یادداشتی از محسن مخملباف: براى جوانى که در خیابان با مردم سخن گفت

لطفا قبل از خواندن این متن، ویدیوى کوتاهى را که این روزها شهروندان عادى به مسیح على نژاد روزنامه نگار ارسال کرده‌اند را ببینید.
 
دیدن تظاهرات مردم ایران در چند شبانه روز گذشته خواب از چشمم ربوده است. اما دیدن این فیلم کوتاه از جوانى که در خیابان با مردم صحبت مى‌کند، جانم را آتش زد و مرا برد به پنج سال قبل از انقلاب، زمانى که ١٧ ساله بودم و پیراهن سفیدم از گلوله‌اى که به من خورده بود، غرق خون بود. من در آن زمان چون این جوان با مردم خیابان سخن مى‌گفتم. آن روز هم مردم بى تفاوت از کنار من رد مى‌شدند؛ از آن بدتر عده‌اى از آن‌ها بر سرم ریختند و مرا لت و کوب کردند و با چاقو عصب دو انگشت مرا قطع کردند و به پلیس تحویلم دادند. این ماجرا در میدان ژاله تهران اتفاق افتاد. چهار سال بعد همان مردم، در همان میدان ژاله جمع شدند و همان فریادهایى را زدند که من و نسل من مى‌زدیم. بسیارى از آن مردم، در میدان ژاله شهید شدند و نام میدان ژاله شد میدان شهدا.
 
شاه، اوایل ما را، و بعدها همه مردم را به تحریک شدن از بیگانگان متهم مى‌کرد تا کار از کارش گذشت و اعلام کرد: "صداى انقلاب شما را شنیدم." اما چون صداى انقلاب را دیر شنید، سرنگون شد. وقتى که دیگر کسى هم نخواست صداى او را بشنود. یا شنیدند، اما زخم‌ها و دردهاى تن و جان شان اجازه نمى‌داد دیگر او را باور کنند.
 
اکنون نیز صداى این جوان را مردم خیابان نمى‌شنوند و یا مى‌شنوند و از کنارش بى‌تفاوت مى‌گذرند. صداى انقلاب این جوانان را، سیستم حاکم بر ایران، چه اصولگرا و چه اصلاح طلب نشنیده مى‌گیرند و نمى‌دانند که این نشنیده گرفتن، خشونت‌هاى بیشترى را بر این ملت دیر یا زود تحمیل خواهد کرد.
 
خامنه‌اى فکر مى‌کند چون شاه اعلام کرد صداى انقلاب شما را شنیدم، سقوط کرد؛ حال آن که شاه چون صداى انقلاب را دیر شنید، مجبور به فرار از ایران شد و ملتى را که بدبخت کرده بود، تنها گذاشت و رفت. شاید اکنون خامنه‌اى فهمیده باشد که براى او هم چون شاه دیگر دیر شده، اما براى اصلاح طلبان جامعه، شنیدن این صدا هنوز دیر نیست. آنها اگر این نسل جوانى را که از اصولگرا و اصلاح طلب سرخورده‌اند، در نیابند و صدایشان را نشنوند، این نسل نیز صدا و منطق مبارزات ضد خشونت آن‌ها را نخواهند شنید. این نسل اول به همدردى و عذرخواهى احتیاج دارد و بعد به گفتگو. حال آن که اصلاح طلبان به آنها تنها نصیحت مى‌کنند و رهنمود مى‌دهند، و آنقدر این جوان‌ها را نقد خشونت مى‌کنند، که فراموش مى‌شود حکومت استبداد در حال خشونت و کشتن انقلابیون است، و رفتار خشن این جوانان در مقابل خشونت حکومت، حتى در همین روزهاى خشن، ناچیز است.
 
پیش از خروجم از ایران در دیدارى حضورى به آقاى خاتمى گفتم:" شما با راى ٢٠ میلیون از این جوان‌ها بر سر کار آمده‌اید، اما روزنامه‌هاى اصلاح طلب هر روز، تنها از احضار و دستگیرى تنى چند از اصلاح طلبان مشهور خبر مى‌دهند و فراموش کرده‌اند هر روزه هزار هزار از جوان‌هایى که به امید اصلاح به شما راى داده‌اند، چگونه براى یک عشق ساده شلاق مى‌خورند و در هیچ یک از روزنامه‌هاى شما، یک خبر از شلاق خوردن و زندان و جریمه و بیکارى هیچ کدامیک از این جوان‌ها نیست."
 
در آن زمان اصلاح طلبان فریاد این جوان‌ها را زیر شلاق‌ها نادیده گرفتند، این جوان‌ها نیز قهر کردند و در دور بعدى احمدى نژاد بر سر کار آمد و شد آنچه شد. دوباره به جاى عذرخواهى اصلاح طلبان از مردم، مردم از آنها عذر خواستند و پاى صندوق‌هاى راى آمدند و جنبش سبز را آفریدند. اما باز اصولگرا سرکوب کرد و اصلاح طلب واقعى به حصر رفت و یا عقب نشست و اصلاح طلبانى نیم بند را بر سر کار فرستاد. حال این نسل از سرخوردگى و بى‌پناهى، به رضا شاه پناه برده است. چرا که وقتى روشنى در افق آینده معلوم نیست، این نسل هم در پى روشنى، به خیال خودش به گذشته کمتر تاریک رو مى‌کند و ناخواسته از گورى به گورى مى‌رود.
 
اگر صداى مردم ابتدا توسط خود مردم و سپس توسط روشنفکران و هنرمندان و اصلاح جویان جامعه شنیده نشود، اصولگراها امروز و فردا به سرکوب این حرکت، به همان شیوه که در جنبش سبز و سوریه آموخته‌اند، برخواهند خاست. اما این حرکت سرکوب شده، چندى بعد خشمگین‌تر و مخرب‌تر سر برخواهد آورد و آنگاه دیگر گوشى براى شنیدن صداى اصلاحات شما هم وجود نخواهد داشت.
 
همدردى من با مردمى که امروز کف خیابان‌هاى ایران، از سر جان به لب رسیدگى، انقلاب به راه انداخته‌اند، همراهى با خشونت برخى از آن‌ها نیست، که بر این باورم که انقلابى که با خشونت به قدرت برسد، با خشونت هم باید حفظ شود و دوباره مى‌شود همین وضعى که اکنون داریم. اما آیا حکومت ایران راه دیگرى پیش پاى این جوانان گذاشته است؟
 
بیایید منصف باشیم و گناه خشونت موجود را تنها بر گردن این جوان‌ها نیندازیم. خشونت را استبداد دینى خامنه‌اى بر این جوان‌ها تحمیل کرد. خشونت را سازش اصلاح طلبان با استبداد اصولگراها بر این جوان‌ها تحمیل کرد. همان‌طور که مبارزات مسلحانه دوران شاه و انقلاب خشن ٥٧ را در وهله اول، استبداد شاه به نسل ما تحمیل کرد. شاهى که مدرنیزیم نیم بندش، حتى اجازه تاسیس یک حزب سیاسى واقعى را به نسل ما نمى‌داد، تا ما براى مخالفت و اصلاح طلبى خود راهى بیابیم. شاهى که هر مخالف و منتقدى را حتى در حد خواندن یک اعلامیه، و یک کتاب شعر، به سالها زندان و شکنجه محکوم مى‌کرد.
 
نسل جدید به حق، به پیامد و روش انقلابى که نسل ما کرده است منتقد است؛ آنها مى‌گویند شما ما را از چاله در آوردید و به چاه انداختید؛ اما همین نسل در عمل، کم کم همان راه انقلابى نسل ما را دارد مى‌رود. و باز براى آن که در وهله اول، خامنه‌اى علیرغم آن که خطاهاى شاه را دیده، همچنان سرسختانه در نشنیدن صداى ملت به راه او مى‌رود. انقلاب نسل گذشته و نسل امروز از شر مستبدین‌اش رهایى نداشت و ندارد و راه کم هزینه و بى بازگشتش را نمى‌یابد.
 
در نتیجه دو نسل بعد، بر نسل فعلى و نسل ما خرده خواهند گرفت که آنچه شما بر سر ما آوردید، ناشى از دو انقلاب خشنى است که شما کردید. البته نسل ما در آن هنگام مرده است و قادر به پاسخگویى و دفاع از خود نیست، اما نسل فعلى، به نسل فردا خواهد گفت:"ببخشید. از ته دل معذرت مى‌خواهیم، اما خامنه‌اى و استبداد دینى‌اش چاره‌اى جز انقلاب براى ما نگذاشته بودند."
 
باور کنیم این صداى انقلاب است، که اگر شنیده نشود و اگر درد این نسل التیمام نیابد، و انقلاب کم کم خشونت بارشان اکنون یا کمى بعدتر اوج بگیرد، و با عدم امکان فرار حکومت -که جایى براى فرار ندارند- به خشونت‌هایى چون لیبى و سوریه برسد، به نظر من اول، استبداد دینى خامنه‌اى مقصر آن خشونت و ویرانى خواهد بود، دوم، خود بینى حزبى و استراتژى به روز نشده اصلاح طلبان، و آخر از همه، این نسل جوان خشمگین و جان به لب رسیده.
 
در این بین گوش ناشنواى هنرمندان هم کم تقصیر نیست. آنها که هنرشان را براى این مردم مى‌خوانند و جوایزشان را به این مردم تقدیم مى‌کنند، اما گوش‌شان را تنها براى نصایح منتقدین سینمایى یا مسئولین وزارت ارشاد بازگذاشته‌اند. اگر هر کدام آنها حداقل در حد دلسوزى ترانه علیدوستى مطلبى مى‌گفتند، با صداى صدها هنرمند ایرانى، این سکوت مرگبار بى‌تفاوتى مى‌شکست. عجیب است از هنرمندانى که وقتى یک اثرشان سانسور مى‌شود و کمى دیرتر اکران مى‌شود، فریاد " وا مصیبتا و وا هنرا" سر مى‌دهند، اما در مقابل انقلابى از سر درد که جان شهرهاى ایران را مى‌سوزاند، احساس هیچ مصیبتى نمى‌کنند! یا این طور مى‌نمایند.
 
بارى، نسل من آن قدر سرخورده بود که مى‌گفت:" بگذار شاه برود، هر چه بشود و هر که بیاید بهتر از او و این وضعیت است." نسل فعلى هم مى‌گوید:" بگذار اول این‌ها بروند هر کس و هر چه بیاید، بهتر از این‌ها و این وضعیت است." بله رفتن این‌ها و تغییر این وضع خواست اکثریت ملت ایران است، اما بهایش چرا پذیرش استبداد ناشناخته بعدى، یا استبداد تجربه شده قبلى باشد؟ متاسفانه استبداد نه تنها امروز ما را ویران مى‌کند، که آینده ما را هم از ناچارى دارد به بیراهه مى‌کشاند.
 
در فیلم کوتاه فوق، فرزندى از فرزندان ایران زمین از ما متعلقین به نسل گذشته، حمایت مى‌خواست. او مى‌گفت شما ناراضى بودید و انقلاب کردید و ما را به این روز انداختید، حالا ما مى‌خواهیم انقلاب کنیم و شما بیایید از فرزندانتان حمایت کنید. حرفى که او مى‌زند، و احساس و نحوه بیانش، آتش به جان شنونده مى‌زند.
 
در جواب او مى‌گویم:" اى فرزندان ایران زمین! من به عنوان یک فرد از نسل قبلى، صداى انقلاب نسل شما را شنیدم. شما را حمایت مى‌کنم. گام به گام و نگران، شما را دنبال مى‌کنم، چرا که شما فرزندان و جگر گوشه‌هاى ما هستید و تقدیر شما و ما و فرزندان شما یکى است. اما براى خاطر امروز نسل خودتان، و به خاطر نسل فردا، روشى را انتخاب کنید که با هدف شما که عدالت، دمکراسى، حقوق بشر، و آزادى‌هاى فردى است مغایر نباشد. روشى را انتخاب کنید که به سرکوب بیشتر مجوز ندهد. روشى را انتخاب کنید که یاسى بر یاس‌هاى قبلى ایران نیفزاید. روشى را انتخاب کنید که یک دیکتاتور را از بین نبرد و دیکتاتور دیگرى را به جایش ننشاند.
 
فرزندم! اى دردمند فرزندم! سخنى که تو با مردم در خیابان مى‌گفتى، جان مرا آتش زد، به دوستانت بگو به جاى آتش زدن بانک‌ها، آتشى به خرمن بى‌تفاوتى، سکوت یا چند دستگى ملت بزنند. در آن صورت که با احساس و بیان و منطق خود، اکثریت را به مخالفت مدنى یا به خیابان بکشانید، اتفاق نهایى افتاده است، و الا تاریخ ما نشان داده، ایثار اقلیت‌ها، تنها قربانى بر قربانى و یاس بر یاس مى‌افزاید.
+197
رأی دهید
-46

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۸
    oghabe - سنت گا لن، سوییس

    آقای مخملباف لازم نکرده دلت واسه این جوان آتیش بگیره بهتر بود از او معذرت خواهی کنی‌ ،چون این جوان داره جور احمقی ترا میکشد،امثال تو اینروزگارو را برای او پدید آوردند،امروز با گذشت ۳۹ سال داری صحبت از اصلاح‌طلب میکنی‌.چقدر احمقانه ‌ست مگه نه‌؟
    18
    201
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک

    خفه بابا خودتم نفهمیدی چه زری زدی و چه شکری خوردی تو انقلاب، یه بار به مزخرفات شما ها گوش شد مملکت به کثافت کشیده شد، مرتیکه هنوز که هنوزه بعد چهل سال گیر بد بودن شاه و رضا شاهه، سوریه و لیبی هم مترس کردن واسه ما،
    11
    151
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Iranemaa - قم، ایران

    جناب مخملباف ره حل عملی برای شرایط موجود ارایه نداد .ولی ما خوب میدانیم این حکومت اصلاح پذیر نیست و تا اینها هستند وضع همین است و تنها راه برانداختن این رژیم است و ایران سوریه و یمن و عراق نخواهد شد که گروهای سنی و شیعه و حوثی برای حق خواهی با هم بجنگند و ایران و عربستان هم از شیعه و سنی دفاع کنند یا مثل لیبی گروهای وهابی و طالبانی و داعشی و دیگر کروها درگیر باشند، اولا ایرانی عرب نیست ،متمدن است و حتی زنها پابه پای مردها علیه حکومت ایستاده اند ،و نه تنها شیعه بلکه سنی و دیگر ادیان و مذاهب بیشتر از شیعیان خواهان نابودی نظام هستند و همه شیعیان ضد حکومت طالب حکومت سکولار غیر اسلامی هستند.
    7
    103
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

    محسن مخملباف یکی از شاخداران انقلابی بود که وقتی تو دهنی خورد متحول شد. من به صرف تحولی که در جان و اندیشه او رخ داد، برایش احترام قائلم. اما هنوز بیدقتی را در نگاهش و کلماتش میبینم. شاه ملت را بدبخت نکرد. ملت خودش خودش را بدبخت کرد چرا که خرافاتی و مذهبی بود و به دجال پدر سوخته ایی مثل خمینی اقتدا کرد و بدنبال باسن آن امام ملعون براه افتاد. ملت با طناب پوسیده و فرسوده مذهب مرتبا به چاه رفته و دوباره میرود. مخملباف خودش کاملا در جا زده و ترک مذهب کرده، چرا که شارلاتانیسم مذهب را دید، اروپا را دید، ملاها را دید، دوستان دزد پاسدارش را دید و با خودش صادق بود. همین. فرزندان این مملکت را که کلامشان اینگونه آتش بر دل و جان میزند، امثال مخملباف با ایدئولوژیهای بیمار مذهبی به این حال و روز انداختند. هنوز هم حامله های این خرافاتها و ایدئولوژیهای مذهبی و پوسیده با ترسهایشان در همه جای ایران و در همین سایت رژه رفته و ادبیات گندیده قرانی و حوزه را منعکس کرده و بر آن دامن میزنند. عرض کرده بودم؛ با این احوالات باید بدور خودمان بچرخیم. خدا کلاهبرداری بیش نیست و دزدهای شیاد بدورش جمعند.
    6
    147
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    mirzadeh i eshghi - آلمان، آلمان

    شاید بیراه هم نگه.اما به زودی این بساط آزادی وآزادگوئی وسط خیابون جمع میشه.ظرفیتش رو نداشتید.دولت ایران با سناریوی از قبل طرح ریزی شده به سبک اردوغان کودتا ساختگی راه انداخت تا به اهدافش برای تنگ کردن حلقه امنیتی وگران کردن اجناس برسه.فعلا توو این چند روز یورو شد 5500 تومان.اوین ها هم دوباره برای پذیرائی آماده شدن.پناهنده وکیس پناهندگی!نبود؟
    93
    6
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    Tombehtar - نیورک، ایالات متحده امریکا

    مردیکه مزدور این حرفها و این دروغها چیست که مخواهی به خورد مردم بدهی، مردم ایران از فرط سیری و جهل و نادانی و اعتقاد به مذهب نجس و کثیف شیعه دست به این عمل نابخشودنی ز ند که حالا گریبان نسل جوان را گرفته، این نادانی و جهل مذهبی مردم ایران باعث نابودی، ویرانی، فقر، فساد وووووو در ایران شد و با سر کار اوردن یک رژیم شیعه داعشی، بدترین انتخاب تاریخ را رقم زدند، در طی یک سال نا ارامی که منجر به ترک شاه شد که صد البته اشتباه کرد و بایستی با تمام قدرت به سرکوب و قلع و قمع شیعه های داعشی و دارو دسته اش می پرداخت کاشکی هزاران هزار نفر را می کشت اما ایران را دو دستی تحویل این رژیم شیعه داعشی و تروریست نمی داد، در طی یک سال نارامی کمتر از هزار نفر کشته شدند در حالی که طی اولین روزهای تشکیل این رژیم شیعه داعشی هزاران نفر بدون دا گاهی و با اتهامهای واهی به جوخه های اعدام سپر ده شدندو طی ۴ دهه حاکمیت این رژیم مستبد و دیکتاتور شیعه داعشی میلیونها ایرانی جانشان را از دست داده اند رژیم شیعه داعشی در تمامی اعمال ضد انسانی مثل ترور، ادم ربایی، تجهیز گر ههای تروریستی در ستاسر جهان دست داشته و دارد.
    11
    92
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    Tombehtar - نیورک، ایالات متحده امریکا

    اگر مردی نه یک دروغگو همراه این مردم پاشو شعار مرگ بر رژیم شیعه داعشی حاکم بر ایران را سر بده نه اینکه مشتی یاوه و دروغ به خورد مردم بدهی.
    9
    91
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    arashkamangir - تورنتو، کانادا

    متاسفانه بنمایه و پایه نوشته آقای مخملباف بر اساس یک فرض نادرست که همانا بد بخت کردن مردم توسط شاه هست بنا شده، و به نظر میرسه ایشون همچنان بعد از نزدیک ۴۰ سال کینه و عقده‌هایش را نسبت به پادشاهان ایرانساز پهلوی و پیشرفت ایران نتوانسته فراموش کنه. درحالی که مردم فهیم ایران بسیاری از واقعیت‌ها را درک کرده اند. الان که ۴۰ سال از شورش ۵۷ گذشته بخوبی می‌توان ۳ برهه‌ تاریخی‌ ایران را که ۱- قاجاریه ۲- پهلوی و ۳- جمهوری اسلامی هست با هم مقایسه کرد و دید کدامشان به ایران خدمت کرده اند و کیان خیانتکارنند. در پایان فکر کنم آقای مخملباف لازم باشه قسمت‌های دوم و سوم توبه نصوح رو واسه رژیم بعدی آماده کنه، البته اینبار بجای ریش باید پاپیون بزنه. .
    7
    74
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    samisan - توکیو، ژاپن

    تو غلط کردی مخملباف دروغگو همین امثال تو دو اتشی انقلابی و جیره خوار انگلیس و امریکایی با اون اربابت خمینی و دیگران بودید که که از اول با دروغگویی این حکومت جهل و فاسد و دزد را به بار اوردیدن همین شما مگر نبودی در یک مراسم یک دختر و پسر را که داشتن کنار هم صحبت میکردن به باد کتک گرفتید و زدید لت و پار کردید همین شما بودید مخملباف دزد و دورغگو خیلی هستن دیدن شما چه کثفت کاری کردید هر کس دیده بیاد بگوید از اعمال شما کثفت ها دهن رو اب بکش هروقت خواستی از رضا شاه حرف بزنی
    7
    84
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    hamidesabz - لندن، انگلستان

    برای رهایی از شرایط موجود فقط یک راه وجود دارد و آنهم انقلاب است!! . البته ابتدا این انقلاب بایددر درون ما اتفاق بیفتد تا شرایط تغییر کند، اگر زمانی انقلابی در ما به وقوع پیوست تا دست از فساد و سو استفاده و رشوه خواری و رشوه دهی و پارتی بازی و. برداشتیم و فاسدان در اقلیت قرار گرفتند و مطرود جامع شدند انقلاب بیرونی خود بخود بوقوع می پیوندد، وگرنه اگر ما عوض نشویم انقلاب درونی واقع نشود، انقلاب بیرونی و تغییر حکومت فقط رفتن سگ و آمدن گرگ است و هیچ دردی از هیچکداممان درمان نمیکند!!
    0
    39
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه

    آفرین بر مخملباف ما عادت کردیم هر 50 سال یک بار انقلاب کنیم و یک دیکتاتور را با دیکتاتور دیگری عوض کنیم کسی که شعار می ده مملکت شاه نداره حساب کتاب نداره دنبال پادشاهی مشروطه سبک اروپایی نیست بلکه یک شاهی را می خواهد که بزنه تو سر مردم و حساب کتاب کنه بعد هم بگوییم این دیکتاتور بهتر از اون دیکتاتور بود یک بار برای همیشه بیاییم دنبال آزادی . آزادی اندیشه نه آزادی تنبان
    42
    11
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    دوستدار - استهکلم، سوئد

    آقای مخملباف همچون تمساحی در اب میبینمت که خیلی ارام به سوی شکارش میرود و اگر شکارش را گرفت خیلی درندانه و وحشیانه شکارش را تکه پاره میکند و قورتش میدهد. اقای مخماباف چرا شما حکومت دیکتاتوری اخوندی را با حکومت شاه مقایسه میکنید اخر بی وجدانها شاه کی به اندازه این اخوندها مردم را به کشتن داد درجنگ داخلی و یا در جنگ عراق و کی در زندانهای شاه به اندازه یک درصد زندانهای اخوندها افراد سیاسی و غیره سیاسی اعدام شودند. در زمان شاه مردم خیلی ازادی داشتن که در رژیم اخوندی ان ازادیهای که مردم داشتن انها را هم ممنوع کردن . اگر دولت شاه بد بود و جنایتکار بود حالا کسی خواهان بازگشت حکومت شاهنشاهی نبود . اگر رژیم اخوندی از بین برود همین اخوندها و همین پاسدارها و همین بسیجیها رویشان نخواهد شد که بگویند در رژیم اخوندی سمتی داشتیم و یا قبلا" طرفدارش بودیم . آقای مخملباف تو و ان کسانیکه مخالف حکومت شاه بودید زندگی ما دهه 40 و 50و 60 و 70 و 80 را هیچ سوزاندیت بلکه باعث شدید 40 سال کشور ایران را از پیشرفت علمی و تکنولژی از خیلی از کشورهای دنیا به عقب برانید .
    6
    39
    ‌پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    Cocoo - ونکوور، کانادا

    آقای محسن مخملباف، خدا لعنت کنه اون کسانی‌ که ملت ایران و چهل سال پیش انداختن زیر دست و پای آخوندا ( که شما هم یکی‌ از اونها بودید). خوب بود در این نامه طولانی‌ خود حد عقل یک غلط کردم هم میگفتید. اگه به خاطر امثال شما نبود، شاهنشاه همونطوری که تو مصاحبش به اون خبرنگار انگلیسی‌ گفته بود ایران رو در عرض ده سال در رده پنج کشور برتر دنیا گذشته بود. ولی‌ به حمد و مرحمت کله پوکانی مثل شما الان پاسپورت ایران در رده پنجم از آخر قرار داره. پس شما در انور آب آبجو تان را نوش جان کنین و برای جوان‌ها و ملت ایران نسخه نپیچید و دهنتون را سیمان بگیرید
    4
    41
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    منوچهری - کرمان، ایران
    [::mirzadeh i eshghi - آلمان، آلمان::]. یه باتوم دارم, چند میخری؟
    1
    9
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۶
    Nasrin-a - کبک، کانادا

    [::آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه::]. تحلیلگران و پژوهشگران سیاسی و اجتماعی میتونند اشتباهات مردم رو به اونها گوشزد کنند تا قیامشون منجر به تشکیل یک دیکتاتوری جدید نشه، اما هیچکدام از ما حق نداره نگرانیهاش رو در قالب دستورالعمل به مردم دیکته کنه: دیکتاوری جدید تشکیل میشه، کشور تحزیه میشه و غیره از طرف خیلی ها واقعا نگرانیه اما از زبان خیلی ها هم فقط دلسوزی مزورانه در جهت ختم ماجراست. در هر دو صورت نگرانی هاتون رو به اسم تحلیل به روح این مردم وارد نکنید. شما در مسکو چی از حال مردم قهدریجان می فهمید؟ چرا مردمی که داخلند باید تاوان فهم ناقص تماشاچیان شون رو بدن. من امیدوارم این مبارزات تا تشکیل یک حکومت دموکراتیک ادامه پیدا کنه ولی اگر همون مردم به اعتراضاتشون هم خاتمه بدن باز کلاهم رو به احترام شجاعت و طلب حق خواهیشون، برمیدارم.
    2
    30
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    oghab - هلسینکی، فنلاند
    برو مردک هوندا سوار پاسدار دزد..اگر قصه ات راست باشه باید همونجا میکشتنت..پشگل توبه سهم خودت سینمای ایران را کردی خانواده گی هرچی کوروکچل داشتی کردی یا کارگردان یا هنرپیشه یا ...برو مردک دوزاری
    2
    7
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۱:۱۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    باور عمیق - قم، ایران
    [::دوستدار - استهکلم، سوئد::]. من عاشق این خط دوم کامنتت خصوصا اون واژه (درندانه) هستم . آورین
    5
    1
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۴:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
    آلونا از مسکو شاید نداند که یک روز احمد خمینی گفت: پدرم برای انقلاب کاری نکرد. امثال دکتر شریعتی بودند که اساس و پایه انقلاب را گذاشتند. جمله آخر آلونا دقیقا مرا بیاد جمله متحجر علی شریعتی انداخت. شریعتی نوشت: آزادی سر بجای آزادی ته! آلونا هم یقینا بدون اطلاع از این جمله شریعتی نوشته: آزادی اندیشه، بجای آزادی تمبان!! این جملات روشنفکر مآبانه گویی به کسانی که قلمبه گفتن را دوست دارند خیلی میچسبد. نه علی شریعتی و نه آلونا هیچوقت عمیق فکر نکرده و به این درک ساده نرسیدند که سر یا فکر یا همان اندیشه هیچوقت نمیتوانند آزاد باشند. چرا که در اساس conditioning داشته و محدود و مشروط هستند. آزادی فکر بهیچوجه محال نیست. ذات و اساس فکر در گروی condition هایی است که فکر در آنها به دام افتاده. شما تا وقتی در پشت یک ایده یا ایدئولوژی یا یک باور سنگر گرفته ایی چطور میتوانی از فکر و اندیشه آزاد دم بزنی؟! برای انسانهای جدی، مطلب عمیق و قابل تامل است. با مهر و دوستی.
    2
    16
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۷:۰۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    مخملباف در دهه ۶۰ شخصا در دستگیری دگر اندیشان نقش داشته است. در زمان شاه مدت کوتاهی زندانی بود ،لذا بسیاری از کسانی که بعدها ضد رژیم اسلامی شدند میشناخت. همیشه یک کلت کمری داشت و عد های را به کام مرگ کشاند.
    3
    10
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    دوستدار - استهکلم، سوئد
    [::باور عمیق - قم، ایران::]. خط دوم چیه , عاشق خودم بشو !
    0
    4
    جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.