زن و مرد مشهدی که چهار سال و چند ماه قبل پسر خردسالشان را درحرم حضرت شاه عبدالعظیم-شهرری- گم کردند، هنوز امیدوارانه و با چشمانی اشکبار انتظار بازگشت کودک دلبندشان را میکشند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 15 تیر 92 مردی 56 ساله با چهرهای رنگ پریده خود را به کلانتری 172 شهرری رساند و از گم شدن پسر سه سال ونیمهاش بهنام «ابوالقاسم خیابانیفرد» خبر داد و با بغض گفت: «ساکن مشهد هستم و برای کاری با همسر و دو پسر کوچکم به تهران آمده ام. امروز برای زیارت به حرم شاهعبدالعظیم آمده بودیم. ابوالقاسم بلوز و شلوار سرهمی کرم پوشیده بود و زمانی که همراه مادرش بود، ناگهان گم شد.
با اظهارات پدر اندوهگین ردیابی پسربچه گمشده در دستور کار بازپرس شعبه 7 دادسرای شهرری قرار گرفت و دستور تحقیق دراین باره صادر شد. کارآگاهان ابتدا به بازبینی فیلم دوربین مداربسته محل گم شدن پسربچه پرداختند اما در این مرحله به بنبست خوردند چرا که تنها یک دوربین در آن محدوده بود و بهدلیل چرخشی بودن آن کارآگاهان نتوانستند پسرک را شناسایی کنند.
رنجهای مادر
مادر، لحظات آخرین روز دورهمی چهارنفره خانوادگی را مو به مو در ذهن دارد. آخرین خندههای ابوالقاسم هنوز در گوشش زنگ میزند.
هنوز 4 سالش نشده بود اما مانند بزرگترها، برادر کوچکترش را امر و نهی میکرد. مادر دلش میشکند و اشکهایش بیامان روی گونههایش میلغزد. سه سال و نیم از رفتن ابوالقاسم میگذرد. انگار پسرک با رفتنش آرامش را از خانه برده است. مادر میگوید: «سه سال و نیم بیخبری دیوانهام کرده است. اینکه نمیدانم چه سرنوشتی دارد، چه میخورد، چه میپوشد، شبها کجا میخوابد...» گریه امانش نمیدهد و هق هق سر میدهد. انگار این پایان قصه تلخ هر روزه او و شوهرش شده است.
از زمان گم شدن ابوالقاسم و همزمان با تحقیقات پایگاه نهم پلیس آگاهی برای یافتن این کودک خردسال، تا ماهها پدر و مادر او با انتشار تصاویر فرزندشان در روزنامهها در انتظار خبری از جگر گوشهشان به این در و آن در میزدند. اما...
خانواده این کودک همچنان امیدشان را از دست ندادهاند. مادر میگوید: «پسرم الان حدود 8 سالش شده است. نمیدانم مدرسه میرود یا نه اما آرزو دارم امسال خودم برای رفتن به مدرسه آمادهاش کنم.»
براساس این گزارش، افرادی که از سرنوشت «ابوالقاسم» اطلاعی دارند میتوانند یا با پلیس 110 یا شماره 88500100 بخش جویندگان عاطفه روزنامه ایران تماس بگیرند تا با بازگرداندن این بچه به آغوش خانوادهاش، دل پدر و مادر نگرانش را شاد کنند.