روزنامه ایران : این فوتبالیست سابق مدعیاست که وابستگان همسر موقت سابقش او را ربوده بودند اما تحقیقات نشان می دهد ماجرا مربوط به یک اختلاف خانوادگی است
ناصر محمدخانی، فوتبالیست سرشناس کشور با گذشت 14 سال از کشته شدن همسر اولش، اکنون درگیری پرماجرایی با همسر موقتش و خانواده او پیدا کرده است.
یکی از نزدیکان وی که تلفن همراه ناصر را در اختیار داشت، در گفتوگو با خبرنگار حوادث «ایران» در باره حادثهای که برای بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی فوتبال کشورمان رخ داده بود، گفت: «شامگاه سهشنبه افراد وابسته به خانواده همسر موقتش، او را ربوده بودند تا با زور و تهدید از او امضا و اثر انگشت گرفته و اموالش را به نام خود کنند.»وی ادامه داد: اوایل هفته گذشته برای حضور در مسابقه فوتبال بین تیم پیشکسوتان پرسپولیس و منتخب تیم شهدای «چوار» به ایلام رفته بودیم که مسابقه بعداز ظهر روز سهشنبه نوزدهم بهمن برگزار شد. پس از مسابقه اعضای تیم با هواپیما به تهران برگشتند و ناصر در فرودگاه مهرآباد سوار خودروی یکی از دوستانمان شد تا به خانه برگردد. نیمه شب بود که در بزرگراه آزادگان، سرنشینان دو پراید و دو موتورسیکلت راه را بر خودروی آنها بستند و با تهدید و فحاشی ناصر را سوار خودروشان کرده و بردند.بدین ترتیب سناریوی آدم ربایی ناصر محمدخانی کلید خورد و او به ناچار سوار بر خودروی پرایدی شد که تمامی سرنشینانش و راکبان موتورسیکلتها را بخوبی میشناخت. زمانی که ناصر را با خود بردند، راننده خودرویی که او سوارش بود خیلی سریع ماجرا را به من خبر داد. زمانی که از موضوع با خبر شدم، 10 دقیقه بعد، با کلانتری 152 خانی آباد نو تماس گرفتم. بدین ترتیب مأموران اداره آگاهی و بازپرس جنایی وارد عمل شدند.
دردسرهای سریالی
دوست محمدخانی که خوب میدانست عاملان این ماجرا چه کسانی هستند و او را به کجا بردهاند، به همین دلیل اطلاعات خوبی در اختیار پلیس قرار داد. این فرد آشنا در رابطه با اختلاف ناصر و افرادی که او را با زور برده بودند، گفت: حدود یک سال قبل ناصر با خانمی آشنا شد و او را به عقد موقت خود درآورد. اما بعد از آن رابطهشان تمام شد، اما همسر موقتش و خانواده او دستبردار نبودند. مدام از او پول میخواستند و ناصر به خاطر اینکه دلش نمیخواست بار دیگر اسمش درافکارعمومی و رسانهها مطرح شود و از حاشیهسازی ناراحت بود، سعی میکرد هر چه را که آنها میگویند قبول کند. آنها به بهانههای مختلف از ناصر پولهای زیادی گرفتند در حالیکه او برای هیچ کدامشان مدرک و سندی ندارد. مدتی قبل هم آنها 7 چک در مجـــــــــــموع به ارزش 35 میلیون تومان از ناصر گرفتند تا چکها را خودشان وصول کنند. اما این اتفاق نیفتاد و ناصر سه چک اول را پاس کرد و جلوی 4 چک دیگر را بست، چهارمین چک به بانک رفت و برگشت خورد. اما این تمام ماجرا نبود چراکه حدود یک ماه قبل، در حدود 17 نفر از اقوام همسر موقتش به خانه ناصر آمدند و آنجا را به تصرف خودشان درآوردند و او را هم به زور نگه داشتند تا اینکه ناصر به بهانهای از خانه بیرون آمد و دیگر برنگشت. اما آنها دستبردار نبودند و زمانی که متوجه شدند ناصر برای بازی به ایلام رفته، تصمیم گرفتند او را در راه فرودگاه با تهدید و فحاشی با خود ببرند. آنطور که راننده خودروی ناصر میگفت آنها فحاشی میکردند و میگفتند او کلاهبردار است.
تعهدی برای آزادی