رویداد۲۴: به نظر میرسد اتفاقات در خاورمیانه در حال خارج شدن از کنترل هستند و تهدید یک جنگ ایرانی-عربستانی به شکل روزافزونی باورپذیر میشود. بیتردید یک درگیری کامل میان دو کشور یک فاجعه تمامعیار برای منطقه و جهان خواهد بود.
به گزارش رویداد۲۴ به نقل از سی ان بی سی، در تازهترین اتفاقات، نیروهای حوثی در یمن موشکی را به سمت فرودگاهی در نزدیکی ریاض پرتاب کردند. این موشک متوقف شد اما ائتلاف نظامی به سرکردگی عربستان که با حوثیهای یمن میجنگند این حمله را «یک تهاجم نظامی از سوی ایران دانستند که میتواند اقدام به جنگ تلقی شود». بر اساس گزارش آژانس خبری رسمی سعودی، در این شرایط عربستان «حق پاسخگویی» را دارد.
این تولیدکنندگان اصلی نفت اوپک که در خاورمیانه در جوار هم هستند، تقریباً 20 درصد نفت جهان را از طریق تنگه هرمز که خلیجفارس را به بازارهای جهانی وصل میکند، تأمین میکنند. این تنگه با حدود 34 مایل عرض در باریکترین بخش، میان ایران از شمال و عمان از جنوب قرار گرفته است. اگر جنگی میان عربستان و ایران رخ دهد، این گلوگاه میتواند بهراحتی بسته شود.
در واقع، حملونقل ممکن است حتی پیش از آنکه حتی یک کشتی آسیب ببیند، متوقف شود. اگر بیمه گران شاهد خطر قریبالوقوع حمله به یک تانکر در منطقه باشند، یا بیمهها را تعلیق میکنند یا نرخهای گزافی را برای پوشش بیمهای در نظر میگیرند. در این شرایط، صاحبان کشتیها ممکن است ترجیح دهند که خارج از این درگیریها منتظر بمانند تا اینکه تانکرهای خود را به خطر بیندازند.
مطمئناً این تنگه همچنین ممکن است در نتیجه خصومتهای نظامی مستقیم از سوی ایران بسته شود.
تأثیر چنین اقدامی روی اقتصاد جهانی شدید و فوری خواهد بود. برای مثال بحران سوئز در سال 1957 باعث شد 10 درصد تولیدات نفت جهانی از بازار گرفته شود. در نتیجه آمریکا و اروپا با رکودی مواجه شدند که تا پایان همان سال ادامه داشت.
رویداد۲۴- به نظر میرسد اتفاقات در خاورمیانه در حال خارج شدن از کنترل هستند و تهدید یک جنگ ایرانی-عربستانی به شکل روزافزونی باورپذیر میشود. بیتردید یک درگیری کامل میان دو کشور یک فاجعه تمامعیار برای منطقه و جهان خواهد بود.
به گزارش رویداد۲۴ به نقل از سی ان بی سی، در تازهترین اتفاقات، نیروهای حوثی در یمن موشکی را به سمت فرودگاهی در نزدیکی ریاض پرتاب کردند. این موشک متوقف شد اما ائتلاف نظامی به سرکردگی عربستان که با حوثیهای یمن میجنگند این حمله را «یک تهاجم نظامی از سوی ایران دانستند که میتواند اقدام به جنگ تلقی شود». بر اساس گزارش آژانس خبری رسمی سعودی، در این شرایط عربستان «حق پاسخگویی» را دارد.
این تولیدکنندگان اصلی نفت اوپک که در خاورمیانه در جوار هم هستند، تقریباً 20 درصد نفت جهان را از طریق تنگه هرمز که خلیجفارس را به بازارهای جهانی وصل میکند، تأمین میکنند. این تنگه با حدود 34 مایل عرض در باریکترین بخش، میان ایران از شمال و عمان از جنوب قرار گرفته است. اگر جنگی میان عربستان و ایران رخ دهد، این گلوگاه میتواند بهراحتی بسته شود.
در واقع، حملونقل ممکن است حتی پیش از آنکه حتی یک کشتی آسیب ببیند، متوقف شود. اگر بیمه گران شاهد خطر قریبالوقوع حمله به یک تانکر در منطقه باشند، یا بیمهها را تعلیق میکنند یا نرخهای گزافی را برای پوشش بیمهای در نظر میگیرند. در این شرایط، صاحبان کشتیها ممکن است ترجیح دهند که خارج از این درگیریها منتظر بمانند تا اینکه تانکرهای خود را به خطر بیندازند.
مطمئناً این تنگه همچنین ممکن است در نتیجه خصومتهای نظامی مستقیم از سوی ایران بسته شود.
تأثیر چنین اقدامی روی اقتصاد جهانی شدید و فوری خواهد بود. برای مثال بحران سوئز در سال 1957 باعث شد 10 درصد تولیدات نفت جهانی از بازار گرفته شود. در نتیجه آمریکا و اروپا با رکودی مواجه شدند که تا پایان همان سال ادامه داشت.
در سال 1973 جنگ اسرائیل-اعراب و در نتیجه تحریم نفتی اعراب عضو اوپک باعث شد صفهای طولانی در پمپبنزینها ایجاد شود چراکه قیمت نفت چهار برابر شده بود. در محاسبات سالانه، تولید نفت جهانی ثابت بود اما صادرات خلیجفارس به آمریکا روزانه 1.2 میلیون بشکه معادل حدود هفت درصد از مجموع مصرف کل این کشور کاهش یافت. این شوک نفتی ایالاتمتحده را وارد رکودی کرد که دو سال به طول انجامید.
درصورتیکه تخاصم میان ایران و عربستان منجر به قطع صادرات خلیجفارس شود، یک رکود جهانی شدید و سریع را شاهد خواهیم بود.
واردات آمریکا از خلیجفارس تقریباً مانند سال 1973 هنوز هم حدود هشت درصد مصرف این کشور است، که از دست دادنش بین سالهای 1973 تا 1975 موجب افت 10 درصدی تولید ناخالص داخلی شد. بااینحال، چین و دیگر واردکنندگان به دنبال آن خواهند بود که در وارداتش از کشورهایی مانند نیجریه، آنگولا و حتی برزیل و کلمبیا روی دست آمریکا بزنند. بهطورکلی، ممکن است واردات آمریکا معادل 15 درصد مصرفش کاهش بیابد - دو برابر افت سالهای 1957 و 1973، رقمی که برای سوق دادن آمریکا به سمت رکود عمیقی که سالها به طول خواهد انجامید کافی است.
از سوی دیگر وابستگی وارداتی امریکا از زمان آغاز انقلاب شل به شدت کاهش یافته است. حتی در شرایطی که مناطق ساحلی آمریکا از قیمت بالای نفت لطمه خواهند خورد، دوران شکوفایی به لوئیزیانا، تگزاس و داکوتای شمالی باز خواهد گشت. از دست دادن 20 درصد از عرضه جهانی نفت، قیمت این طلای سیاه را به 200 دلار در هر بشکه خواهد رساند. و شل شاهد روزهای درخشان خود خواهد بود.
کشورهایی که دارای تولید مواد نفتی نیستند، بیشترین ضربه را خواهند خورد، بهخصوص اروپا و شرق آسیا از جمله ژاپن و کره جنوبی.
شرایط چین سخت خواهد شد. وابستگی وارداتی چین طی چند سال اخیر کاملاً آشکار بوده است. واردات نفتی بیش از سهچهارم مجموع مصرفی این کشور را پوشش میدهد و نیمی از واردات چین از خلیجفارس است.
بسته شدن تنگه هرمز نهتنها چین را وارد رکود میکند، بلکه درجه بالای مالیه گرایی اقتصاد میتواند بحرانهای سیاسی و اجتماعی بیشتری را موجب شود. واکنش دولت چین را نمیتوان بهراحتی پیشبینی کرد، اما این کشور با هر ابزاری که بشود، فشار حداکثری را بر آمریکا و کشورهای حوزه خلیجفارس برای پایان دادن به درگیری وارد خواهد کرد.
نهایتاً اینکه، با توجه به تاریخچه همکاری میان کره شمالی و ایران در حوزه برنامههای موشکی، تهدید حملات موشکی از ایران میتواند تنشها میان آمریکا و کره شمالی را نیز تشدید کند. ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای به اولویت اصلی این درگیری تبدیل خواهد شد و افزایش برقآسای بحران در شبهجزیره کره را به دنبال خواهد داشت.
در چنین شرایطی، دولت فعلی آمریکا اصلاً از بیان صحبتهای فتنه افروز اجتناب نکرده است. این کشور باید تنشها در خاورمیانه را آرام کند و اگر نتواند، نتیجه یک فاجعه تمامعیار نهتنها برای منطقه بلکه برای کل جهان خواهد بود.