مادر پسری که برادر دوقلویش را کشته بود، اعلام گذشت کرد
مادر پسری که به دست برادر دوقلویش کشته شده در حالی دیروز در دادگاه اعلام گذشت کرد که پیچیدگیهای این پرونده موجب شد پرونده برای رفع نواقص به دادسرای امور جنایی برگردانده شود.
سی و یکم مرداد 94 مرد 25 سالهای به نام سامان با کلانتری پیشوای ورامین تماس گرفت و از قتل برادر دوقلویش به نام ساسان خبر داد. پلیس وقتی به آدرس مورد نظر رفت با جنازه مرد جوانی روبه رو شد که با یک ضربه چاقو به سینهاش کشته شده بود. جنازه در حالی به پزشکی قانونی منتقل شد که سامان به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت. او گفت: «برادرم به هروئین معتاد بود و کار درست و حسابی نداشت. او با وجود مخالفتهای زیاد خانواده، با زن میانسالی به نام شهلا ازدواج کرد. اما از پس مخارج زندگی برنمیآمد، به همین دلیل من به او کمک مالی میکردم تا اینکه یک روز عصر، همسر برادرم در حالی که گریه میکرد با من تماس گرفت و مرا به خانهاش دعوت کرد. وقتی خودم را به خانه برادر دوقلویم رساندم متوجه شدم برادرم و همسرش با هم درگیر شدهاند. همسر برادرم از رفتارهای ساسان گلایه کرد و گفت او نوه سه سالهاش را کتک زده است. من عصبانی شدم و علت این رفتار را از برادرم پرسیدم اما چون ساسان تحتتاثیر مصرف مواد مخدر حال طبیعی نداشت گفت این ماجرا ارتباطی به من ندارد و با میله پلاستیکی به من حمله کرد و به سرم کوبید. من هم که کنترل اعصابم را از دست داده بودم به آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم. میخواستم برادرم را بترسانم اما درگیری بالا گرفت و چاقو ناخواسته به سینهاش خورد. من همان موقع با اورژانس تماس گرفتم اما کار از کار گذشته بود. به همین خاطر پلیس را خبر کردم.»
به دنبال اعترافهای پسر جوان کیفرخواست صادر و به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه که به ریاست حسین اصغرزاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.
سپس مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و حرفهایی زد که موجب پیچیدهتر شدن پرونده شد. زن سالخورده که اشک میریخت، گفت: «پسرهای دوقلویم به هم وابسته بودند و رابطه خوبی با هم داشتند اما من نمیدانم چه شرایطی پیش آمد که سامان دست به قتل برادرش زد. من یک سال است داغدار شدهام و حالا حاضر به اعدام پسر دیگرم نیستم. به همین دلیل اعلام گذشت میکنم و چون پیر و بیمار هستم تقاضا دارم اعلام رضایتم در دادگاه ثبت شود.»
او در تشریح علت ازدواج قربانی با یک زن میانسال گفت: «پسرم دلباخته یک زن مطلقه به نام مریم شده بود که یک فرزند پسر داشت. او به خواستگاری زن جوان رفت اما با مخالفت مادر او روبه رو شد. پس از مدتی پسرم با وجود مخالفتهای فراوان من با مادر مریم ازدواج کرد. پسربچهای که دعوا سر کتک زدن او رخ داده بود، پسر مریم بود که در خانه ساسان زندگی میکرد.»
پیچیدگیهای این پرونده و نبود اسم پسران دوقلو در شناسنامه مادرشان و همچنین نبود برگه انحصار وراثت موجب شد قضات دادگاه پرونده را برای تحقیق و رفع نواقص آن به دادسرای امور جنایی برگرداند. پس از رفع نواقص با توجه به اعلام گذشت تنها ولیدم، سامان از جنبه عمومی جرم محاکمه میشود.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان