روزنامه جامعه فردا در گزارشی با تیتر «پژواک جنگ را میشنویم؟» از «جای خالی گفت و گوی منطقهای در غیاب میانه روها» به عنوان یکی از دلایل اصلی اوج گیری بحران در خاورمیانه یاد کرده و نوشته است: «دیالوگ دیپلماتیک قابل فهمی بین ایران و عربستان وجود ندارد؛ هر چه هست صدای جنگ است که هر لحظه بلند و بلندتر می شود. مدتهاست میان ایران و عربستان جنگ سرد برقرار است، اما انگار وضعیت در حال تغییر است و ممکن است با ورود بازیگران جدید به صحنه مانند اسرائیل و عربستان جنگ شکل جدیتری به خود بگیرد.»
به نوشته این روزنامه «عربستان و ایران مدتهاست که نقشی مشابه یکدیگر بازی میکنند. ایران سعی در صدور دیالوگ خود در منطقه دارد، عربستان نیز با برخورداری از منابع مالی مهم سعی کرده به نوعی دیگر همین نقش را بازی کند و نه تنها در جهان اسلام بلکه از اندونزی تا بالکان و کوه تورابورا حضور فعال داشته باشد» و البته «در گسترش رقابت میان تهران و ریاض تغییرات جهانی و منطقهای نیز نقش مهمی ایفا کرده است.»
«دیالوگ دیپلماتیک قابل فهمی بین ایران و عربستان وجود ندارد؛ هر چه هست صدای جنگ است که هر لحظه بلند و بلندتر می شود. مدتهاست میان ایران و عربستان جنگ سرد برقرار است، اما انگار وضعیت در حال تغییر است و ممکن است با ورود بازیگران جدید به صحنه مانند اسرائیل و عربستان جنگ شکل جدیتری به خود بگیرد.»
جامعه فردا ضمن تاکید براینکه «با روی کار آمدن دونالد ترامپ، عربستان جان دوباره گرفت»، نوشته است: «آنها می خواستند جنگ سرد را تمام کنند و اگر لازم شد با ایرانیها وارد جنگ سخت نیز بشوند. ترامپ نیز چون برجام را برای آمریکا مفید نمیدانست بدش نمیآمد فضا را داغتر کند.»
این روزنامه با بیان اینکه «پای روسها هم در میان است»، نوشته است: «روسها نیز بدشان نمیآید ایران و عربستان وارد جنگ شوند»، تا آنجا که یک عضو هیأت مشاوران وزارت دفاع روسیه که حاضر به افشای نامش نبود در سال ۲۰۱۳ به روزنامه روسی مسکو تایمز گفته بود: «در صورتی که آمریکا به تسلیح اوکراین بپردازد، مسکو به درخواست همیشگی چینیها برای ارائه تکنولوژیهای برتر دفاعی پاسخ مثبت میدهد»، ضمن اینکه «ما میتوانیم ایران را تشویق به جنگ با عربستان سعودی یا از آنها در این نبرد حمایت کنیم، در این صورت قیمت نفت افزایش بسیاری خواهد داشت.»
جامعه فردا ضمن تاکید براینکه «رقابت ایران عربستان برای هژمونی منطقهای موضوع تازهای نیست، اما اکنون به بخشهای مختلفی از منطقه سرایت کرده»، از قول یک کارشناس آلمانی در امور خاورمیانه نوشته است: «حتی فضا از زمان حمله آمریکا به عراق نیز خطرناکتر است. منطقه انبار باروتی است که تنها یک دیالوگ مشترک بر اساس منافع و هنجارها میتواند آن را از فروپاشی نجات دهد. اگر جنگ در منطقه روی دهد دامن همه را خواهد گرفت، جنگی که پایان آن برای همه بازیگران نامشخص است.»
روزنامه اعتماد عکس یک شماره سه شنبه خود را به محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی اختصاص داده و با تیتر «بازی خطرناک» درباره «اهداف عربستان از طرح رویاروی نظامی» با ایران نوشته است: پس از حمله موشکی شنبه شب حوثیها از یمن به فرودگاه بینالمللی ملک خالد در ریاض، و «درحالی که درگیریها میان عربستان سعودی و حوثیها در یمن از دو سال پیش جنبه نظامی به خود گرفته است اینبار ریاض قصد دارد از این حمله موشکی به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ایران و شاید هم شکل دادن اجماعی علیه تهران استفاده کند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «صبح دوشنبه ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی ضمن متهم کردن ایران به نقش داشتن در حمله موشکی به فرودگاه بینالمللی ریاض، گفت این حمله میتواند عمل جنگی تلقی شود» و با توجه به «نقش ایران و فرماندهی مستقیم آن بر حوثیها در این مورد، آشکارا تعرضی به کشورهای همسایه است و صلح و ثبات در منطقه و جهان را تهدید میکند» و «پادشاهی عربستان حق پاسخگویی به ایران در زمان و شکل مناسب را محفوظ میدارد.»
به نوشته اعتماد «در چندسال اخیر هر از چندگاهی گزارشهایی در مورد انتقال سلاحهای کوچک از ایران به یمن منتشر مییشد اما هیچگاه گزارشی در مورد انتقال موشک از ایران به سمت حوثیها منتشر نشده بود که همین مساله از باورپذیری ادعای جدید سعودی کاسته است» و همزمان «برخی تحلیلگران ادعا میکنند که شاید ایران مسئول انتقال موشکها به یمن نباشد اما این احتمال وجود دارد که ایران کمکهای فنی برای استفاده از این موشکها به حوثیها داده باشد.»
داود هرمیداس باوند، استاد روابط بین الملل، در سرمقاله این روزنامه با تاکید بر « لزوم پرهیز از اقدام نسنجیده»، نوشته است: «عربستان طی سه روز گذشته از هر بهانهای برای حمله لفظی به ایران استفاده کرده است. حتی پرتاب موشک از سوی یمن به خاک این کشور را نیز به ایران نسبت داده است. مساله مهمی که در این میان وجود دارد این است که با وجود تکذیب قطعی ارتباط این موضوع با ایران چه از سوی مقامات بلندپایه نظامی و سیاست خارجی، یکی از روزنامههای مهم پایتخت(کیهان)، به گونهای این خبر را پوشش داده است که نوبت شهر دیگری هم بعد از ریاض فراخواهد رسید.»
سرمقاله نویس اعتماد با بیان اینکه «چنین گفتههایی بازی در زمین ادعا و اتهام عربستان سعودی است. وقتی رسانهای که نزدیک به حکومت ایران محسوب میشود، اظهارات تاییدآمیزی نسبت به چنین اقدامی منتشر میکند که بهشدت از سوی مقامات رسمی تکذیب شده است، اقدامی نابخردانه است» و «باید مراقب چنین رفتارهای نابخردانهای در داخل بود.»
کیهان که تیتر یک شماره دوشنبهاش با عنوان «شلیک موشک انصارالله به ریاض هدف بعدی، دوبی» از سوی هیات نظارت بر مطبوعات در ایران «خلاف مصالح و امنیت ملی» ارزیابی شد و در این خصوص «تذکر» گرفت، در تیتر یک شماره سه شنبه خود نوشته است: «مصالح ملی در حمایت از مظلومان یمن است نه نگرانی برای برجهای دوبی.»
این روزنامه که تحت نظر نماینده رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود، نوشته است: «کیهان در تیتر نخست شماره دوشنبه خود با اشاره به تهدید موشکی انصارالله و عملی شدن آن درخصوص ریاض، براساس مواضع قبلی مبارزان یمنی پیشبینی کرد هدف بعدی دوبی در امارات خواهد بود، اما این تیتر به مذاق عدهای خوش نیامد و برخی مدعی شدند این تیتر خلاف مصالح و منافع ملی است.»
کیهان در سرمقاله خود نیز با تاکید براینکه استعفای سعد حریری نخست وزیر لبنان، حمله موشکی انصارالله به فرودگاه بین المللی ریاض و بازداشت شماری از شاهزادگان سعودی از سوی «محمد بن سلمان، وزیر دفاع، ولیعهد و همه کاره عربستان، سه اتفاق بسیار مهم»هستند، نوشته است: محمد بن سلمان «برای عملیاتی کردن َ بلند پروازیهای خود علیه ایران و متحدانش و آنچه به وی دیکته میشود، نیاز به قدرت و اختیارات بیشتری میبیند و لذا، هرگونه مزاحم را از سر راه خود بر میدارد» اما «شلیک موشک به فرودگاه بین المللی ریاض میتواند محاسبات سعودیها را به هم بریزد.»
این روزنامه همچنین نوشته است: «نفس این تحولات و شیطنتها گویای یک حقیقت مهم دیگر هم هست و آن اینکه، امروز اوضاع ایران و متحدانش در منطقه به برکت مقاومت، عالی و به همان میزان نیز اوضاع حریف وخیم است و دشمن، خود را به آب و آتش میزند تا شرایط را به نفع خود تغییر دهد»، و حالا «سؤال کلیدی این است؛ در کدام یک از این موارد، دشمن دست برتر را داشته و در کدام یک، شکست خورده است؟ در مواردی که مذاکره شد یا مواردی که مقاومت گردید؟ پاسخ روشن است. گاهی هزینه مذاکره بسیار بیشتر از هزینه مقاومت است. نیست؟»