مجرم سابقهدار که همدستش درجریان تعقیب و گریز پلیسی کشته شده، درحالی به اتهام قتل یک فروشنده مواد مخدر محاکمه شد که ادعا کرد دستی در جنایت نداشته و همدست کشتهشدهاش، عامل جنایت بوده است.
رسیدگی به این پرونده از نیمه شب بیستونهم مهر 89 بهدنبال کشته شدن یک پسر 23ساله به نام فریبرز در حاشیه اتوبان شهید آوینی تهران آغاز شد.
وقتی ماموران کلانتری 131 شهرری خود را به محل رساندند با جنازه فریبرز روبهرو شدند که با ضربات چاقو کشته شده بود. یکی از شاهدان به پلیس گفت: «نیمه شب از حاشیه اتوبان عبور میکردم که متوجه درگیری دو پسر جوان با قربانی شدم. آنها چاقو و قمه در دست داشتند. من از ترسم وارد دعوا نشدم و آنها پس از کشتن پسر جوان گریختند.»
در بررسیهای بعدی پلیسی مشخص شد قربانی در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت داشته است. به این ترتیب پلیس به چهرهنگاری رایانهای متهمان فراری پرداخت و رد یک مجرم سابقهدار در زمینه سرقت و مواد مخدر را به دست آورد.
بررسیها نشان میداد این مرد سابقهدار که احمد نام دارد سه مرتبه به جرم سرقت و دوبار به اتهام خرید و فروش مواد مخدر بازداشت شده است. پلیس مخفیگاه وی را 79 روز بعد از جنایت در خیابان فدائیان اسلام شناسایی کرد. وی که با دیدن ماموران پلیس پا به فرار گذاشته بود با شلیک چند تیرهوایی بازداشت شد.
احمد در بازجوییها به جنایت با همدستی یکی از دوستانش به نام رامین اعتراف کرد و گفت: «با مقتول در زمینه خرید و فروش مواد همکاری داشتیم اما مدتی بود سر مسائل مالی با هم اختلاف پیدا کرده بودیم. به همین خاطر من و رامین آن روز سر قرار رفتیم تا به اختلاف مالی با فریبرز پایان دهیم اما او فحاشی کرد و ما چاقو کشیدیم.» به دنبال اطلاعاتی که این مجرم سابقهدار به پلیس داد، ردیابی رامین در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران برای بازداشت این مجرم به مخفیگاهش در جنوب تهران رفته بودند که وی با دیدن ماموران پا به فرار گذاشت و تعقیب و گریز پلیس آغاز شد. رامین در جریان فرار مورد شلیک گلوله قرار گرفت و جان سپرد. به این ترتیب احمد به تنهایی پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. حکم صادره اما در دیوانعالی کشور مهر تایید نخورد و قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند با توجه به مدرکهای موجود در پرونده باید عنوان اتهامی احمد از مشارکت به مباشرت تغییر کند. به این ترتیب احمد این بار در چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار به اتهام مباشرت در قتل پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای احمد حکم قصاص خواستند. سپس احمد که حالا 35سال دارد در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «من و رامین با هم سراغ فریبرز رفته بودیم اما رامین با او درگیر شد و به رویش چاقو کشید. من قصد میانجیگری داشتم که وارد دعوا شدم. حتی در آن دعوا یک ضربه چاقو هم به پشت سرم زده شد. من هیچ ضربهای به مقتول نزدم و اکبر او را کشت. من بیگناهم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.