این کوچه به قدری باریک است که برای عبور از آن باید منتظر سبز شدن چراغ راهنمایی ماند!

...تیلیفون روی میززنگ میخورد. درینگ درینگ. "هلو بفرمایید سفارت جمهوری چک است" . هلو. سلام. یک ویزا میخواهم برای سفر به جمهوری چک. "منظور از سفر تان چیست؟" . "همان کوچه دیگه....". خوب است، عالی است شما پاسپورت، عکس ودیگر اسناد مورد ضرورت را بما پست کنید، تا ما بررسی کنیم، هزینه ویزا را هم در اکانت شماره (----) ارسال کنید. "باشه ممنون" ....(یکماه بعد از اخذ ویزه ورسیدن به جمهوری چک).. - ها های تکسی ! ( تکسی متوقف میشه)، بفرمایید آقا کجا میروید؟ "برو به همان کوچه". همان کوچه باریک منظورتانه؟ " کوچه باریک چیست آقا؟ مگر من با این 50 سال سن و خرچ این همه پول و با این شکم گنده ام این همه راه را آمدم تا کوچه باریکتان را ببینم؟". - خوب پس کدام کوچه آقا؟ "برو به همان کوچه که دختران جوان...." خوبه خوبه فهمیدم سوار شوبرویم.. (تکسی ران زیر لب غرغر میکنه. این توریستان عوضی...وپدال گاز را فشارمیده..)....

کوچه آشتی‌ کنون.

حالا توی قم هم یه همچین کوچه میزنند برای طلبه ها منتها چراغ نمیذارن که برادران طلبه حالی به هولی کنند :) :) :) :)

[::انرژی و بینهایت - فوکوکا، ژاپن::]. اتفاقا اطراف همان کوچه باریک از اون دختران جوان که فرمودید پیدا میشود، با یک تیر دو نشان میزنید!

اگه یه دلبر باریک از مقابل بیاد,من چراغ قرمز رو رد میکنم