پدر آتنا اصلانی، دختربچه ۷سالهای که توسط مردی ۴۰ساله به قتل رسید میگوید آرزو داشته دخترش معلم شود. او گفته که همه حرفهای قاتل آتنا مبنی بر انکار به قتل رساندن دخترش دروغ است و فقط زمانی رضایت میدهد که مُرده باشد.
به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، 28 خرداد امسال بود که خبر گم شدن دختربچه 7سالهای بهنام آتنا میان مردم شهرستان پارسآباد اردبیل پیچید؛ خبری که از همان روز اول بین مردم شهر پیچید و همه برای پیدا کردن آتنا بسیج شدند.
نهایتاً جسد بیجان آتنا، 20 روز بعد از پرسوجوی مردم و پلیس، از منزل فردی که در پنجمین روز مفقودی دستگیر شده بود کشف شد و طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقود شدن او برمیگردد.
در مطلب پیشِرو با بهنام اصلانی پدر آتنا که در غم از دست دادن دخترش به سوگ نشسته، به گفتوگو نشستیم تا کموکیف این ماجرا را از زبان او بشنویم.
آتنا کنارم مشغول بازی بود که بهیکباره ناپدید شد
ساعت 11 بود که آتنا پیش من آمد. ساعت 12:30 بود که پسر برادرزنم آمد و آتنا با پسرداییاش بازی میکرد و به من هم کمک میکرد. همانجا ناهارش را خورد و همانجا هم گوشیام را دادم بازی کرد. حول و حوش ساعت 4 بود که قاتل آتنا یک مقدار ترشی برایم آورد. من بالای سر بساط بودم و دخترم هم کنارم بود. ترشی را که آورد گفت "این ترشیها را در ییلاق درست کردهایم. اگر خوشت آمد باز هم برایت میآورم".
ترشی را گرفتم و گذاشتم داخل وانت. دخترم گفت "نیاز نبود بگیری، در خانه ترشی داریم. ما که ترشی نمیخوریم و آنهایی را هم که داخل خانه داشتیم به مادربزرگ دادیم". حدود یک ساعت بعد از این ماجرا، آتنا ناپدید شد. خانهمان نزدیک بود. فکر کردم خانه رفته است.
با خانه تقریباً 50 متر فاصله داشتیم. با خودم گفتم "حتماً خانه رفته است". یکی دو ساعت بعد دیدم خانه نرفته است. با خودم گفتم کجا میتواند رفته باشد. به خانه زنگ زدم. به خانه مادرزنم زنگ زدم. گفتند آنجا نیامده است. بساط را سریع جمع کردم و همه جا را گشتیم.
قاتل آتنا را وقتی شناختم که دوربینها را بررسی کردند
همه مردم پارسآباد به ما کمک میکردند و تمام پارسآباد را جستوجو کردیم. ساعت 10 شب بود که به پلیس 110 اطلاع دادیم و فردای آن روز آگاهی در جریان قرار گرفت و آنها هم پیجویی خودشان را داشتند و ما هم پرسوجوهای خودمان را.
زمانی فهمیدم کار اسماعیل است که دوربینها را بررسی کردند و متوجه شدند آتنا بین دو دوربین موجود در خیابان و جلوی مغازه اسماعیل ناپدید شده است.
میدانستم قاتل آتنا سابقه کودکآزاری دارد
فقط از دو تا از سابقههایش خبر داشتم و میدانستم کودکآزاری است ولی از همه اینها تبرئه شده بود. پروندههای زیادی داشت و همه به من میگفتند اما تبرئه شده بود. این را هم میدانستم که از میوهفروش نزدیک مغازه میوه میدزد ولی شک نکردم. بعد از دیدن دوربینها فهمیدم که کار این است.
قاتل آتنا نزولخوار بود
هشت سال است که در این مکان دستفروشی میکنم و از همین جا هم میشناسمش و هر روز او را میدیدم. من اصلاً به این مسائل کاری نداشتم. البته درگیریهای زیادی با سایرین داشت اما من اطلاع نداشتم. نزولخوار بود و حتی میوههای میوهفروش را میدزدید. هفت ماه بود که میوهها را میدزدید. میوهفروش 5 فیلم داشت از میوه دزدیدنهای این فرد اما باز هم محکوم نشد.
همه حرفهای قاتل آتنا دروغ است/در مغازهاش به خانمها تجاوز میکرد
گفته است بهخاطر طلاهای آتنا، او را دزدیده و چک داشته اما حسابش را چک کردند و دیدند 800 میلیون پول دارد، حتی اگر این هم دروغ باشد، 600 میلیون تومان به اهالی پارسآباد پول داده است. حتی به دو نفر از دستفروشها، 100 میلیون پول داده است. از حدود 10 روز پیش، همسرش راه افتاده و دارد طلبها و نزولهایی را که شوهرش داده جمع میکند.
دروغ میگوید. جلوی مغازهاش یک آبسردکن وقف بود که همه میآمدند و آنجا آب میخوردند. آتنا هم وقتی میخواست آب بخورد آنجا میرفت یا به چلوکبابی کیوان. همه حرفهایش دروغ است. اگر او دخترم را نکشته است چرا از خانه او جسد کشف شد؟ چندین مورد قتل از او کشف شده است. اولین بار که هشت سال قبل برای دادن پیراهنم به مغازهاش رفتم دیدم مغازهاش ترسناک است. هیچ کس به مغازهاش نمیرفت. ماهانه 100 هزار تومان هم در آن مغازه کار نمیکرد، همیشه خلاف میکرد. در آن مغازه به خانمها تجاوز میکرده و الآن هستند کسانی که بهخاطر آبرویشان شکایت نمیکنند.
میخواست بعد از آتنا، مهدی را بکُشد
حتی اعتراف کرده که قصد داشته بعد از آتنا، مهدی پسر برادرزنم را بکشد. حتی این را هم گفته که در کوچه ما به فردی بهنام جهان که فوت کرد، پیشنهاد داده بود و او از ترسش نزدیک این فرد نمیشد. فکر میکنم جهان را هم او کشته است، یعنی او قاتل حرفهای و از داعش هم بدتر است. علت اینکه دولت به این فرد که اینهمه پرونده دارد، پروانه کسب داده را نمیدانم.
آرزو داشتم دخترم معلم شود
همسرم بیمار شده و روانپزشکها برای درمانش میآیند. وزیر بهداشت دستور داده بود و از نظر درمانی به ما کمک میکنند، حتی فرزند دیگرم هم بیمار شده است. به او گفتهایم آتنا برای تحصیل به تهران رفته است. او هم میگوید "من کِی بزرگ میشوم و برای درس خواندن پیش خواهرم میروم". آرزو داشتم دخترم را بزرگ کنم، درس بخواند و معلم بشود.
همسر اولش بهخاطر تجاوز به یک بچه 9ساله طلاق گرفت
خانواده قاتل اصلاً به ما احترام نگزاردند و حداقل یک پارچه سیاه جلوی مغازهشان نزدند تا عزای ما را نگه دارند. کینه دارم و راضی نیستم خانواده او در این شهر زندگی کنند. خانواده قاتل هرچه میگویند دروغ است. راحت زندگیشان را میکنند، بهراحتی خرید و فروششان را انجام میدهند و مغازهشان را هم باز کردهاند. همهاش دروغ است. فکر کنم حدود دو روز مغازهشان بسته بود اما بقیه دروغ است. آنها نمیدانستند که پسرشان قبلاً 7 پرونده داشته؟ حتی همسر اول اسماعیل بهخاطر تجاوز او به یک بچه 9ساله، طلاق گرفت. همه خانوادهشان خبر داشتند که اسماعیل چطور آدمی است.
فقط زمانی رضایت میدهم که مرده باشم/اشد مجازات را میخواهیم
در صورتی میتواند از ما رضایت بگیرد که من، همسرم و دختر دیگرم مرده باشیم. اصلاً امکان ندارد رضایت بدهیم. الآن راضی هستم دختر دیگرم بمیرد ولی رضایت ندهم. اصلاً امکان ندارد. در فضای مجازی پیشنهادهای زیادی دادهاند اما دروغ است.
خاطرههای آتنا نمیگذارد به خانه برگردیم
از دستگاه قضایی درخواست دارم این پرونده را هرچه سریعتر رسیدگی کنند و قاتل را به اشد مجازات برسانند تا ما هم راحت شویم. الآن چند روز است که بلاتکلیفیم. نمیتوانیم به خانه خودمان برویم. خاطرههایی از او در خانه خودمان داریم که نمیتوانیم برگردیم و آنجا زندگی کنیم.
دریافت 100میلیون تومان از علی دایی صحت ندارد
الآن بیکارم. شایعه درباره ما خیلی زیاد است، مثلاً میگویند علی دایی 100 میلیون به من پول داده یا فلان ماشین را دریافت کردهام. میگویند به همسرم طلا دادهاند. شایعه پشت سر ما زیاد است و همه این حرفها دروغ است. الآن فقط به این پرونده فکر میکنم. متأسفانه همه جا نوشتهاند که دخترم میرفته آنجا و آب میخورده که دروغ است. قاتل، این بچه را کشانده و گفته که "پدرت از این ترشی خوشش میآید، بیا و بگیر".
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان