دوست صمیمی قربانی سوء ظن
+11
رأی دهید
-1
پسر جوان که بهخاطر یک سوءظن اثبات نشده درباره رابطه پنهانی همسر برادرش، نقشه قتل دوستش را اجرا کرده بود، درتازهترین اعترافهایش گفت که تصمیم به قتل زن جوان نیز داشت اما بهدلیلی منصرف شده بود. به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، جنایتکار 23 ساله که دانشجوی دانشگاه تربیت معلم است، بامداد سهشنبه گذشته با ورود به انبار کفش بازار حضرتی، نگهبان 21 ساله را با ضربات چاقو مجروح کرده و متواری شده بود. با مرگ پسر جوان در بیمارستان اشرفی اصفهانی و در حالی که چهره ضارب در تصاویر دوربینهای مداربسته محل جنایت شناسایی شده بود، دو ساعت پس ازماجرا، قاتل به کلانتری 113 بازار رفت و به قتل اعتراف کرد.پسر جوان که ساکن یکی از شهرهای غرب کشور است و برای تحصیل و کار به پایتخت آمده، در گفتوگو با خبرنگار جنایی «ایران» در حالی که بیوقفه اشک میریخت، به تشریح جزئیات قتل و انگیزهاش پرداخت.چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟
به همسر برادرم مشکوک شدم؛ او با دوستم- مقتول- ارتباط پنهانی داشت.
چرا به آنها مشکوک شدی؟
چرا به آنها مشکوک شدی؟
حدود دو هفته قبل، من و سیاوش-مقتول- به همراه برادرم و زن برادرم برای عروسی به شهرستان رفتیم. من و سیاوش و زن برادرم روی صندلی عقب خودروی پراید برادرم نشسته بودیم. چون من بین آنها بودم متوجه شدم که پنهانی به هم پیام میدهند. آن موقع بود که به رابطه پنهانی همسر برادرم –ثریا- با سیاوش پی بردم و تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم.
چرا موضوع را به برادرت اطلاع ندادی و خودت وارد عمل شدی؟
چرا موضوع را به برادرت اطلاع ندادی و خودت وارد عمل شدی؟
موضوع را به برادرم گفتم که بین آنها دعوا شد. بعد هم ثریا به خانه پدرش رفت و حتی پدر ثریا با او سر همین موضوع درگیر شده بود، اما نمیتوانستم از برادرم انتظار داشته باشم که برای انتقام کاری کند.
چرا؟ تو برادر شوهر او بودی و به جای همسرش تصمیم گرفتی؟
چرا؟ تو برادر شوهر او بودی و به جای همسرش تصمیم گرفتی؟
برای اینکه من پای سیاوش را به آن خانه بازکرده بودم، خودم را مقصر میدانستم. سیاوش فامیل دور ما بود اما به خانه برادرم رفت و آمد نداشت. من به سیاوش بیشتر از چشم هایم اعتماد داشتم. پای سیاوش را من به خانه برادرم باز کرده بودم و در حقیقت عامل اصلی شروع این رابطه من بودم.
چرا با او حرف نزدی؟
چرا با او حرف نزدی؟
قصدم کشتناش نبود؛ رفتم تا با او صحبت کنم. اما آنقدر عصبانی بودم که ضربات را پی در پی میزدم و زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم سیاوش خونین روی زمین افتاده است.
کی متوجه شدی او کشته شده است؟
کی متوجه شدی او کشته شده است؟
وقتی آنجا را ترک میکردم، حدس میزدم که زنده نماند.
چرا با همسر برادرت صحبت نکردی؟
چرا با همسر برادرت صحبت نکردی؟
اول تصمیم داشتم او را به قتل برسانم اما نشد. چون دلم برای بچه 3 ساله اش سوخت. دفعه بعد هم که تصمیم به این کار گرفتم فهمیدم پدرش او را به خاطر کاری که کرده کتک زده و خانه برادرم نیست.
چه مدت است که تهران زندگی میکنی؟
چه مدت است که تهران زندگی میکنی؟
دانشگاه تربیت معلم کرج قبول شده بودم. درسم که تمام شد به شهرمان برگشتم و برای انجام کارهای مدرکم آمده بودم که این اتفاق افتاد، البته در تهران کار هم میکردم. روزهایی که دانشگاه نداشتم به بازار میرفتم و باربری میکردم.
خانواده ات از قتل خبر دارند؟
خانواده ات از قتل خبر دارند؟
تصور میکنم برادرم تا الان به آنها خبر داده باشد. البته آنها از قبل میدانستند اما میگفتند که هیچ اقدامی نکنم.
پشیمانی؟
پشیمانی؟
مقتول مثل برادرم بود، باهم خیلی دوست بودیم. از زمانی که او کشته شد تا الان لحظهای آرامش ندارم. بعد از قتل هم در خیابان پرسه زدم و دو ساعت بعد به کلانتری رفتم و خودم را معرفی کردم. از اولش هم میخواستم خودم را معرفی کنم، شهامت زندگی با عذاب وجدان را نداشتم.
ورزش هم میکنی؟مدتها است که کشتی کار میکنم.
به عاقبت این کار فکر نکرده بودی؟
ورزش هم میکنی؟مدتها است که کشتی کار میکنم.
به عاقبت این کار فکر نکرده بودی؟
سکوت....
۴۵

amirgheryou - تهران، ایران
الاخ جان رفت و آمد نامتعارف معمولا ریسک داره. چون معمولا زن و شوهرها بعد از مدتی از لحاظ هیجان عاطفی و هیجان جنسی برای هم عادی میشن و همدیگه رو تهییج نمیکنن. لذا در این موارد هم مرد و هم زن آمادگی پذیرفتن یک هیجان جدید رو دارن. اما چون از دردسر و یا گناهش آگاهان دنبالش نمیرن. اما کافیه در اطراف خودشون فردی پیدا بشه که بتونه به حریم خانواده نزدیک بشه و برخوردهای چشمی و کلامی زیادی پیدا کنن. اونجاست که هیجان بر تعهد غالب میشه و میتونن به هم اعتماد کنن و معمولا یکیشون سیگنال میده و اونیکی میپذیره و سیگنالهای مثبت میده. و رابطه ایجاد میشه. اما این دو نمیدونن که رابطه با افراد نزدیک و یا کسانی که در حریم خانواده در رفت و آمد هستند خیلی زودتر از روابط بیرون و غریبه لو میره. در کل نباید میکشتی. از نظر من دست به قتل زدن برادر شوهر صرفا از غیرا نیست و ممکنه از حسادت و حس تمایل جنسی خود فرد به زن برادرش باشه که اینطور به اشتباه وا میداره. حتی شوهرها هم بر اثر فشار حسادت جنسی فرد خیانت کننده یا همسرشون رو میکشن والا میتونن با طلاق از همسر به تعهدشون پایان بدن اما حسادت جنسی نمیزاره درست فکر کنن.
1
4
شنبه ۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۴