محمد مهدوی فر معروف به شاعر شعر الفبا همزمان با اعتراضات دیماه در ایران بازداشت و زندانی شدگزارشها از ایران حاکی است محمد مهدوی فر، مجروح شیمیایی جنگ ایران و عراق که به «شاعر شعر الفبا» شهرت دارد بازداشت و زندانی شدهاست.
محمد مهدوی فر که در جنگ هشت ساله یک بسیجی غواص و تخریبچی بوده و پیشتر بدنبال سرودن شعر الفبا بازداشت و حکم حبس وی به جزای نقدی تبدیل شد. او در نامههای متعددی به رهبر جمهوری اسلامی که در فضای مجازی انتشار یافته وضعیت ایران را به شدت نکوهیده است.
گفتگوی بکتاش خمسه پور با سعید غلامیان وکیل دادگستری ایران
«سعید غلامیان» وکیل مدافع محمد مهدوی فر به رادیو فردا میگوید موکلش در زندان اصفهان دوره حبس خود را طی میکند.
«سعید غلامیان» وکیل دادگستری ایران گفت :از وضعیت ایشان الان اطلاعی ندارم و خانواده شان با من تماس گرفتند با ایشان صحبت کردند گفتند که دو مرتبه با ایشان تماس گرفته شده یکی موقعی که دستگیر شدند و یکی موقعی که به زندان اصفهان تحویل شدند ولی بعد از آن نه ملاقاتی داشته اند نه بنده ملاقاتی داشته ام و نه اطلاع دیگری از ایشان داریم
این وکیل دادگستری ایران با اشاره به حکم بدوی سه سال حبس و چهار سال تبعید برای محمد مهدوی فر به اتهام توهین به مؤسس و رهبر جمهوری اسلامی و نشر اکاذیب میافزاید در پی اعتراض آنها و درخواست تجدیدنظر حکم وی به دو سال حبس تقلیل یافت و مورد تبعید از آن حذف شد.
سعید غلامیان تصریح میکند که حبس فعلی محمد مهدویفر مربوط به شعر معروف وی بنام الفبا نیست که در پرونده قبلی از حبس به جزای نقدی تبدیل شد بلکه بخاطر ۲۹ نامهای است که موکلش به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است.
بهگفته وکیل محمد مهدوی فر موکلش شش ماه از حکم فعلی را در زندان کاشان طی کرده و یک ماه و نیم دیگر از حکم حبس وی باقی مانده است.
این وکیل دادگستری ایران با ابراز بیاطلاعی از وضعیت کنونی آقای مهدویفر میگوید خانواده او با وجود دو بار تماس یکبار پس از دستگیری و بار دیگر پس از تحویل آقای مهدوی فر به زندان، هنوز نتوانستهاند با وی ملاقاتی داشته باشند. شعر جالبی بنام الفبا از زندانی سیاسی محمد مهدوی فر
آ مثل آزادی بر ما شد ارزانی
آ مثل آب و برق شد مفت و مجانی
ب مثل یک باتون در دست مردی شوم
روزی که میبارد بر ملتی مظلوم
پ پول ایرانی خاکش بهسر گشته
در خواب میدیدم شاهی که برگشته
ت چون تجاوزگر در داخل زندان
دیگر نمیگویم از دختر ایران
ث ثبت دوران شد افعال زشت ما
نفرین و لعنت بر محصول کشت ما
ج جنتی زنده پویا و پاینده
ج جنتی جوک شد اسباب هر خنده
چ چاه نفت ما پولش کجا رفته
پول زبان بسته آخر چرا رفته
ح چون حجاب زن از کودکی تا گور
یا با زبان خوش یا با زبان زور
خ مثل خلخالی آدمکشی عالی
با این همه جانی جایش ولی خالی
د اول داعش محصول نادانی
خیلی شبیه ماست او در مسلمانی
ذ اول ذلت بیچاره این ملت
با این همه معتاد کو عامل و علت
ر اول رهبر ر آخر رهبر
ما جملگی یک تن او جمله بر ما سر
ز مثل زن مثل زنهای معمولی
گفتم چرا میگفت از درد بیپولی
ژ ژنده پوش شهر یک کودک کار است
این طفلک معصوم کارش به اجبار است
س سایه ستار با عشق میرقصید
روزی بهشتی شد زیر کتک خندید
ش مثل یک شیاد بیرحم و بد رفتار
رحمت هزاران بار بر کرکس و کفتار
ص صورت ناهید زیباتر از خورشید
اما اسید جهل او را ز هم پاشید
ض ضجهی انسان بر آسمان میرفت
شهریور ژاله مرداد شصت و هفت
ط چون طناب دار بالا و پر باریم
ما رتبهی اول را در جهان داریم
ظ ظاهرش مثل پیغمبر خاتم
بویی نبرده او از خلقت آدم
ع عین عمامه دور سر طاغوت
فرجام هر طاغوت آخر شود تابوت
غ غزه را باید با پول ایران ساخت
از پول نفت ما هر دفعه باید باخت
ف فتنهگر یاغی مطرود و بیایمان
هشتاد وهشت درصد از مردم ایران
ق مثل هر قتلی که جیرهای باشد
چون دانهی تسبیح زنجیرهیی باشد
ک مثل کهریزک یک جای وحشتناک
چندین جوان پاک برده به زیر خاک
گ مثل گورستان «کز خاوران خیزد
فریاد انسان هاست کز نای جان خیزد»
ل مثل لبنانی ارجح به ایرانی
این سفره پر بود از شبهای بینانی
م مثل یک مسئول مسئول پاسخگو
پاسخ نمیگوید بر هر که الا هو
ن اول نعلین ن آخر نعلین
هر فتنه هرجا شد زیر سر نعلین
و اول والی والی ولایت داشت
هرکس هرآنچه کاشت او مطلقاً برداشت
ه هستهیی گشته یک ملت خسته
با اندکی نرمش او هسته را بسته
ی یحتمل فردا شاعر غمین باشد
یا در رجایی شهر یا در اوین باشد
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان