه و ادعای آدمربایی کامران از او سوالاتی بپرسیم، اما همسر هومن اظهارات همسرش را تائید نکرد.
 
مدارکی برای یک جنایت
 
به هومن مشکوک شده بودیم. با مجوز قضائی به بازرسی از خانه تنها مظنون پرونده پرداختیم. داخل خانه آنها یک شلوار کردی و پیراهن مردانه که آثار لکه خون روی آن دیده می‌شد پیدا کردیم. از طرفی با بررسی‌های تیم کارشناسی تشخیص هویت، آثار خون داخل خودروی پرشیای هومن نیز بدست آمد. هر چند که هومن داخل خودرو را شسته بود اما با تجهیزات پلیسی آثار خون داخل آن کشف شد.
 
باتوجه به مدارک بدست آمده و اظهارات ضد و نقیض هومن، تحقیقات دوباره از او صورت گرفت. هومن که راهی برای کتمان حقیقت نمی‌دید این‌بار ادعای جدیدی را مطرح کرد و از حضور شخص سومی در این جنایت خبر داد. او گفت: «ساعت 5 بعد از ظهر، یک روز قبل از کشف جسد، برای تزریق آمپول از خانه خارج شدم که یکی از طلبکاران کامران را دیدم. او سوار خودروام شد و در طول مسیر از بدهی میلیونی کامران و فرار از پرداخت آن صحبت کرد. ما که هم درد بودیم تصمیم گرفتیم سراغ کامران برویم و طلبمان را از او بگیریم. به همین دلیل سراغ کامران رفتیم و او را سوار خودرومان کردیم. مرد جوان که از کامران طلب داشت با او درگیر شد و او را به قتل رساند. بعد از جنایت با همکاری هم جنازه را به بیرون از شهر بردیم و در کنار جاده رها کردیم.»
 
با اعتراف هومن به حضور شخص سومی در این جنایت، ماموران وارد عمل شدند و مرد جوان را که خسرو نام داشت دستگیر کردند.
 
خسرو در رابطه با قتل کامران به افسر پرونده گفت:«من در این جنایت بی تقصیر هستم و از مرگ کامران بی‌خبرم. من هیچ انگیزه‌ای برای قتل او نداشتم، چرا که طلبی را که از کامران می‌خواستم مدتی قبل نقد شد و به غیر از این طلب ما هیچ درگیری و اختلافی باهم نداشتیم. از طرفی حدود یک‌سال است که هومن را ندیده ام و او چطور می‌گوید که روز حادثه ما باهم بوده ایم.»
 
مدرکی جدید
 
باتوجه به اظهارات دومین مظنون پرونده، برای اثبات اظهارات هر دو مظنون پرونده، به بررسی دوربین‌های مداربسته محلی پرداختیم که قربانی سوار خودروی هومن شده بود. بی شک اگر در این جنایت هر دو متهم نقش داشتند، دوربین‌ها فیلمبرداری کرده بودند. در بررسی فیلم دوربین‌ها مشخص شد که کامران سوار خودروی پرشیای سفید رنگ هومن شده اما از سومین نفر در خودرو خبری نبود. بی شک اظهارات هومن در این جنایت دروغ بوده است.
 
باتوجه به قوت گرفتن احتمال جنایت از سوی هومن کارآگاهان به تحقیقات محلی پرداختند و موفق به شناسایی دو شاهد شدیم. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت:«روز حادثه، هوا تاریک شده بود و من متوجه سر و صدا از داخل خانه هومن شدم. فردی فریاد می‌زد و کمک می‌خواست. بعد از دقایقی دیدم که خودروی هومن از خانه بیرون آمد، چون هوا تاریک بود به خوبی نمی‌توانستم ببینم. اما داخل خودرو پسر هومن را دیدم که یک چیزی را به زور نگه داشته بود که بعد احتمال دادم سر قربانی بوده که با زور آن را زیر صندلی نگه داشته بود.»
 
به‌دنبال اظهارات دو شاهد پرونده،پسر هومن نیز بازداشت و برای تحقیقات به اداره آگاهی انتقال داده شد. هومن و پسرش که چاره‌ای جز اعتراف نمی‌دیدند در تحقیقات به جنایت اعتراف کردند. هومن گفت:«روز حادثه با کامران قرار گذاشتم تا با هم سر بدهی‌اش صحبت کنیم. اما کامران به جای آنکه عذرخواهی کند و از من مهلت بخواهد شروع به فحاشی کرد. من و پسرم هم عصبانی شدیم و شروع به کتک زدن او کردیم. برای آنکه فرار نکند او را با طناب بستیم، سپس به بیرون شهر رفتیم. در راه متوجه شدم که کامران جان باخته است به همین دلیل جنازه او را در کنار جاده رها کردیم و همراه پسرم به خانه برگشتیم.» متهمان که سعی داشتند با سناریوهای دروغین مسیر تحقیقات را تغییر دهند در نهایت به قتل مرد جوان با انگیزه مالی اعتراف کردند. پدر و پسر پس از بازسازی صحنه قتل، با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.
 قتل مرد جوان به خاطر بدهی یکی از خاطرات سرهنگ عالیزاده، رئیس پلیس سابق استان اردبیل است
+10
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.