دهها اقتصاددان در نامهای خطاب به مردم ایران در مورد وعدههای انتخاباتی «سرابگونه و نجومی» برخی نامزدها ابراز نگرانی کرده و در مورد سرنوشت اقتصاد ایران در صورت پیروزی آنها هشدار دادند.
به گزارش روز جمعه، ۲۲ اردیبهشت، در وبسایت خبرآنلاین٬ این افراد خود را «جمعی از استادان اقتصاد دانشگاههای کشور» معرفی کرده و نوشتهاند که نظراتشان را «فارغ از جناحبندیها و انگیزههای سیاسی» مطرح میکنند.
در این نامه آمده که وضعیت «نه چندان مناسب» اقتصاد ایران محصول «مدیریت ناکارآمد در بخش مهمی از دهه هشتاد و اوایل دهه نود» و «نگاه کوتاهمدت مدیران و کارگزاران نظام در اتخاذ بسیاری از تصمیمات اساسی کشور است».
امضاکنندگان این نامه فقدان احزاب سیاسی «قوی٬ با برنامه و شناسنامهدار» در کشور را موجب «مسابقه در طرح وعدههای مردمپسند [پوپولیستی]٬ به ویژه» در دوران انتخابات ریاست جمهوری دانسته و افزودهاند: «بسیاری از این وعدهها کارشناسیشده نبوده و اجرای آنها در تضاد آشکار با منافع ملی قرار دارد.»
این اقتصاددانان نوشتهاند یکی از «مهمترین نشانههای واضح واقعی نبودن این وعدهها، عدم ارائه برنامه مدون برای روشن کردن نحوه اجرا، سکوت معنادار در مورد روش تأمین منابع مالی، نحوه شناسایی دریافتکنندگان این حمایتها و روشهای کنترل پیامدهای تورمی و آثار سوء آنها در اقتصاد است.»
به نوشته آنها٬ در دوازدهمین رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری٬ «این بار با شدت بیشتری شاهد لغزش خطرناک برخی از نامزدها» «در طرح وعدههای سرابگونه و نجومی بر مبنای پخش پول هستیم.»
اشاره این نامه احتمالا به وعدههای انتخاباتی محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی است که قول چند برابر شدن میزان یارانهها و ایجاد میلیونها شغل در سال را مطرح کردهاند.
پیشتر نیز شماری از چهرههای سیاسی و اقتصادی نسبت به غیرقابل اجرا بودن این وعدهها به ویژه در زمینه افزایش میزان یارانهها هشدار دادهاند.
نویسندگان نامه تازه نیز اجرای این وعدهها را «بعضاً خارج از اختیارات قوه مجریه و در تعارض با اهداف اسناد بالادستی از جمله سند چشم انداز و برنامه ششم» دانسته و افزودهاند که «دانش اقتصاد نشان میدهد که نمیتوان در بلندمدت از طریق سیاستهای حمایتی پخش پول، فقرزدایی کرد.»
در این نامه به صراحت طرح «چنین وعدهها و پیشنهادهای رنگارنگ و غیرقابل اجرا توسط برخی از کاندیداها» بیانگر «نوع نگاه و توان کارشناسی و مشاورهای ستادهای» آنها عنوان شده و نسبت به «سرنوشت اقتصاد ایران در صورت پیروزی» آنها هشدار داده شده است.
با این حال در این نامه٬ بر اجرای «سیاستهای حمایتی توانمندسازی فقرا و اقشار آسیبپذیر» تاکید شده٬ اما از سوی دیگر «رشد اقتصادی و اشتغال فراگیر و پایدار، تنها راه حل اساسی فقرزدایی» عنوان شده است.
این اقتصاددانان همچنین در مورد تبدیل ایران به ونزوئلای دوم هشدار داده و نوشتهاند بر اساس «تجارب جهانی»٬ اجرای چنین سیاستهایی٬ «اگرچه ممکن است در ابتدا... بهبودی در وضعیت... طبقه آسیبپذیر ایجاد نماید، اما پس از مدتی به سبب تحمیل آثار منفی اقتصادی، فقرا و طبقه آسیبپذیر، قربانیان و بازندگان اصلی... خواهند بود.»
در این نامه هشدار داده شده با توجه به این که بودجه کشور «هم اکنون با هزاران میلیارد تومان طرحهای نیمه تمام و بدهی در شرایط مالی بحرانی قرار دارد»٬ اجرای این وعدهها «هزینههای سنگینی را به بودجه کشور تحمیل میکند.»
«کسری بودجه پنهان ناشی از تحقق این وعدهها و تأمین آن از طریق فروش سرمایههای ملی از جمله نفت»٬ اجبار دولت به «کنار گذاشتن انضباط مالی و پولی»٬ «برخورداری بیشتر ثروتمندان و فقیرتر شدن کارگران و کارمندان» به علت ایجاد تورم بالا٬ «افزایش فاصله طبقاتی» و «افزایش شدید سطح انتظارات جامعه» و بروز «آسیبهای اجتماعی غیر قابل جبران و بیثبات کننده نظام سیاسی کشور» در صورت محقق نشدن این وعدهها از دیگر هشدارهای این اقتصاددانان است.
نویسندگان این نامه همچنین از نداشتن هزینه سیاسی برای طراحان «چنین پیشنهادهای غیراجرایی و وعدههای نجومی که متأسفانه در همه انتخابات ملی و منطقهای تکرار میشوند»٬ ابراز تاسف کردهاند.