یک مجرم سابقهدار که درجریان سرقت مسلحانه از یک طلافروشی یک عابرپیاده را کشته و پس از دستگیری پرده از جنایتی دیگر هم برداشته بود، رضایت اولیایدم دو قربانی را جلب کرد و دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد تا بار دیگر به زندگی برگردد.
جواد 31ساله عصر نوزدهم مرداد 89 در جریان سرقت 5 کیلوگرم طلا از یک طلافروشی در خیابان مجیدیه جنوبی، به سوی شاهدان که مانع فرار او شده بودند، شلیک کرد و رضا 40 ساله را کشت و فرار کرد. تلاش برای ردیابی دزد نقابدار آغاز شده بود که او 9 ماه پس از حادثه، بازداشت شد.
جواد در بازجوییها به شلیک خونین اعتراف کرد و از جنایتی دیگر که 29 شهریور 87 در مهرویلای کرج رقم زده بود، پرده برداشت.
او پای میز محاکمه ایستاد و به جرم دو جنایت مسلحانه به دوبار قصاص محکوم شد.
حکم صادره در دیوانعالی کشور تایید شده بود که او توانست با پرداخت دیه، رضایت اولیایدم دو قربانی را جلب کند و از چوبهدار به زندگی برگردد.
او دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی برای جواد تقاضای کیفر کرد.
سپس جواد که حالا 37سال دارد، در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات نخستین قتل گفت: «سال 87 به جرم قاچاق مواد مخدر در یکی از استانهای غربی کشور دستگیر شده و به زندان محکوم شدم.
در زندان قزلحصار با مردی به نام سعید آشنا شدم که میگفت میتواند از زندان برایم مرخصی بگیرد و وثیقهام را هم آزاد کند. او از من 50 میلیون تومان پول گرفت و گفت میتواند وثیقهای را که به دادسرا سپردهام، آزاد کند. به همین خاطر از زندان مرخصی گرفتم و دیگر به زندان برنگشتم. چند هفته بعد داییام که برای آزادی من سند گذاشته بود با من تماس گرفت و گفت به خاطر مراجعه نکردن من به زندان، وثیقهاش توقیف شده است. من سراغ سعید که او هم از زندان آزاد شده بود، رفتم و از او خواستم تا پولم را پس بدهد اما او ادعا کرد کسی که قرار بوده کارم را درست کند، از کشور فرار کرده است. من که از شنیدن این حرف عصبانی شده بودم سعید را که داخل ماشینش نشسته بود با شلیک یک گلوله به سرش کشتم و فرار کردم و دوسال بعد پس از سرقت مسلحانه از طلافروشی دستگیر شدم.» وی ادامه داد: «بعد از صدور حکم قصاص به خانواده سعید 165 میلیون تومان پول دادم تا توانستم رضایت آنها را جلب کنم.»
او در تشریح شلیک خونین در جریان سرقت مسلحانه طلافروشی نیز گفت: «من و دوستم از قبل نقشه سرقت از طلافروشی را طراحی کرده بودیم. به همین خاطر نقاب به صورت زدیم و با کلتکمری به طلافروشی رفتیم. نزدیک به پنج کیلوگرم طلا دزدیدیم اما هنگام فرار، شاهدان که متوجه ماجرا شده بودند به سمت ما آمدند. من از ترسم طلاها را زمین انداختم تا با موتور فرار کنم اما رضا که شاهد ماجرا بود، فریاد کشید اسلحه ما قلابی است. همین فریاد کافی بود تا رهگذران به سمت ما حمله کنند. من هم برای متفرقکردن آنها تیر هوایی شلیک کردم، یکی از تیرها ناخواسته به شکم رضا برخورد کرد ولی واقعا قصد کشتن کسی را نداشتم. من با پرداخت 400 میلیون تومان به اولیایدم رضا توانستم رضایت آنها را جلب کنم .
من با سختی فراوانی توانستم مبلغ دیه را به اولیایدم سعید و رضا بپردازم. حالا در زندگی غیر از همسر و فرزندم چیزی ندارم و از قضات دادگاه تقاضا دارم به خاطر آنها مرا ببخشند و در مجازاتم تخفیف قائل شوند. من از کارهای گذشتهام پشیمانم.»
در پایان این جلسه هیاتقضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.