روزنوشت‌های سال ۷۳ هاشمی رفسنجانی و رابطه او با رهبر

روزنوشت‌های سال ۱۳۷۳ اکبر هاشمی رفسنجانی که چندماهی بعد از درگذشت او انتشار عمومی یافت، حاوی نکاتی خواندنی بود، به خصوص که او در آن دوران سمت ریاست‌جمهوری را به عهده داشت و کمتر رخداد مهمی بدون اطلاع یا دخالت او اتفاق می‌افتاد.
مقدمه محسن هاشمی
 آقای هاشمی رفسنجانی البته فرصت نکرد که همانند روزنوشت‌های پیشین بر این کتاب هم مقدمه‌ای بنگارد و به جای او فرزندش محسن هاشمی این مقدمه را نوشته و توضیح داده است که کتاب را پدرش خوانده و اصلاحات آن را نیز نهایی کرده بود که مرگش اتفاق افتاد.
 
در مقدمه همچنین آمده است که نسخه‌ای از کتاب "قبل از چاپ در مورخ دوم اسفند ۱۳۹۵" به رهبر ایران داده شده که "در صورت لزوم نظر بدهند". روندی که از قرار در آثار قبلی نیز طی می‌شد.
 
در مقدمه همچنین‌ آمده است که ۳۵ روزنوشت از آقای هاشمی رفسنجانی در دست است که ۱۴ کتاب آن منتشر شده و بقیه (۲۱ کتاب) "به لوح فشرده منتقل شده تا در صورت آسیب دیدن یادداشت‌ها، نسخه‌های دیگری وجود داشته باشد".
 
از لابلای این روزنوشت‌ها به نظر می‌رسد آن بخشی از خاطرات که به حوزه‌های سیاسی و امنیتی ارتباط دارد از اهمیت افزونتری برخوردار است، چرا که همین بخش است که عموما در خاطرات قبلی آقای هاشمی رفسنجانی با حساسیت خوانندگان و به خصوص اهالی سیاست روبرو و واکنش‌هایی را به دنبال داشته است. خاطراتی که در آن مسائلی چون بمب گذاری در مرکز یهودیان آرژانتین، "مرگ" یا قتل‌ علی اکبر سعیدی سیرجانی و گزارش پزشکی قانونی به هاشمی رفسنجانی درباره مرگ طبیعی او از جمله مهمترین آنهاست. ملاقات با آیت‌الله خامنه‌ای؛ گزارش‌هایی عموما بدون داوری و اظهارنظر
 از جمله این موارد گزارش آقای هاشمی رفسنجانی از ملاقات‌هایش با آیت‌الله خامنه‌ای ست که عموما شب‌های یکشنبه برگزار می‌شد. برخی از این ملاقات‌ها در دفتر آیت‌الله خامنه‌ای، برخی در دفتر آقای هاشمی رفسنجانی و برخی حتی در منزل شخصی‌آقای هاشمی رفسنجانی صورت می‌گرفت. حتی موردی را در تاریخ نهم مرداد نقل می‌کند که "شب قرار بود آیت‌الله خامنه‌ای میهمان من باشند،‌ آمده بودند، پشت درب مشترک، بسته بوده و کلید را پاسداران ما گم کرده بودند و مراجعت کرده بودند. من به دفترشان رفتم؛ معلوم شد بدون هماهنگی با محافظان آمده‌اند" و یا موردی دیگر در یکشنبه ۱۶ مرداد که "به دفتر رهبری اطلاع دادم، به خاطر این که بالا هستم امشب به جلسه معمولمان نمی‌روم" که در آن دوران از روابطی نسبتا هم سطح بین‌‌ آقای هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله خامنه‌ای خبر می‌دهد.
 
گزارش آقای هاشمی رفسنجانی از مباحث مطرح شده با آیت‌الله خامنه‌ای عموما بدون داوری و اظهارنظر است و تنها به عناوین بحث‌ها اشاره می کند بدون آنکه به کیفیت مباحث و نظر خود یا آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه اشاره کند. اما در برخی موارد خاص اطلاعات بیشتری از این نشست‌ها می دهد؛ از جمله این موارد، بحث مرجعیت آقای خامنه‌ای است که به نظر می‌رسد دیدگاه آقای هاشمی رفسنجانی این بود که آقای خامنه‌ای بیشتر مرجع سیاسی باشند تا مرجع دینی، اما از خلال خاطرات برخی نکات آورده شده است که از تأیید او برای مرجعیت دینی آقای خامنه‌ای هم خبر می‌دهد.
مرجعیت آیت‌الله خامنه‌ای؛ منتقدان و موافقان
این اتفاقات زمانی رخ می‌دهد که آیت‌الله اراکی به عنوان آخرین مرجع معروف روز ۸ آذر از دنیا می‌رود و مذاکرات‌ آقای هاشمی رفسنجانی با آقای خامنه‌ای در این زمینه از همان روزها شروع می‌شود، اما آقای هاشمی رفسنجانی نوشته‌ است که "قرار بود تا تصمیم‌گیری نهایی ماجرا رسانه‌ای نشود"، ولی روند کار به گونه‌ای که دلخواه آقای هاشمی رفسنجانی بود پیش نرفت.
 
عمومی شدن بحث را خطبه احمد جنتی در روز جمعه ۱۱ آذر ۱۳۷۳ کلید زد. به نوشته آقای هاشمی رفسنجانی، "آقای جنتی، صریحا روی مرجعیت آیت‌الله خامنه‌ای تبلیغ و تأکید کرد که با نظراتی که رهبری با من در میان گذاشته‌ بودند، نمی‌سازد. چون مایل نبودند از تریبون‌های رسمی و به خصوص آنها که به خودشان مربوط است، تبلیغ شود، حتی در بیانیه‌ای که برای وفات آیت‌آلله اراکی صادر کردند، مرجعیت را به علمای قم حواله دادند." هاشمی رفسنجانی: شاید نظر آیت‌الله خامنه‌ای را تغییر داده‌اند
آقای هاشمی رفسنجانی در ادامه خاطرات همین روز می‌نویسند: "شاید در این دو روز با اصرار دیگران، تغییری در نظرشان پیش آمده که من نمی‌دانم و یا اینکه بدون کسب موافقت ایشان،‌ اقدام شده باشد". نکته جالب توجه این که وقتی به خاطرات دو روز قبل آقای هاشمی رفسنجانی مراجعه می‌کنیم هیچ نشانه‌ای از موضوعی با این درجه از اهمیت نیست. در مقابل اما در خاطرات روز بعد (شنبه ۱۲ آذر) از اطلاعیه‌ای می‌نویسد که از سوی جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز منتشر شده که افراد دارای صلاحیت مرجعیت را ذکر کرده و نام آیت‌الله خامنه‌ای را نیز در لیست گنجانده اند.
 
روز بعد نیز از گزارش علی اکبر ولایتی و علی لاریجانی (وزیر خارجه وقت و رئیس وقت صدا و سیما) به قم و ملاقات با اعضای جامعه مدرسین می‌نویسد که "باعث شدن این که اسم آیت‌الله خامنه‌ای را در لیست ذیصلاحان مرجعیت بگذارند" اما نمی‌نویسد که چه کسی این دو را به قم فرستاده است؟
 
روز ۱۹ آذر و پیش از ملاقات اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با آیت‌الله خامنه‌ای، آقای هاشمی رفسنجانی می‌نویسد: "قبل از جلسه با آیت‌الله خامنه‌ای مذاکرات خصوصی کوتاهی داشتم. از مسئولیت جدید مرجعیت که اخیرا در تریبون‌ها برای ایشان تبلیغ شده، ‌نگرانند" و سپس به سخنرانی همین جلسه در نزد آقای خامنه‌ای اشاره می کند: "بعضی‌ها انتظار داشتند که من در صحبت هایم، ازمرجعیت ایشان هم بگویم، ولی برایم معلوم نبود که ایشان راضی باشند و نگفتم".
 
روز بعد (یکشنبه) و در ملاقات خصوصی هفتگی باز هم آقای هاشمی رفسنجانی از "مشکلات ایشان (آقای خامنه‌ای) در انجام مسئولیت‌های رهبری و مرجعیت" نوشتند.
 
یک روز بعد (دوشنبه)، آقای هاشمی رفسنجانی تلفنی با آقای خامنه‌ای صحبت می‌کند و می‌نویسد: "در مورد مرجعیت، پیشنهادی دادم و نظریه‌ای گفتم که در مورد اعلان عدم پذیرش مرجعیت، خوب است عجله نشود که برای کیفیت اعلان بیشتر مشورت کنیم" که نشان می‌دهد آقای خامنه‌ای قصد داشته که اعلام کند مرجعیت را نمی‌پذیرد، اما آقای هاشمی رفسنجانی مانع شده است.
مرجعیت و مسئله رساله
به نظر می‌رسد که آقای خامنه‌ای بی اعتنا به پیشنهاد آقای هاشمی رفسنجانی در نهایت در سخنرانی روز ۲۳ آذر نظر خود درباره مرجعیت را اعلام می‌کند: "مرجعیت را برای داخل کشور نمی‌پذیرند، چون به خاطر وجود مسئولیت سنگین رهبری، قبول این مسئولیت را با وجود مراجع در داخل،‌ ضروری نمی‌دانند، ولی مرجعیت شیعیان خارج از کشو را می‌پذیرند".
 
نکته جالب توجه اظهارنظر آقای هاشمی رفسنجانی درست بعد از نقل این خبر است که می‌نویسد "اما با این تبعیض، در جامعه جا نخواهد افتاد، چون اگر مشکل رساله‌ است، که برای خارج چه باید کرد؟"
 
در ملاقات هفتگی یکشنبه بعد (۲۷ آذر) او از مذاکره در همین زمینه می‌نویسد و صحبت درباره "اظهارات اخیر علی تهرانی (شیخ علی تهرانی، شوهر خواهر آقای خامنه‌ای و از مخالفان سرسخت او) و نامه چند تن از اعضای جامعه مدرسین قم درباره مرجعیت به آقای خامنه‌ای، توسط آقای ابوالقاسم خزعلی و اظهارات آقای خزعلی" به میان می‌آید.
 
روز بعد آقای علی‌اکبر مسعودی خمینی (از اعضای برجسته جامعه مدرسین) نزد آقای هاشمی رفسنجانی می‌آید و گزارشی از "جریان انتخاب مراجع در جامعه مدرسین و اختلاف نظرها" می‌دهد.
 
روز سی‌ام آذرماه در مورد ملاقات با مسیح مهاجری (مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی) می‌نویسد: "در مورد مرجعیت صحبت کردند و علت عدم اظهارنظر من را پرسیدند که گفتم، به خاطر عدم رضایت آقای خامنه‌ای برای مرجعیت است" نکته جالب توجه این که در همین روز آقای هاشمی رفسنجانی نوشته است که در "هیئت دولت لایحه اصلاحیه وزارت اطلاعات تصویب شد؛ منجمله شرط روحانی و مجتهد بودن [برای وزیر] را حذف کردیم" و پس از دیدار ۱۸ دی با آقای خامنه‌ای هم می‌نویسد: "آیت‌الله خامنه‌ای هم موافق حذف قید اجتهاد از شرایط احراز پست وزیر اطلاعات است" اما به نظر می‌رسد که این لایحه به رغم موافقت دولت و رهبری به سرانجامی نرسید.
انتقاد تند آیت‌الله منتظری از ادعای مرجعیت آقای خامنه‌ای به حصر خانگی آقای منتظری انجامید حمله طلاب به بیت آیت‌الله منتظری
ماجرای اجتهاد آقای خامنه‌ای با حمله برخی طلاب به بیت‌آیت‌الله منتظری بار دیگر مسئله ساز می‌شود. به نوشته آقای هاشمی رفسنجانی، "شب (سوم دی) شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. اعتراضات جمعی از طلبه‌های قم به آقای منتظری مطرح بود. به وزارت کشور و اطلاعات گفتم که جلوی شلوغی را بگیرند.‌ آقای فلاحیان (وزیر اطلاعات) خبر داد که آیت‌الله خامنه‌ای هم از این اقدام طلاب اظهار نارضایتی کرده‌اند" توضیح پانوشت این صفحه (ص ۶۱۲) اما جالب توجه است، مرجع یا ضمیر فرد منفور و خائن از دید آقای خامنه‌ای در این پانوشت مشخص نیست، اگر چه احتمال دارد مرجع آن شیخ‌علی تهرانی باشد "پس از سخنرانی رهبر معظم انقلاب که فردی را منفور و خائن نام برده بودند، برخی چنین برداشت کردند که منظور ایشان، آیت‌الله منتظری است".
 
شب بعد و در مورد ملاقات هفتگی با آقای خامنه‌ای می‌نویسد: "درباره مسائل قم و اعتراض جمعی از طلاب به آقای منتظری صحبت شد؛ رهبری و من هم مخالف بودیم و هر دو پیام فرستاده بودیم که مهار شود".
+8
رأی دهید
-22

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۷
    دوستدار - استهکلم، سوئد
    خامنه ای خیلی زیرک تر از انی بود که رفسنجانی فکرش را میکرد ! شما به این ماجرا خوب فکر کنید که خامنه ای گفته مرجعیت شدنش را برای داخل کشور نمی خواهد بلکه اگر مرجعیتش برای کشورهای خارجی باشد می پذیرد . خامنه ای برای اینکه داخل ایران را در اختیار دارد مرجعیت داشته باشد یا نداشته باشد, ولی مرجعیتش را برای کشورهای دیگر میخواهد, بخصوص ان کشورهای که مردمان شیعه مذهب فراوان دارند چون میخواهد رهبری مسلمانان جهان شود و کشورهای دیگری تحت تسلط رهبری خودش باشند. ای مردم ایران و مردم کشورهای عرب همه بازیچه سیاست خامنه ای چولاق شدیم برای رساندن خودش به رهبری جهان.
    6
    13
    ‌سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۶
    Fash Guo - کلن، آلمان
    آقاجون دیگه جمع کنید این بساط رو رفسنجانی همین قدر جنایت کار هست که خامنه ای !!. قیام دی ۹۶ همه چیز را ثابت کرد که همه اینها سر وته یک کرباس هستند و خاتمی دجال که واسه روز مبادا به قول تروریست های دهه شصت تاج زاده و عباس و سروش و جلایی پور از او یاد می کنند هم همه چیز را ثابت کرد که یک زرد برادر شغال !!. فقط :. رفراندوم. اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا
    2
    10
    ‌سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.