استونهنج یکی از محبوبترین جاذبههای گردشگری بریتانیا و از اسرارآمیزترین بناهای تاریخی جهان به شمار میرود. هر سال عده زیادی از سراسر دنیا به دشت"سالیسبری" در جنوب انگلستان میروند تا از نزدیک به ستونهای سنگی این بنا خیره شوند و از خود بپرسند که این سنگها چگونه و چرا به این شکل در این محل قرارداده شدهاند.
استونهنج بسیار بیشتر از آنچه در نگاه اول به چشم میآید حرف برای گفتن دارد. هر چه باستانشناسان بیشتر روی این بنا تحقیق میکنند، به رازهای بیشتری در موردش پیمیبرند. اما به نظر میآید این تحقیقها در نهایت در حال نتیجه دادن هستند و اسرار این بنا کم کم آشکار خواهد شد.
محققان در پژوهشهایشان صرفا به مطالعه خود بنا بسنده نکرده و روی منطقه اطراف آن هم مطالعه کردهاند، با این امید که شاید این مناظر خیرهکننده سرنخی از این بنای باستانی را در خودشان جای داده باشند.
این ناحیه اما از ۹۰۰۰ سال قبل سکنه داشته و این بدین معناست که سالها پیش از ساخت استونهنج منطقهای مهم محسوب میشدهبعد از عکسبرداریهای زیرزمینی و حفاری در این منطقه مشخص شد که استونهنج زمانی بخشی از یک شبکه ساختمانی پیچیده بودهاست: گورتپههای ماقبل تاریخ، سکونتگاههای ناشناخته، مسیرهای برگزاری مراسم آیینی و حتی قبرهای مزین با طلا. تصویری که یافتههای این تحقیقات از دوران نوسنگی و عصر مفرغ به نمایش گذاشتند اما بسیار پیچیدهتر و اسرارآمیزتر از چیزی بود که پیش از آن تصور میشد.
بازسازی رمز و راز استون هنج
یکی از پروژههایی که با این رویکرد بخصوص روی استونهنج مطالعه کرده، پروژه "چشمانداز مخفی استونهنج" است که از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ طول کشید. مسئولان پروژه در تحقیقاتشان از رادارهای زیرزمینی و تکنولوژی تصویربرداری مغناطیسی استفاده کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که استونهنج در مرکز یک شبکه ساختمانی پیچیده به مساحت ۱۲ کیلومترمربع قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۵، وقتی دانشمندان از احتمال وجود یک "سوپرهنج"- دایره سنگی عظیمی با قطر ۵۰۰ متر- در منطقه دارینگتون والز خبر دادند، این پروژه سر و صدای زیادی در رسانهها به پا کرد.
مایک پارکر پیرسون، باستانشناس و استاد موسسه باستانشناسی کالج دانشگاهی لندن که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ پروژه " استونهنچ ریورساید" را مدیریت میکرد معتقد است تیرهای چوبی در دورینگتون والز به طور موقت در زمین کار گذاشته شده بودنداین غوغای رسانهای اما خیلی زود خاموش شد. باستانشناسان در حین حفاری منطقه هیچ سنگی پیدا نکردند و به جایش گودالهایی کشف شد که گویا زمانی تیرهای چوبی عظیم در آنها کار گذاشته شده بودند. این تیرهای چوبی از زمین بیرون آورده شده و گودالهای به جا مانده با گچ پر و رویشان با خاک پوشانده شده بود و همین باعث شد رادارها در تشخیصشان به اشتباه بیفتند.
باوجود این شکست، وینسنت گافنی، استاد باستانشناسی دانشگاه بردفورد و یکی از مدیران پروژه چشمانداز مخفی استونهنج از کشفیات جدید در مورد این بنا و پیدا شدن مناطقی که تا پیش از آن ناشناخته بودند، خبر داد: "بعد از این تحقیقات حالا ما نه تنها میدانیم کجا باید دنبال کشفیات تازه بگردیم، بلکه میدانیم کجا نباید این کار را بکنیم. این نوع تحقیقات بسیار کلیدی هستند چون به ما باستانشناسان این اجازه را میدهند که فقط روی بنایی که میشناسیم تمرکز نکنیم و همه منطقه پیرامون آن را به یک اندازه مورد بررسی قرار دهیم. و این دست ما را برای موشکافی هر چه بیشتر علائم و نشانهها باز میگذارد. این تحقیق یک بخش کاملا ناشناخته از تاریخ دورینگتون والز را فاش کرد. یک حلقه عظیم از تیرهای چوبی با ارتفاع تقریبی بین ۴ تا ۶ متر که ممکن است تعدادشان به ۳۰۰ هم برسد. این یک کشف کاملا تازه است و بدون این تحقیق هیچوقت به آن نمیرسیدیم."
به گفته پارکر پیرسون، سازندگان استونهنج فهمیده بودند حرکت دادن قطعات سنگ کبود که اغلب ۲ تن یا کمتر وزن دارند کار چندان سختی نیست. آنها احتمالا سنگها را بر روی تختههای بزرگ قرار میدادند و بر روی زمین میکشیدندمایک پارکر پیرسون، باستانشناس و استاد موسسه باستانشناسی کالج دانشگاهی لندن که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ پروژه " استونهنچ ریورساید" را مدیریت میکرد معتقد است تیرهای چوبی در دورینگتون والز به طور موقت در زمین کار گذاشته شده بودند: " آنها احتمالا فقط برای چند ماه آنجا گذاشته شده بودند، پیش از آنکه گودالهای گچی جایشان را بگیرند. به نظر میرسد از این تیرها برای علامتگذاری سکونتگاهی که در آن زمان متروک شده بوده، استفاده شده. . بنابراین ممکن است این تیرها به عنوان یادبود سازندگان استونهنج که در طول ساخت آن در این منطقه زندگی میکردند، آنجا قرار داده شده باشند."
این بنا با هر هدفی که ساخته شده باشد، نشان میدهد که استونهنج در این ناحیه تنها نیست و شناخت اهمیت استونهنج بدون شناخت همه آنچه پیرامونش قرار دارد، غیرممکن است.
بر اساس یافتههای پروژه " استونهنچ ریورساید"، این بنا در دو مرحله ساخته شده. مرحله اول - که شامل کندن یک خندق، ساخت دیواره کوچک بیرونی و قرار دادن حلقهای از سنگهای کبود در گودالهای حفر شده در اطراف آن میشود- ۵۰۰ سال زودتر از آنچه پیش از این تصور میشد صورت گرفته، یعنی بیش از ۴۵۰۰ سال قبل. مرحله دوم هم ساخت حلقه سنگی بزرگ بیرونی بوده که ۵۰۰ سال بعد از مرحله اول اتفاق افتاده است.
رد پای دوران نوسنگی در این ناحیه در مناطق دورتر نظیر ولز هم دیده میشوداین ناحیه اما از ۹۰۰۰ سال قبل سکنه داشته و این بدین معناست که سالها پیش از ساخت استونهنج منطقهای مهم محسوب میشده.
به فاصله ۳۰ کیلومتری استونهنج، منطقه کمتر شناخته شده اما مهم "آوهبری" قرار دارد، منطقهای که بزرگترین دایره سنگی اروپا را در خود جا داده.
اما رد پای دوران نوسنگی در این ناحیه در مناطق دورتر نظیر ولز هم دیده میشود. جایی که ساکنان آن زمان بریتانیا، سنگ کبود مورد نیازشان برای ساخت دایره داخلی استونهنج را از آن تأمین میکردند.
اینطور که پیداست رازهای استونهنج تمامی ندارد و این بنا همیشه میتواند با طرح سوالی جدید دانشمندان و رسانهها را به فکر فرو ببردآن طور که پارکر پیرس میگوید، گویا سنگهای بزرگ به کار رفته در استونهنج از منطقه آوهبری به محل ساخت این بنا برده شدند.
بنابراین احتمالا سه منطقه نوسنگی مهم شامل دشت سالیسبری، آوهبری و تپههای پرسلی در ولز (یک منطقه دیگر پر از بناهای ماقبل تاریخی) به هم مرتبط بودهاند و دلیل پیوندشان هم استونهنج بوده است.
پارکر پیرسون معتقد است سنگهای کبود ولزی اولین سنگهایی هستند که در استونهنج قرار داده شدند. این سنگها نماد موروثی ساکنان غرب بریتانیا در آن دوره به حساب میآمدند و " آوردنشان به دشت سالزبری نشانه اتحاد دو قوم نوسنگی ساکن در جنوب این سرزمین به حساب میآید."
مسأله حمل سنگها از ولز تا دشت سالیسبری که فاصله ای ۲۶۰ کیلومتری است خود معماییاست که همچنان حل نشده باقی مانده استمسأله حمل سنگها از ولز تا دشت سالیسبری که فاصله ای ۲۶۰ کیلومتری است اما خود معماییاست که همچنان حل نشده باقی مانده است. برخی معتقدند این سنگها اصلا توسط انسانها حمل نشده و یخچالهای طبیعی آنها را انتقال دادهاند. اما کشف دو معدن تاریخی در پرسلی تا حدود زیادی به این بحث پایان داد.
به گفته پارکر پیرسون، سازندگان استونهنج فهمیده بودند حرکت دادن قطعات سنگ کبود که اغلب ۲ تن یا کمتر وزن دارند کار چندان سختی نیست. آنها احتمالا سنگها را بر روی تختههای بزرگ قرار میدادند و بر روی زمین میکشیدند.
سال ۲۰۰۸ پروژه استونهنج ریورساید در حفاریهایش ۵۸ قبر کشف کرد که از بین آنها حداقل ۹ قبر مربوط به مردان و ۱۴ قبر مربوط به زنان بود. با این فرض که استونهنج محل دفن طبقات بالای اجتماع بوده، سوالاتی در مورد نقش زنان در دوره نوسنگی شکل میگیرد.
استونهنج یکی از محبوبترین جاذبههای گردشگری بریتانیا و از اسرارآمیزترین بناهای تاریخی جهان به شمار میرودگافنی میگوید: " استونهنج همیشه چیزی تازه برای ارائه دارد اما من باز هم از این که حتی در مناطقی که سالها عمیقا تحت مطالعه بوده، چیزهای جدید کشف میکنیم واقعا شگفتزده میشوم."
اینطور که پیداست رازهای استونهنج تمامی ندارد و این بنا همیشه میتواند با طرح سوالی جدید دانشمندان و رسانهها را به فکر فرو ببرد. کشف تمامی ابعاد بنایی به این عظمت که طی قرنها اینچنین استوار سر جایش ایستاده، برای ما که در دنیای سریع امروزی زندگی میکنیم، به نظر نمیرسد کار آسانی باشد.