طلاق به‌خاطر تاسیس مخفیانه شرکت

زندگی هنگامه و فرشید فقط به خاطر راه‌اندازی یک شرکت از هم پاشید. فرشید که بدون اطلاع هنگامه تمام سرمایه‌شان را خرج کرد تا یک شرکت راه‌اندازی کند، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد یک کلاهبردار زندگی مشترک 5 ماهه‌اش را از هم بپاشد. این تازه عروس و داماد هفته گذشته برای درخواست طلاق راهی دادگاه خانواده تهران شدند.
 
زن جوان در این‌باره به قاضی دادگاه گفت: پنج ماه است با فرشید زندگی مشترک خود را آغاز کرده‌ام. من و فرشید با هم در یک شرکت کار می‌کردیم. من حسابدار بودم و او مدیر فروش. درآمدمان هم خوب بود. تا این که بعد از ازدواج فرشید گفت که می‌خواهد از شرکت استعفا دهد و در جای دیگری مشغول کار شود.
 
او گفت می‌خواهد با هدایای عروسیمان و پس‌اندازی که داریم و پول تسویه‌حسابش یک شرکت تاسیس کند. من بشدت با این کار مخالفت کردم. تا این که گفت از راه‌اندازی شرکت منصرف شده ولی می‌خواهد در شرکت دیگری کار کند. او از کارش هم استعفا داد، اما چند روز پیش متوجه رفتارهای عصبی و اضطرابش شدم. وقتی پرس و جو کردم متوجه شدم فرشید بدون اطلاع من قصد داشته شرکتش را راه‌اندازی کند، اما یک کلاهبردار تمام پولش را به جیب زده و فرار کرده است. باورم نمی‌شد. فرشید هم بیکار شد و هم تمام پول‌هایمان را به باد داد. آن هم با کاری که من بشدت مخالفش بودم. او به من دروغ گفت. هرچه به او گفتم کارش را از دست ندهد و با سرمایه‌مان کاری نداشته باشد، به حرفم اهمیتی نداد. شوهرم مرا فریب داد. آن هم درست در اولین روزهای زندگیمان؛ این مرد زندگیمان را نابود کرد. با ندانم‌کاری‌اش هر دویمان را به دردسر انداخت، اما در این میان پول اهمیتی ندارد، چیزی که مرا بشدت عصبانی کرده، دروغ و فریب کاری فرشید است که نمی‌توانم بسادگی از کنارش بگذرم. برای همین تصمیم گرفتم از این مرد جدا شوم. چون دیگر نمی‌توانم به او اعتماد کنم.
 
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من فقط می‌خواستم با این کار زندگی بهتری برای هنگامه فراهم کنم. با تاسیس این شرکت زندگی‌مان از این رو به آن رو می‌شد. اگر گیر یک کلاهبردار نمی‌افتادم الان خوشبخت بودیم و هنگامه حتی از من تشکر هم می‌کرد، اما متاسفانه بدشانسی آوردم. می‌خواستم بدون اطلاع هنگامه این کار را انجام بدهم تا وقتی شرکتم رونق گرفت او را سورپرایز کنم، اما نشد. هنگامه هم از وقتی متوجه موضوع شد پایش را در یک کفش کرد و گفت که باید از هم جدا شویم. این زن به جای این که مرا درک کند، نمک به زخمم پاشید. حالا من هم نمی‌خواهم در کنار این زن زندگی کنم.
 
در پایان نیز قاضی پس از شنیدن صحبت‌های این زوج، سعی کرد آنها را از جدایی منصرف کند. در نهایت نیز این زوج پذیرفتند که با یک مشاوره خانواده صحبت کنند تا شاید مشکلشان حل شود.
+7
رأی دهید
-2

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۷
    مدافع حق - مادرید، اسپانیا
    فرشید جون حواست رو جمع کن هنگامه جون با کلاه بردار دستشون تو یه کاسه است زِد وبند دارن . مهریه رو هم که بگیره ازت باید برى مسجد شاه گدایى . تمام درجه مختصات و گرا رو هنگامه جون داده به کلاه برداره
    12
    5
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.