«مهدی خزعلی» در دوازدهمین روز از اعتصاب غذای خود در بیمارستان طالقانی تهران طی نامهای «خاندان لاری جانی» را «نشستگان بر سر سفره انقلاب» خواند که «هیچ سابقهای در جنگ و جهاد ملت ایران نداشتهاند» و تنها سهمشان از سفره انقلاب، «حبس و حصر فرزندان و یاران انقلاب» است.
به گزارش خبرنگار «آمدنیوز»، مهدی خزعلی در بخشی از این نامه، به ۶۳ حساب بانکی شخصی صادق آملی لاریجانی و دریافت میلیاردها تومان سود ماهیانه توسط وی برای مصارف نامعلوم پرداخته و نوشته است: «سؤال از نحوه مصرف سود ۶۳ حساب قوه قضاییه با کشتن من از ذهن ملت حذف نخواهد شد، «تنها راه حسابرسی و شفافیت است». باید خروجی این ۶۳ حساب توسط حسابرسان خبره بررسی و به مردم گزارش شود. اینکه چند کارمند بانک و قوه قضاییه که حسابها را لو دادهاند را دستگیر کنید یا مهدی خزعلی رو بکشید، مشکل شما را دو چندان میکند؛ «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟!»
متن نامه دکتر مهدی خزعلی خطاب به «صادق آملی لاریجانی» رئیس قوه قضاییه یه شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای شیخ صادق لاریجانی
ریاست قوه قضاییه
آن روز که مردانه در برابر دوربین به نقد خاندانتان نشستم، امروز خویش را به چشم میدیدم و با علم به کینهورزی، انتقامجویی و ظرفیت اندک شما، این بسیجی خیبر به تکلیف خویش عمل کرد و گوشهای از تاریکخانه خاندانتان را برای مردم روشن نمود.
یک هفته قبل از شهادت نابغه سیاست قرن، آن امیرکبیر دوران، بابت همان مصاحبه برای من اظهار نگرانی میکرد و میگفت: «مراقب باش، خانواده تو سختی زیادی تحمل کردهاند و ممکن است اینها بلایی سرت بیاورند» و فرمود که «من تمام مصاحبه تو راجع به لاریجانیها را دیدم!» و سخت نگران من بود.
جناب آقای لاریجانی؛
هفته بعد از مصاحبه حقیر راجع به شما، دو صهیونیست تابلودار و شناخته شده در برنامه صفحه آخر حضور یافته و هر چه خواستند علیه این حقیر در صدای آمریکا گفتند تا جاییکه اعلام نمودند: «اگر خزعلی این مطالب را در آمریکا بیان میکرد باید دستگیر میشد!»
این حمایت آشکار و بیپرده صهیونیستها از خاندان شما مهر تأییدی بود بر آنچه این حقیر بیان کرده بودم، صهیونیستها تا تعطیلی برنامه صفحه آخر پیش رفتند و نهایتاً به یک برنامه در رد حقیر و ممنوعالتصویر نمودن اینجانب در صدای آمریکا رضایت دادند!
و شما مترصد بودید تا انتقام خویش بستانید، و به بهانهای واهی که هر بیخردی آن را میفهمد و مرغ پخته را به رقص میآورد یعنی بیانیه حقیر که نوشتم: «۲۲ بهمن در خانه میمانیم و به راهپیمایی نمیآییم» مرا دستگیر کردید! آن هم با عنوان «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»!!
حضرت آقا؛ بنده نوشته بودم که در خانه میمانیم و به خیابان نمیآییم، لااقل در جرم من مینوشتید: «عدم اجتماع و تبانی!»
علیای حال، از لحظه نخست دستگیری، اعتصاب خشک کردم و طبق اخبار موثق در روز دوم اعتصاب حقیر در جمع برخی مسئولین قضایی میفرمایید که: «حالا که اعتصاب مد شده بهتر است یک آقازاده تندرو اولین قربانی اعتصابها باشد!» و حسب الأمر شما برخلاف نظر پزشکان بهداری اوین (کشتارگاه)، متأسفانه اعزام این حقیر به بیمارستان با تأخیر فراوان و حوادث عجیب همراه بود و خداوند به طور معجزه آسایی مرا از «کید جانیان» نجات بخشید و در شرایطی وخیم که همه ارگانهای حیاتی در معرض نابودی و مرگ بودند، به بیمارستان طالقانی رسیدم. (والله یعصمک من الناس را به عین دیدم.)
محبتی که پزشکان و پرستاران بیمارستان برای نجات جان من نمودند در وصف نمیگنجد، با اصرار و الحاح و گاهی التماس این عزیزان و اینکه زنده تو برای نجات کشور لازم است، چند نوبت تن به سرم درمانی دادم و از بحران نجات یافتم.
به کوری چشم دشمنان اسلام و ایران عزیز و حضرتعالی، در این سحرگاه توفیق یافتم این سطور را برای شما بنگارم و با صدای بلند فریاد کنم که به آنچه گفته و نوشتهام ایمان و اعتقاد راسخ دارم و به عنوان یک بسیجی خیبر به تکلیف خود عمل نمودهام و در پیشگاه ملت سربلندم که به «شکمبارگی شکمبارگان» رضایت نداده و سکوت نکردم.
جناب لاریجانی؛
سؤال از نحوه مصرف سود ۶۳ حساب قوه قضاییه با کشتن من از ذهن ملت حذف نخواهد شد، «تنها راه حسابرسی و شفافیت است». باید خروجی این ۶۳ حساب توسط حسابرسان خبره بررسی و به مردم گزارش شود. اینکه چند کارمند بانک و قوه قضاییه که حسابها را لو دادهاند را دستگیر کنید یا مهدی خزعلی رو بکشید، مشکل شما را دو چندان میکند؛ «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟!»
یا مطالب احمدینژاد در مجلس قبل راست است که باید برادرتان محاکمه شود، یا دروغ است که باید احمدینژاد محاکمه شود! پرونده زمین خواری برادر بزرگتان نیز با شفافیت حل و فصل میشود نه با کشتن حقیر!
آنچه امام (ره) درباره میرزا هاشم و فرزندانش بیان فرمودند هم ربطی به حقیر ندارد، بروید آن مرحوم را نبش قبر کرده و بر دار کشید!
در یک کلام، آنچه به بهانه واهی ۲۲ بهمن با من کردید مهر تأییدی بود بر همه آنچه برای خاندان «لاری جانیها» بر سر زبانها بود و در آخر امر میفرمایید که دادستان مصاحبه کند و بگوید: «علت دستگیری مهدی خزعلی انتقادات او از رئیس قوه قضاییه نبوده است!» و این خود «دم خروسی» آشکار است.
در خاتمه به استحضار میرساند، اینجانب به اصرار و خواهش اعزه و بزرگان چند نوبت اجازه سرمتراپی دادم و از مرگ حتمی رهایی یافتم، لیکن از روز ۲۶ بهمن همان مختصر سرم (یک دهم تجویز پزشک) را قطع کرده و باز به سوی شرایط بحرانی قبل پیش میروم و قاتل و جانی این شهادت را «کینهورزی لاریجانی» میدانم، این «لاری جانی» است که قصد جان مرا کرده و آمر این جنایت است!
و تاکید میکنم که لاریجانیها در انقلاب و جنگ هیچ سهمی نداشته و گامی بر نداشتهاند و تنها سهمشان از انقلاب نشستن بر سر «سفره انقلاب» و حبس و حصر فرزندان و یاران انقلاب است.
امیدوارم شهادت این حقیر پرده از چهره لاریجانیها و خائنین به اسلام و ایران بردارد که این «وعده الهی و حق» است.
«ان یریدوا خیانتک فقد خانوا الله من قبل فامکن منهم و الله علیم حکیم»؛ «اگر قصد خیانت به تو را دارند (غمگین مباش) که پیش از این به خدا هم خیانت کردهاند، خدا تو را به آنان تمکین و تسلط دهد و خدا دانا و حکیم است.»
وعده الهی حق است و خیانت خیانتکاران راه به جایی نخواهد برد. حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.
۲۸ بهمن ۹۵ ساعت ۵ صبح- CCU بیمارستان طالقانی
مهدی خزعلی