لاغراندام و ریزجثه است، اما لب که به حرف زدن باز میکند، با خودت تصور میکنی یکی از بزنبهادرهای خطرناک شهر است. به اتهام سرقت بازداشت شده اما منکر این اتهام است و مدعی است که به دلیل سابقهای که داشته بازداشت شده است.
او با کار خلاف اصلا همخونی ندارد. با پسر 20 ساله گفتوگویمان را اینطور آغاز کردیم.
به چه جرمی بازداشت شدی؟ اشتباهی بازداشت شدم، سارقی که کیفقاپی میکرده، شبیه من بوده و اشتباهی مرا گرفتهاند.
چرا تو را در میان این همه جمعیت گرفتهاند؟ علت دارد، برای اینکه من سابقهدار بودم، مرا بازداشت کردند.
سابقهداری؟ چه سابقهای؟ سرقت، یعنی کیفقاپی.
چند تا؟زیاد بود. دقیقا یادم نیست، اما بیش از 180 شاکی داشتم.
چند ساله بودی؟ 18سالم بود که وارد باند سرقت و کیفقاپی شدم.
برای چی وارد این باند شدی؟ فکر نکنید که من برای اسمش در این کار رفتم. هیچ احتیاجی به اسمش نداشتم ، بلکه احتیاج به پولش داشتم.
اسم؟ احتیاج به اسم یعنی چی؟ ببینید، برای شما این مساله گنگ و مبهم هست چون تو این کارها نیستید، اما کسانی که در این صنف هستند، برای اسمش هم دزدی میکنند. برای اینکه در محل بین بچهمحلهای دیگر معروف بشوند.
نیاز مالی برای چی داشتی؟ خرج کنم؛ برای اینکه مثل بچههای دیگر بتوانم خوب خرج کنم. بیرون بروم، تفریح کنم.
با پولهای دزدی؟ متهم جوان سکوت میکند.
چطوری سرقت میکردی؟ من سرقت نمیکردم؛ من موتورسوار بودم. ترکنشینم کیف را میقاپید و فرار میکردیم.
با پولهای سرقتی چکار کردی؟ خرج تفریح کردم.
چطور آزاد شدی؟ با سند یک میلیارد و نیمی. همدستانم هنوز بازداشت هستند. من چون سند داشتم موفق شدم بیام بیرون.
چند نفر بودید؟ 9نفر، همه بچهمحل بودیم.
روزی چند تا؟ فرق میکرد. بستگی به سوژه بود. هر چه سوژه بیشتر، تعداد سرقتهای ما هم بیشتر میشد، اما کمتر از روزی 3 تا نبود.
با چی سرقت میکردی؟ موتور، برای دوستم بود. البته سرنشینان موتور در هر سرقتی عوض میشد.
چطور دستگیر شدی؟ نمیدانم، ما خیلی محتاط کار کردیم. شماره پلاک موتور را گرفته بودیم. هر چی فکر میکنم، متوجه نمیشوم که چطوری رد ما را زدند و دستگیر شدیم.
چقدر درس خوندی؟ هیچی. اصلا حس و حال درس خوندن و مدرسه رفتن رو نداشتم. با هزار بدبختی پنجم را گذراندم و بعد خداحافظ مدرسه.
پشیمان نیستی؟ خیلی. سرقتی که هیچی برایم نگذاشت بجز 17 سال حبس، چه فایدهای داشت. هیچ پولی از آن همه سرقت بهدست نیاوردیم.
17سال حبس داری؟ بله، 180 تا شاکی دارم. میدانید این یعنی چی! وقتی فکر میکنم که با هر کیفقاپی چه ترس و دلهرهای به جان مالباخته انداختهام، 17 سال هم برای کاری که کردهام کم است.
در سرقتهایتان از چاقو هم استفاده میکردی؟ به آنجا نمیرسید، آنقدر سریع کیف را میزدیم که به شاکی فرصت نمیدادیم مقاومت کند چه برسه که با تهدید چاقو، کیف را بگیریم.
سوژهها را چطور انتخاب میکردی؟ فرقی نداشت، زن و مرد و پیر و جوان برای ما فرقی نداشت. مهم این بود که کسی گوشی تلفن مدل بالا یا تیپ خوب داشته باشد.
+11
رأی دهید
-0
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۴۴
شب تاب - یوکوهاما، ژاپن
خوب میرفتى قاطى دست اندر کاراى رژیم ، میدزدیدى مى بردى و مىخوردى در حاشیه امنیت! اگر هم بفرض گند کارت در میومد، ترفیع مى گرفتى مى فرستادنت یه پُست بهتر ، تا بیشترو بهتر از قبل بچاپى!!
6
13
جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۸
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.