وقتی پلیس در جریان رسیدگی به پرونده کشته شدن یک مرد به بنبست رسید و به رابطه پنهانی همسر او و یک مرد غریبه پی برد، زن جوان پس از چهار سال و نیم به اتهام رابطه نامشروع، پای میز محاکمه ایستاد.
این زن و دوست پنهانیاش درحالی به شلاق و تبعید محکوم شدند که پرونده قتل شوهرش همچنان باز است.
رسیدگی به این پرونده از سیویکم فروردین 91 به دنبال ناپدید شدن مرد 33 سالهای به نام احمد در دستور کار پلیس تهران قرار گرفت. شواهد نشان میداد این مرد همراه دو نفر از دوستانش از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است. تلاش پلیس برای افشای راز ناپدید شدن او آغاز شده بود که جنازه خونین احمد در جاده جمالآباد در شمال تهران درحالی پیدا شد که شواهد نشان میداد با ضربههای متعدد چاقو کشته شده است.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات به پرس و جو از همسر این مرد پرداخت اما به سرنخ مناسبی نرسید. درحالی که فرضیه جنایت کینهجویانه یا جنایت باانگیزه تسویهحساب مالی قوت گرفته بود، پلیس با بررسی ریز مکالمات تلفنی همسر او به نام سپیده به رابطه پنهانی زن جوان با یک مرد غریبه به نام احسان پی برد. به این ترتیب سپیده تحتبازجویی قرار گرفت و به رابطه پنهانی با برادر همسایهشان اعتراف کرد. به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و احسان بهعنوان اولین مظنون بازداشت شد. درحالی که احسان و سپیده منکر دست داشتن در جنایت بودند، پلیس مدرکی علیه آنها به دست نیاورد و تحقیقات پلیسی به بنبست رسید و آنها با قرار وثیقه آزاد شدند.
با گذشت بیش از چهار سال از این ماجرا پدر و مادر احمد علیه عروسشان و احسان شکایت کردند و خواستار رسیدگی به اتهام رابطه پنهانی آنها شدند. به این ترتیب سپیده در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست حسین اصغرزاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه که احسان بهرغم احضار شدن در دادگاه حضور نداشت، زن جوان روبهروی قضات ایستاد و گفت: «من و همسرم زندگی بدی نداشتیم اما احمد مدام سر کار بود و حتی برای صحبت کردن با من هم وقت نمیگذاشت. از زندگی یکنواخت خسته شده بودم به همین خاطر وقتی احسان که برادر همسایهمان بود چند بار با من تماس گرفت و ابراز علاقه کرد قبول کردم تا گاهی اوقات با او صحبت کنم. من و احسان دو ماه بود که با هم تلفنی و پیامکی در ارتباط بودیم ولی من هیچ وقت به دیدن او نرفتم. همان موقع بود که شوهرم کشته و جنازهاش در حاشیه شهر پیدا شد.»
او در حالی که بهشدت گریه میکرد، در تشریح جزئیات زندگیاش گفت: «میدانم اشتباه کردهام و از داشتن این رابطه پنهانی با احسان پشیمانم و حالا توبه کردهام. بعد از کشته شدن همسرم با خیاطی زندگی خودم و دختر 6 سالهام را اداره میکنم. من هر روز ناچارم دختر خردسالم را پیش خواهر و مادر بیمارم بگذارم و تا دیروقت در محل کارم بمانم. زندگیام را به سختی اداره میکنم و حالا از قضات دادگاه تقاضای تخفیف در مجازاتم را دارم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و در حالی که پرونده قتل همسر این زن همچنان باز است، سپیده را به 99 ضربه شلاق و یکسال تبعید محکوم کرد. قضات دادگاه احسان را نیز غیابی به شلاق و تبعید محکوم کردند.