بخشی از سخنان علیاکبر ناطق نوری در مراسم "شب قدر" در حرم خمینی:
خواهرم، چرا گونهای حرکت و عمل کنیم که معصیت خدا را انجام دهیم یا دیگران را به گناه بیندازیم؟ چرا قرآن را زیر پا بگذاریم؟ اسلام برای زن بالاترین مقام را قائل است. اسلام جایگاهی به زن داده است که هیچ مکتبی به او نداده است. شما گوهر هستی و نباید در دسترس همه قرار بگیری. مگر می شود طلا را کنار خیابان ریخت؟ اگر میگویند خودت را حفظ کن، اسلام به تو ارزش میدهد. تو ارزشمند هستی. دوم اینکه دختر جوان! چرا با نوع پوششت دیگران را به معصیت اندازی و عامل معصیت و گناه شوی؟ البته من با برخورد تند و خشن مخالفم؛ جواب نداده و جواب نمیدهد. منطقی، با اخلاق، با سیره پیامبر و ائمه خیلی میتوان کار کرد.
من در دوره جوانی (دهه ۴۰) با فولکس از مازندران میآمدم؛ نزدیک غروب، دو خانم جوان بیحجاب نزدیک سد کرج در کنار جاده جلوی من را گرفتند و گفتند ماشینی که قرار بود دنبال ما بیاید، نیامده است. من هم عمامهام را که در صندلی پشت ماشین بود سرم کردم تا بدانند من روحانی هستم. آنها گفتند میدانیم روحانی هستید، اما به غیر شما به کسی اعتماد نکردیم. دیدم انسانیت اقتضاء میکند سوارشان کردم. در طول راه گفتم شما مسلمان هستید؟ نمیدانید حجاب از واجبات است؟ و سپس مطالبی را در این مورد بیان کردم. در کرج که آنها را پیاده کردم گفتند چه کتابی در مورد حجاب بخوانیم؟ من «فلسفه حجاب» شهید مطهری را معرفی کردم. این خانمها قلبهایشان، قلبهای درستی بود و تنها تربیت، نادرست بوده است.