صد سال پیش بعد از سالها مبارزه، زنان بالای سی سال در بریتانیا که صاحب ملک یا زمین بودند حق رای گرفتند. هر چند این روزها حق رای و مشارکت سیاسی زنان در اکثر کشورهای جهان حقی بدیهی به نظر میآید اما یک قرن پیش مبارزات زنان برای به دست آورد حق رأی، مخالفان سرسختی داشت که شناسایی چنین حقی را برای زنان برابر با نابودی بنیان خانواده و حتی امپراتوری بریتانیا میدانستند.
در سال ۱۹۰۳ میلادی املین پانکهرست به منظور پیش بردن مبارزات زنان برای گرفتن حق رأی "اتحادیه اجتماعی و سیاسی زنان" را تأسیس کرد. اعضای این اتحادیه که همه زن بودند و برای مشارکت سیاسی زنان در بریتانیا مبارزه میکردند به "سافرجتها" معروف هستند.
مخالفان سافرجتها زنان و مردانی بودند که میگفتند زنان توانایی ذهنی لازم برای درک سیاست و ساز و کارهای سیاسی را ندارند. مخالفان حق رأی زنان، جایگاه و نقش زن را در خانه و خانهداری، خدمت به همسر و تربیت فرزندان میدانستند. از نظر این افراد حق رأی زنان به منزله محروم شدن مردها از حقوق و جایگاه آنها در جامعه بود.
هنوز هم در دنیای امروز بسیاری از افرادی که مخالف برابری حقوق زنان و مردان هستند بر این باورند که برابری حقوق زنان و مردان به معنی محروم شدن مردان از حقوق فعلی خود است، در حالی که جنبشهای زنان و فمینیستها میگویند هرگز به دنبال گرفتن حقوق اولیه مدنی مردان از آنها نبودهاند بلکه به دنبال این بوده و هستند که زنان هم همان حقوقی را داشته باشند که مردها در جامعه دارند.
ادبیاتی که در پوسترهای ضد حق رأی زنان صد سال پیش در بریتانیا استفاده شده را هنوز در شبکههای اجتماعی در کشورها و فرهنگهای مختلف میتواند دید که کماکان برای ابراز مخالفت با مبارزات زنان استفاده میشود.
در متن این پوستر مخالف حق رأی زنان آمده: خانم جونز در حالی که داشت رأی میداد یادش افتاد که کیک را در فر جا گذاشته!یکی از این پوسترهای معروف "روند به وجود آمدن یک سافرجت" را به زعم طراحان آن به تصویر کشیده است: "ابتدا دختری معمولی بوده اما در چهل سالگی هنوز ازدواج نکرده و در پنجاه سالگی از درد بیشوهری به دنبال حق رأی رفته و سافرجت شده است."
اخیرا وقتی عدهای از زنان در ایران در اعتراض به حجاب اجباری روسریهای خود را به چوب بستند و روی سکوهایی در نقاطی از چند شهر ایران ایستادند، عدهای از مخالفانِ حق انتخاب پوشش زنان، در شبکههای اجتماعی پوسترهای الکترونیکی مشابهی همرسان کردند و زنانی را که به دنبال حق انتخاب پوشش هستند متهم کردند که دنبال شوهر و توجه هستند. حتی بعد از آنکه زنان در دنیای غرب با استفاده از #من_هم ( MeToo) تجربههای آزار جنسی خود را به اشتراک گذاشتند بسیاری آنها را به "کمبود توجه" متهم کردند.
در تبلیغات ضد سافرجتها، مخالفان حق رأی زنان تلاش میکردند تصویری منفی از زندگی خانوادگی این زنان نشان دهند. در پوسترهای ضد سافرجت، زنان مبارز همیشه در حال فریاد زدن بر سر شوهرهایشان بودند و شوهرهایشان همیشه در این پوسترها در حالت رعب و وحشت به تصویر کشیده شدهاند. در این تصاویر خانه و زندگی خانوادههای سافرجتها از هم پاشیده، کودکان گرسنه و کثیف هستند و شوهران در حال پخت و پز و خانهداری.
یکی از پوسترهای قدیمی در مخالفت با حق رأی زنان نگرانی بخش بزرگی از مخالفان حق رأی زنان این بود که مشارکت سیاسی زنان باعث به هم خوردن نظم طبیعت و نظم عمومی جامعه شود، چون باور عمومی این بود که زنان توانایی ذهنی کمتری از مردان دارند و احساساتی هستند. جالب است که در دنیای امروز هم وقتی زنان دنبال سهم و حضور بیشتری در جامعه هستند مخالفان آنها عمدتا همان نگرانیهای صد سال پیش را دارند: این که ستونهای خانواده سست شود و نظم کنونی جامعه که آنها نظم طبیعت میدانند به هم بخورد.
در طول تاریخ خشم و نارضایتی مردم از بیعدالتی، ظلم و نابرابری موتوری برای تغییر جوامع و تصویب قوانینی عادلانهتر و منصفانهتر بوده اما به گفته بعضی از فمینیستها خشم احساسی است که جوامع مجوز ابراز آن را به مردان میدهند و زنانی که از بیعدالتی و ظلم خشمگین شده و میشوند "بیثبات"، "عصبی" و "دیوانه" لقب داده شدهاند. مخالفان سافرجتها در بریتانیا هم در آن زمان این زنان را زنانی هیستریک و بدون ثبات روحی معرفی میکردند.
مونا الطحاوی، فمینیست و نویسنده مصری اخیرا در یادداشتی در سایت شبکه انبیسی نوشت: "سالهاست که به زنان مبارز برچسب زده میشود تا آنها را حاشیهنشین کنند و بگویند بیش از حد عصبانی هستند و نمیشود آنها را جدی گرفت؛ برچسبهایی مانند فمینیست دیوانه، فمینازی، پتیاره، هیستریک و عصبی."
به تازگی غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه ایران درباره زنانی که پس از اعتراض به حجاب اجباری در ایران بازداشت شده بودند گفت بعضی از این زنان مواد مخدر صنعتی مصرف میکردند.
مبارزات زنان در طول یک قرن گذشته در کشورهای مختلف جهان با وجود همه مخالفتها دستآوردهای زیادی داشته ولی نکته جالب این است که نگرانی و ادبیات مخالفان این مبارزات در طول همه این سالها تغییر چندانی نکرده است.