آثار ضرب و شتم بر جسد پسری که در خانه ارواح زندگی می‌کرد!

تسنیم نوشت: بعدازظهر روز گذشته خبر مرگ مشکوک یک مرد جوان به نام کامران از سوی مأموران کلانتری ۱۴۲ کن به بازپرس امور جنایی تهران اعلام شد.
بنابر اظهارات مأموران چند پسر جوان برای انتقال کامران به کمپ ترک اعتیادی اقدام کرده بودند اما مقابل در کمپ اعتیاد کامران جان خودش را از دست داده بود همچنین شواهد حاکی از آن بود که کامران مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
دقایقی پس از اعلام خبر، قاضی دشتبان؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت به همراه اکیپ تشخیص هویت آگاهی تهران در محل اعلام خبر حاضر شدند، بررسی اکیپ صحنه جرم و کارشناسان پزشکی قانونی نشان داد که دستان کامران قبل از مرگ بسته شده همچنین آثار ضرب و شتم و شوکر روی بدن کامران مشهود بود.
در جریان رسیدگی اولیه به پرونده چهار پسری که کامران را به کمپ منتقل کرده بودند بازداشت و پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند.
بهرام یکی از متهمان این پرونده در اظهاراتش به بازپرس گفت: من و دیگر متهمان بازداشت شده چندین سال قبل از اعتیاد رهایی یافته و خدمت‌گذار کمپ بودیم، روز گذشته برادر کامران تماس گرفت و از مسئولان کمپ خواست تا کامران را به کمپ ببریم که من، شایان، پژمان و حامد به محل زندگی کامران رفتیم، زمانیکه آنجا رسیدیم برادر کامران گفت که کامران خطرناک است و چندین چاقو در منزل نگه‌داری می‌کند، برادر کامران به ما اسپری اشک‌آور داد اما ما اسپری را نگرفتیم، زمانیکه به داخل منزل کامران رفتیم،‌ آنجا شبیه محل زندگی ارواح و تمام دیوارها سیاه بود، کامران را به داخل خودرو برده و به کمپ انتقال دادیم، کامران داخل خودرو تقلا می‌کرد که دوستان من چندین ضربه به او زدند، زمانیکه به کمپ رسیدیم کامران مقابل در حالش بد شد که با اورژانس تماس گرفتیم اما کامران جان خودش را از دست داده بود.
اظهارات بهرام در حالی مطرح شد که سایر متهمان بازداشت شده اظهارات متفاوت و ضد و نقیضی را مطرح کردند همچنین تمامی متهمان بازداشت شده مدعی بودند که برادر کامران اسپری اشک‌آور را در اختیارشان قرار داده اما برادر کامران مدعی بود متهمان خود اسپری اشک‌آور و شوکر حمل می‌کردند.
پس از این اظهارات بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت متهمان را صادر کرد و آنها را برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار داد.
+13
رأی دهید
-17

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۶۳
    shirzan e irani - استکهلم، سوئد

    این ایرانیان هستند که مانند مور و ملخ ، کشته و به سیاه بختی و سیاه روزی دچار میشوند. هیچ اجنبی اندازه خود ایرانیان به ایرانیان ظلم نکرد، از افشین گرفته تا فردوست و یزدی و سحابی و کیانوری و دیگرانی که زمینه سلطه اجانب و تازیان را فراهم کردند که اینبار از عراق سر درآورده و در قادسیه دوم که در ۵۷ بود، کشور را تصاحب و به این روزگار انداختند.
    10
    35
    ‌چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    oghab - هلسینکی، فنلاند
    حالا قتل یا ارواح درهردوصورت یه انگل کمتر
    24
    15
    ‌چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    iran2015 - وین، اتریش
    [::shirzan e irani - استکهلم، سوئد::] خانم وارسته بقول برادر سبک مغز از آمریکا تو که همش داری واسطه ایرانیها میزنی !! آن از طرفداری ات از صدام !آن مجیز گویی از عرعرستان.حالا هم گیر دادی به به برادران توی جوب 😂😂😂😂.بابا جان یک جنگی بود بین سایه الله و روح الله که روح الله خدعه کرد و سایه خدا را فرستاد زد اهرام مصر .خوب ایرانی چه گناهی کرده که همش بهش فحش میدهی؟.؟اگر در دوران میانسالی جرات داشتید و از رضا شاه حمایت میکردی یا در سنین بالا از محمد رضا شاه حمایت میکردی خوب این اتفاق نمی افتاد و روح الله بتاب میشد به جهنم..وقتی شماها همه قبل از شاه شاهان علیاحضرت چمدان بدست در رفتید و این پیرمرد مفنگی با دست خالی آمد همه تان را آواره و اعدام کرد خوب تقصیر ما چی است ما که آنوقت نبودیم ،خوب خانم وارسته ما چکار کنیم که شهبانوی شما از سادات بود و بهشتی امام جمعه هامبورگش بود حداد ناعادل منشی دفترش و باهنر نویسنده کتابها دینی اش ؟!! ما چکار کنیم که شهبانوی سادات شما مار در آستین پرورده و به جان ملت انداخت.تو اگر عقل داشتی میفهمیدی که باید به صاحب مار فحش بدهی نه به مارگزیده شده! !
    14
    12
    ‌چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    shirzan e irani - استکهلم، سوئد
    بسیاری امثال بزرگان که با بورسیه برای خدمت به ایران به فرنگ فرستاده شدند, نمک خورده ، نمکدان شکستند و با دشمنان ایران دست دوستی‌ دادند. مطهری هم از این افراد بود، به قولِ فرهیخته ؛ پادشاه که خلأ ناشی‌ از نبودِ یک نهادِ پردازنده جهان بینی‌ ایرانشهری را در کشور حس کرده بود، با راه اندازی " انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران " همراهی نمود. این انجمن با سرپرستی حسین ناصر و با همکاری افرادی چون مهدی محققِ داماد، مرتضی مطهری، محمود شهابی، و چند تن دیگر بر پا شد. اما این نهاد به جایِ شناسأیی و بر کشیدنِ میراثِ اندیشه و جهان بینی‌ ایرانی که انگیزه نخستِ آن‌ بود به گسترش و نشرِ آثارِ اسلامی پرداخت. ....
    4
    4
    ‌پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    shirzan e irani - استکهلم، سوئد
    2- یکی‌ دو سال قبل از انقلابِ اسلامی در همان راستا " مرکزِ ایرانی مطالعه فرهنگها" با چهره هایی مانند داریوش شایگان و احسانِ نراقی و پشتیبانی شهبانو فرح ، بنیاد گذارده شد. اما آنها نه تنها مکتبِ ایرانشهری را‌هموارتر نکردند بلکه خود آنتی تز‌ میراثِ بجا مانده از اندیشمندانِ پیش از مشروطیت و عصرِ رضا شاهی‌ شدند. و کوششهایِ پنجاه ساله ایران گرایانه پیشینیان خود را در پایِ نگاه‌هایِ مذهب زده خویش قربانی کردند. و جالب است که پس از انقلابِ اسلامی، باز جویِ احسان نراقی به او می‌گوید که " توده‌ ایها سالها به ما القأ میکردند که شما تئوریسین‌هایِ رژیمِ شاه بوده اید. پس از خواندنِ آثارِ شما ، حالا فکر می‌کنیم شما تئوریسین‌هایِ ما بوده اید.
    4
    3
    ‌پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.