علیرضا منصوریان به کنفرانس خبری نرفت و رفته در رختکن ، آن هم بعد از کلی حرکت عجیب در پایان بازی با پدیده.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ علیرضا منصوریان خیلی سعی می کرد خنده به لب داشته باشد. ولی رفتارهایش خیلی عصبی بود. قشنگ مشخص بود که می خواهد خودش را خونسرد نشان دهد اما اصلا این طور نبود. او باخته بود. بد باخته بود. جماعت داشتند فحشش می دادند. بعد فحش هایی. برای جماعتی که این همه ستاره خریده بود ، حالا داشتند فحشش می دادند.
او سال قبل و یک نیم فصل توانسته بود برای هواداران محبوب شود. یک مربی محبوب که دربی را برای شان برد ولی خودش با دست خودش همه چیز را نابود کرد. 30 میلیارد تومان هدر داد که تهش بشود این. رفته بود با تک تک آدم های وسط زمین حرف می زد و حلالیت می طلبید. رفتاری که فردوسی پور درباره اش گفت شوآف. منصوریان بازیکنانش را دورش جمع کرده بود. همان وسط زمین زنگ زده بود به حشمت مهاجرانی که استعفا بدهم یا نه! کارهایی ناباورانه.
جای همه این کارها اما او باید به جوانانش اعتماد می کرد. منصوریان روزی باخت که سید حسین حسینی را بعد 4 بازی و فقط یک گل خورده نشاند روی نیمکت تا رحمتی بازی کند. روزی که برزای را فرستاد برود خانه شان و جایش سن و سال دارها را خرید و روزهایی که مدام خط قرمز روی جوان هایش می کشید و داشت تیمش را پیر و پیرتر می کرد. او جنایتی در حق خود کرد که هیچ دشمنی چنین کاری را با این مربی نمی کرد. حالا او برای سنگ خوردن از تماشاگران ، نمی داند چه باید بکند. خم می شود و سنگ را می بوسد ، درحالی که باید الان روی دوش می بردندش.
او نفهمید آنهایی که ترغیبش کردند به بستن تیمی سی میلیاردی ، همان هایی بودند که قبل از او نسخه بدی برای مظلومی و قلعه نویی پیچیده بودند و آن دو را قربانی شان کردند.او درست اسیر همان افکار شیطانی بچه هایی شد که در استقلال رخنه کرده اند و دست هم بر نمی دارند و هر کسی بیاید و برود ، باز هم هستند!آنها که نه فوتبال بلدند و نه اصلا استقلالی هستند اما بوی منفعت را خوب می فهمند! هستند. شیره جان استقلال را می نوشند و کم نیستند منصوریان نام هایی که فکر کنند برای موفقیت و بودن در تیم باید به آنهایی اتکا کنند که می گویند ارتباط با فلان نهاد و فلان جا دارند!