پسر کینه توز که 10سال پیش و درجریان درگیری ومشاجره، دوستش را با چاقو کشته وپس از محاکمه به قصاص محکوم شده بود صبح دیروز با وجود تلاشهای فراوان خانوادهاش ومسئولان قضایی برای دریافت رضایت از اولیای دم، به دارمجازات آویخته شد.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 10 سال پیش بدنبال درگیری خونین در مهرشهر کرج شروع شد. در این درگیری که بین دو رفیق 19ساله رخ داد یکی ازآنها به خاطرموضوع پیش پا افتادهای، براثراصابت ضربه چاقو به گردنش جان باخت. عامل جنایت نیز بلافاصله دستگیر شد ودر بازجویی به قتل اعتراف کرد. پسر جوان پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان البرز به قصاص نفس محکوم شد که این حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشور رسید.اما باتوجه به سن متهم وعلت مشاجره مرگبار، قضات وخانواده عامل قتل درصدد جلب رضایت اولیای دم برآمدند اما آنها تحت هیچ شرایطی راضی نشدند.بنابراین صبح دیروز پسر جوان -صابر- در زندان رجایی شهر به دار آویخته شد.این درحالی بود که عده زیادی ازمردم محل از سحرگاهان برای گرفتن رضایت مقابل زندان تجمع کرده بودند اما موفق نشدند.
گفتوگو با جوان اعدامی
چند سال زندانی بودی؟
10 سال.
چه اتفاقی افتاد که مرتکب قتل شدی؟
نمیدانم فقط یک حماقت بود اگرآن روز چاقو نداشتم قاتل نمیشدم ودوستم کشته نمیشد وخودم هم بالای دار نمی رفتم.
دراین مدت که زندان بودی چطور گذشت؟
در این مدت فکر میکنم به اندازه یک عمر پیر شدم.چرا که تمام جوانیام و بهترین لحظات زندگیام را در جایی گذراندم که هیچ وقت برای یک لحظه هم فکرش را نمیکردم.ضمن اینکه تصور نمی کردم دستم به خون رفیق دوران کودکیام آلوده شود وجانش را بگیرم.
چرا باهم درگیر شدید؟
باورکنید یک درگیری ساده بود. دوستم به مادرم توهین کرده بود که با این موضوع نتوانستم کنار بیایم و شتابزده عمل کردم و از شدت ناراحتی به طرفش حمله کردم و با چاقو....
خانواده ات خیلی تلاش کردند رضایت بگیرند اما نشد؟حالا که به آخر راه زندگی رسیدهای چه حرفی داری؟ من اول ازخانواده دوستم حلالیت میطلبم وامیدوارم بعد ازاعدامم مرا ببخشند.چراکه یک جان گرفتم و یک جان هم گرفتند.بعد هم از خانوادهام حلالیت میخواهم که زندگی آنها راهم تباه کردم.در پایان هم از تمامی آنها که سعی کردند نجاتم دهند تشکر میکنم. اما خودم میدانم که با این مرگ دیگر عذاب وجدان ندارم فقط نگران مادرم هستم....