درباره تلاشها در تیرماه ۶۷ برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ:
در جلسه سران قوا با دیگران که مشورت میکردیم، به این نتیجه رسیدیم که باید قطعنامه (۵۹۸) را بپذیریم. برای همین موضوع خدمت امام رسیدیم و بحث کردیم. وضع را گفتیم و نامه آقای (محسن) رضایی (فرمانده سپاه) و نامه دولت و مسائل دیگر مطرح شد. اصل مسئله پذیرفته شد که قطعنامه را بپذیریم. بحث اینگونه ادامه یافت که چگونه اعلام کنیم. امام گفتند: ما بارها گفتیم که اگر جنگ بیست سال طول بکشد، میایستیم و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون میجنگیم. این حرفهای ما در گوش مردم هست. نمیخواهیم مردم به ما بیاعتماد شوند. وقتی بحث به اینجا رسید، من گفتم: اگر مسئله این است، من الان از طرف شما اختیار دارم و بهجای شما اداره میکنم. اگر اجازه بدهید، من اعلام پذیرش میکنم که طبعاً معتبر است. وقتی کار پیش رفت و عملی شد، شما مرا محاکمه کنید و اعدام کنید، منتها بگذارید اول کار انجام شود تا مسئولیت آن به گردن من بیفتد و کسانی که ناراضی میشوند، مرا مسئول این کار بدانند… واقعا بعد از پذیرش آتش بس احساس آرامش میکردم.
اکبر هاشمی رفسنجانی توانست موافقت آیتالله خمینی را با پایان جنگ ۸ ساله با عراق جلب کند.
گفتوگویی درباره اقدامات عزل آیتالله منتظری با این نامه حتی بعضیها اقدام به کشتن آیتالله منتظری میکنند در گفتوگو با سایت آینده درباره اقداماتش در زمان عزل آیت الله منتظری در سال ۶۸:
در نقطه جوش زمان عزل ایشان که یادم است، این بود که مجلس خبرگان را داشتیم. احمد آقا نامهای را به من داد و گفت: امام میگویند شما و آقای خامنهای این نامه را برای آقای منتظری ببرید. نامه خیلی تند بود. اگر منتشر میشد، آقای منتظری خیلی آسیب میدیدند ... در همین فاصله احمد آقا اطلاع دادند که امام نامه را به رادیو دادند تا بخوانند... به احمد آقا گفتیم: به رادیو بگویند فعلاً نامه را نخوانند تا ما پیش امام بیاییم… فکر میکنم من و آقایان خامنهای (رئیس جمهور)، (عبدالکریم) موسوی اردبیلی (رِئیس شورای عالی قضایی) و (علی) مشکینی (رئیس مجلس خبرگان) رفتیم. ساعت ۹ رسیدیم. امام هم معمولاً از مغرب به بعد کسی را نمیپذیرفتند. برای استراحت به اندرونی رفته بودند. به ایشان اطلاع دادند و آمدند. خدمت ایشان بحث کردیم که نامه تندی است. شما که میگویید آقای منتظری در حوزه بنشینند و بعدها فقیه و مرجع شوند و طلبه تربیت کنند، با این نامه حتی بعضیها اقدام به کشتن ایشان میکنند. ایشان گفتند: اگر این کار را نکنم، فتنه نمیخوابد. این مسئله مهم است. خیلی بحث کردیم. دیدم امام مقاومت میکنند که رادیو بخواند. به گریه افتادم و گفتم ما آمدیم داریم از شما خواهش میکنیم و شما قبول نمیکنید. بعد از گریه من گفتند: میگویم امشب نخوانند. ما هم بیرون آمدیم. وقتی به منزل آمدم، خانواده فهمید و متأثر شد و به گریه افتاد...
امام گفتند شما آدم دارید خرداد ۱۳۶۸ یک روز پس از درگذشت آیتالله خمینی و در زمان تصمیمگیری مجلس خبرگان:
در جلسهای با حضور سران سه قوه آقای نسخت وزیر (میرحسین موسوی) و حاج احمد آقا در محضر امام بحث شد. حرف ما با حضرت امام این بود که اگر این قضیه اتفاق بیفتند (برکناری آیتالله منتظری از قائم مقام رهبری٬ به دلیل نبود مرجع تقلید مناسب رهبری) ما بعدا با قانون اساسی مشکل داریم زیرا ممکن است خلا رهبری پیش بیاید. ایشان گفتند خلا رهبری پیش نمیآید و شما آدم دارید. گفتم چه کسی ایشان در حضور آقای خامنهای گفتند این آقای خامنهای.
او با نقل این جمله موفق به قانع کردن مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب علی خامنهای به جانشینی آیتالله خمینی شد.
این خیانت قابل بخشش نیست نماز جمعه تهران اردیبهشت ۷۶ یک هفته پیش از انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور بعدی:
هر مقامی از رئیس جمهور، شورای نگهبان، وزارت کشور، ائمه جمعه، ناظران همه و همه، فرض براین است که ما طبق قانون اساسی و همچنین توصیههای رهبر معظم انقلاب میخواهیم مردم به پای صندوق بیایند و رأیشان را بدهند، ما از مردممان که نمیترسیم، مردم ما که تا به حال هرجا انبوه مردم بودند ما سود کردهایم. بنابراین به نظر میرسد آنها، من به خصوص مجریانی که مسئولیت من هم آنجا هست مخاطبم آنها هستند، واقعاً این خیانت قابل بخشش نیست و امروز هیچ گناهی را بدتر از این نمیدانم که کسی به خودش حق بدهد که در آراء مردم دست ببرد یا جریان را منحرف کند…
گفته میشود هشدار هاشمی رفسنجانی یکی از عوامل مهم جلوگیری از دخالت یا تقلب انتخاباتی بوده است.
اعتراض به "رویههای ناصواب" در انتخابات سال ۸۴ بیانیه در تیرماه ۱۳۸۴ و پس از روشن شدن نتایج و پیروزی محمود احمدی نژاد:
حضور شکوهمند ملت این بار از ناحیه کج سلیقگیها و بد دلیهای برنامه ریزی شده به رنج افتاد و طی رقابتهای انتخاباتی از طریق تخریب نامزدها و زیر سؤال بردن غیرمنصفانه عملکردهای انقلاب اسلامی و مدیران کشور آغاز شد و در متن برگزاری انتخابات به برخی دخالتهای سازمان یافته در هدایت آرا انجامید و معلوم نیست این رویه ناصواب اگر نهادینه شود، رو به کجا خواهد برد؟
آقای هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات در خطبههای نماز جمعه تهران گفت از آنچه در انتخابات رخ داد "به خدا شکایت میبرد".
اجازه بدهیم به آغوش خانوادههایشان بازگردند نماز جمعه ۲۶ تیرماه ۱۳۸۸ پس از آغاز سرکوبها:
جمهوری اسلامی لفظ تشریفاتی نیست. هم جمهوری است و هم اسلامی. باید این دو با هم باشند. اگر هر یک از این دو آسیب ببیند، دیگر انقلاب و جمهوری اسلامی نخواهیم داشت. ما باید همه چه نظام حکومت دولت مجلس نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی و مردم یعنی معترضان همه باید در چارچوب قانون حرکت کنیم. ما اگر از قانون تجاوز کنیم دیگر هیچ مرزی ندارد. و باید با قانون مسائلمان را حل کنیم و همه قانع باشیم. حالا هرچه شد با این قانون حالا اگر کسانی از بعضی قوانین دل خوشی ندارند باید بعداً سعی کنند که قوانین اصلاح شود و هر وقت که لازم است این اشکالاتی که دیده شده یکروزی حل میشود... لازم نیست در این شرایط ما افرادی را که به این نامی که الان هست در زندان داشته باشیم. اجازه بدهیم اینها به آغوش خانوادههایشان بازگردند… آسیبدیدگان این حوادثی که اتفاق افتاد باید همدردی و دلجوئی بشود آنهائی که عزا دارند هم به آنها تسلیت بدهیم و هم دل آنها را دوباره با نظام نزدیک کنیم و اینکار شدنی است. امیدوارم این خطبه نماز جمعه شروعی در آینده باشد و بتوانیم از مشکلی که میتوان نام بحران را روی آن گذاشت به خوبی عبور کنیم و دوباره شاهد همدلی و همراهی یک رقابت سالم باشیم.
این آخرین نماز جمعه به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی بود. این اظهارات به حذف همیشگی او از امامت جمعه تهران و شروع سلسلهای از محدودیتها علیهاش منجر شد.
یک مجتهد نمیتواند در همه ابواب فقهی متخصص باشد پیشنهاد تشکیل شورای فقه و فتوا تیرماه ۱۳۹۱ در گفتوگو با سایت شفقنا:
در دوران نوآوری، بحث تخصصی شدن اجتهاد جدی است. با توجه به وجود آمدن دهها فصل و باب جدید در روابط انسانها و جوامع و تمامی کشورها نظام اسلامی نمیتواند در آن مسایل بینظر و بیتفاوت باشد. یک مجتهد نمیتواند به تنهایی در همه ابواب مورد نیاز فقهی جامعه و مردم متخصص باشد. الان همه میفهمند که یک مجتهد نمیتواند به تنهایی در همه ابواب مورد نیاز فقهی جامعه و مردم متخصص باشد. هیچ کس قدرت این کار را ندارد. چگونه میتوانیم در عمر ۳۰ یا ۴۰ ساله تحصیل همه علوم دنیا را در حقوق بینالملل، حقوق کودک، حقوق زن، حقوق معلولین، حقوق جامعه و دهها رشته دیگر در حد متخصصان یاد بگیریم؟ در حالی که هرکدام آنها در حد یک تخصص بسیار بالاست که هر کدام چند رشته جدا و گرایش در زیرمجموعه خود دارند. واقعا نمیتوان قبول کرد که یک نفر با علم به همه علوم در همه مسایل فتوا بدهد… اگر فقه تخصصی را پذیرفتیم تقلید تخصصی را هم باید بپذیریم یعنی لازم نیست مقلدین در همه امور از یک مجتهد تقلید کنند. میتوانند بررسی کنند که مثلا مجتهد متخصص در قضا، دفاع، مسایل اخلاقی، مسایل اقتصادی و غیره کیست تا در هریک از مسایل از بهترینهای همان موضوع تقلید کنند…. باید شورای فقهی را بپذیریم...
این مصاحبه واکنش های بسیاری را در میان مخالفان و منتقدان اکبر هاشمی رفسنجانی ایجاد کرد و حتی گروهی پیشنهاد او را طرحی برای تضعیف ولایت فقیه کردند.
شاید در آینده بدون شورای رهبری نتوان کار درست انجام داد پیشنهاد تشکیل شورای رهبری پس از آیتالله خامنهای روزنامه جمهوری اسلامی بهمن ۱۳۹۳:
اگر فردا آیتالله خامنهای نباشد چه کسی را دارید که رهبری را بر عهده بگیرد… شاید در آینده بدون شورا نتوان کار درست را انجام داد… خودِ آیتالله خامنهای به من گفتند من احساس خفقان میکنم که انسان بخواهد برای همیشه بماند و مردم هم هیچ چارهای نداشته باشند… من میگویم کاری که کردیم، در زمان خودش کار درستی بود. اینکه به دست چه کسی میافتد، یک نگرانی برحق است. اما اگر اشکالی هست، در عملکرد خبرگان است...اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتما میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. خبرگان قانونی گذراند که هر یک از سازمانهای زیر نظر رهبری که از آنها خواسته شده باید در هر اجلاس گزارش بدهند و ده سوال از آنها بشود و جواب بدهند. دعوت کردیم که بیایند. مثلا گفتیم رئیس سازمان صدا و سیما بیاید. بعد از مدتی گفت که نمیآییم . به همه گفتیم که بیایند اما نیامدند. در آخر یک مورد آسان پیدا کردیم و گفتیم رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه بیاید. در ابتدا همه خوشحال میشدند اما وقتی موعد میشد، نمیآمدند. رئیس شورای ائمه جمعه هم نیامد. رهبری هم گفته بودند هر کسی که خودش داوطلب باشد، میتواند بیاید…
آقای هاشمی رفسنجانی در ماههای آخر زندگی بارها از تصمیم خبرگان رهبری در انتخاب آیتالله خامنهای دفاع کرد آقای هاشمی رفسنجانی در ماههای آخر زندگی بارها از تصمیم خبرگان رهبری در انتخاب آیتالله خامنهای دفاع کرد. در یکی از آخرین اظهار نظرهایش در این باره (آذر ۹۵) آقای هاشمی گفت بارها گفتهام آیتالله خامنهای هنوز بهترین انتخاب خبرگان بود... دعا کنیم که این روند ادامه داشته باشد، چون برخی از دشمنان اندیشههای امام و شخص آیتالله خامنهای، با دوستنمایی به خیلی از مراکز حساس نفوذ کردهاند که از بیان ایران ستیزی ابایی ندارند.
نامه به آیتالله خامنهای: از جناب عالی با توجه به مقام و شخصیتتان انتظار است این نامه تاریخ ندارد، اما سه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۸ سه روز قبل از انتخابات جنجالی سال ۸۸ منتشر شد:
اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیدههای زشت و گناه آلودی مثل تهمت، دروغها و خلاف گوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسوولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلفهای صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات شأن و منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق شکن علی رغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه میتوانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟ اکنون که امام راحل (ره) آن پیر فرزانه و حلال مشکلات و ملجاء همه و یار صبور و دیرینهی هر دوی ما آیتالله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند، در بین ما حضور ندارند، شما ماندهاید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم، از جناب عالی با توجه به مقام و مسوولیت و شخصیتتان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنههای خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح میدانید اقدام موثری بنمایید و مانع شعلهورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید...
سرچشمه شاید گرفتن به بیل /چو پر شد نشاید گرفتن به پیل
دوست، همراه، و هم سنگر دیروز، امروز و فردایتان
اکبر هاشمی رفسنجانی
این نامه واکنش بسیار منفی طرفداران آیتالله خامنهای را برانگیخت که میگفتند ضمن متوجه کردن اتهاماتی به نظام بدون سلام خطاب به رهبر ایران نوشته شده است.
درباره آمریکا من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم پس از آنکه مخالفان هاشمی رفسنجانی نقل قولی از آیتالله خمینی در یکی از کتابهای خاطرات او را غیرواقعی خواندند او دوباره اعلام کرد که بنیانگذار جمهوری اسلامی با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بود. این گفتهها مربوط به سال ۸۹ است و در کتابی با عنوان صراحت نامه منتشر شده است:
موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم...
درباره احمدینژاد باید پاسخ بدهند اردیبهشت ۱۳۹۲ در پاسخ به دانشجویان٬طلاب و روزنامه نگارانی که خواستار نامزدی او در انتخابات سال ۱۳۹۲ شده بودند:
اینکه میگوئید در کشور تنها من هستم که میتوانم مشکلات را برطرف کنم برای من شرمندگی است. اگر حرفهای شما را بپذیرم یعنی اینکه در کشور، دیگر مرد توانمندی نیست و ما نتوانستهایم در این ۳۴ سال افرادی را برای مدیریت کشور تربیت کنیم. اگر به نظرات بنده عمل میشد، امروز گرفتار شرارتهای سال ۸۸ نمیشدیم چون برای من این اتفاقات روشن بود. دانشجویان و طلاب اصلاح طلب به انتقاد از دولت محمود احمدینژاد در داخل کشور پرداخته و گفته که "احمدینژاد استاندار من بود، فرماندار من در خوی بود و بخشدار من در ماکو و میشناختمش ولی سیاستش این بود که نیروهای انقلابی حذف و بدنام شوند. و امروز میبینیم که سیاست ما بیبرنامه و روز مره شده است. آقای احمدینژاد اعلام کرد که برنامه چهارم توسعه اقتصادی را باید خمیر کرد و بعد اعلام شد که ۲۳ درصد برنامه چهارم توسعه اجرا شده است. خب اگر دولت هم نبود این ۲۳ درصد اجرا میشد و شاید هم بیشتر چون کشاورز و کارمند و معلم و مردم به کار خودشان میپرداختند. حکومت برای مردم است. این نمیشود که هر کس هرکاری دلش بخواهد بکند و به مردم اجازه ندهد اعتراض کنند. مردم صاحب حکومت هستند. خدا هم حق حکومت را تنها به ۱۲ معصوم داد و بعد از آن هر فردی که مسئول حکومت شد به رای مردم آمد. اگر دولت بر مردم تحمیل شود مردم در شرایط خطر همکاری نمیکنند و هیچ دولت دیکتاتوری نمیتواند در دنیا موفق شود.
آقای هاشمی رفسنجانی در این انتخابات نامزد شد اما شورای نگهبان صلاحیت او را رد کرد. هاشمی از نامزدی حسن روحانی حمایت کرد که همراه با دعوت خاتمی٬ نقش اساسی در پیروزی آقای روحانی داشت. او پس دو سال پس از این انتخابات گفت کسانی که محمود احمدینژاد راتا حد تقدس بالا میبردند، باید پاسخ بدهند که چگونه به خود اجازه دادند تا چنین انحرافی در انقلاب اسلامی ایجاد شود.
مردم میترسند زن خودشان را به سفر خارجی ببرند