پایان تلخ رابطه نامشروع

متهم به قتل پسر جوان اعتراف کرد که وقتی متوجه رابطه نامشروع مقتول با همسرش شده با او درگیر شده و حین درگیری پسر جوان از طبقه پنجم سقوط کرده و جانش را از دست داده است.
 
به گزارش خبرنگار مهر، ساعت ۲۲:۳۰ روز بیست و دوم آبان از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ ، وقوع یک فقره فوت مشکوک به کلانتری ۱۳۶ فرجام اعلام شد.
 
با حضور مأمورین کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد جوانی حدودا ۳۰ ساله بنام علیرضا از پشت بام یک ساختمان پنج طبقه در منطقه شمیران نو به پائین سقوط نموده و فوت کرده است.
 
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فوت مشکوک» و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
 
در شرایطی که تصور می شد متوفی از پشت بام محل سکونتش به پائین پرتاب شده اما در ادامه مشخص شد که محل متوفی در محل دیگری زندگی می کند و علت مشخصی برای حضور وی در آنجا وجود نداشته است.
 
در شرایطی که تمامی شواهد اولیه نشان از وقوع یک حادثه می داد، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با انجام تحقیقات میدانی اطلاع پیدا کردند که متوفی در پشت بام ساختمان محل وقوع با یکی از اهالی ساختمان بنام داوود (۳۵ ساله) درگیر شده و احتمالا طی درگیری با «داوود»، از پشت بام به پائین پرتاب شده است ؛ لذا برابر هماهنگی با بازپرس پرونده ، “داوود” در همان تاریخ وقوع حادثه ( ۲۲/۰۸/۱۳۹۵ ) دستگیر و جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس اگاهی انتقال داده شد.
 
داوود در اظهارات اولیه به کارآگاهان مدعی شد که در زمان وقوع حادثه در داخل خانه اش بوده و هیچ اطلاعی از نحوه مرگ متوفی که یکی از دوستانش نیز بوده، ندارد. در ادامه ی رسیدگی به پرونده ی فوت مشکوک ، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود و بنا بر اظهارات داوود اطلاع پیدا کردند که متوفی از چندی پیش با همسر وی طرح دوستی ریخته و همین موضوع زمینه رفت و آمد متوفی را به محل ایجاد کرده است. با بدست آمدن اطلاع اخیر در پرونده ، سرانجام داوود در ساعت ۱۶ روز گذشته به درگیری منجر به جنایت با علیرضا اعتراف کرد.
 
داوود در اعترافاتش به کارآگاهان گفت:از چندی پیش بود که متوجه ارتباط همسرم با علیرضا شدم اما به واسطه روابط فامیلی و خانوادگی سعی در پنهان نگه داشتن موضوع را داشتم حتی در چندین نوبت نیز به علیرضا اخطار داده بودم تا اینکه از مدتی پیش ، همسرم به من فشار وارد می کرد که از یکدیگر جدا شویم اما من همچنان بواسطه همان ملاحظات خانوادگی همچنان سعی در حفظ زندگی خود داشتم . من و برادرم با دو خواهر ازدواج کرده ایم و با یکدیگر باجناق هستیم، اطمینان داشتم که در صورت متارکه از همسرم ، این موضوع در زندگی او و همسرش نیز تأثیر خواهد گذاشت و به همین علت با پیشنهاد همسرم مخالفت می کردم .
 
داوود در خصوص شب حادثه نیز به کارآگاهان گفت: از طریق تماس یکی از همسایگان اطلاع پیدا کردم که علیرضا مجددا به خانه ام آمده است. بلافاصله به خانه رفته و شروع به وارسی داخل خانه کردم. علیرضا داخل خانه نبود ، به ناگاه متوجه ی پشت بام شده و به آنجا رفتم. داخل پشت بام بود که علیرضا را در حالیکه در پشت یک کولر آبی پنهان شده بود ، پیدا کردم. با او گلاویز شده بودم که ناگهان پایش به جایی گیر کرد و به علت از دست دادن تعادلش به پائین سقوط کرد.
 
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس اگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر به خبرنگار مهر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به مشارکت در درگیری منجر به مرگ متوفی، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس م پرونده صادر شد ؛ متهم پرونده نیز جهت انجام تحقیقات تکمیلی و بررسی صحت اظهاراتش در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
+45
رأی دهید
-3

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۷
    hossein+87+ - ایران، ایران

    ای مرد بیچاره . خدا بهت صبر بده. کاش این زن بی صفتت رو که در زمان تاهلش دنبال یکی دیگه بود رو ول میکردی و بخاطر دیگران زندگیت رو نابود نمیکردی. خدا اون مردک بیشرف رو بفرسته قعر جهنم و امیدوارم زنت هم با زجر بمیره چون زندگی دو نفر رو درگیر خودش کرد.
    9
    88
    ‌چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۰
    واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان

    بدبختی مرد ایرانی در ان غیرت احمقانه اوست. اخر مردک احمق وقتی می بینی که زنت پنچری داره برو راحت طلاقش بده .چون زن فاحشه را نه میتوانی کنترل کنی نه میتوانی بعنوان مادر بچه هایت نگهداری. خب حالا چرا ان مرد بدبخت را کشتی. ان زن فاحشه را میکشتی. حالا برو تو زندان تا بدانی که غیرت های احمقانه و ناموس پرستی احمقانه تر جایش تا اخر عمر زندان است.مرتیکه خر.تا حالا میخواستی حفظ حرمت خانواده را بکنی. اخر احمق. اخر بیشعور کدام حرمت . کدام خانواده. حالا برو در زندان برای زندانی ها تعریف کن که زنت فاحشه بوده و ان مرتیکه را کشتی.از طرف دیگر ان زنیکه فاحشه از شر تو راحت شد . و از همین امروز نمره کرایه هم نصب میکنه . خاک بر سر مردی که شعور ندارد و فقط غیرت احمقانه دارد.مرتیکه بی شعور
    13
    34
    ‌چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    shana - خوزستان، ایران
    ملاحظه ی چی رو میکرده معلومه ک براش دام گذاشته بودند ک دوباره بیاد و از پشت بام پرتش کنند پایین.
    12
    3
    ‌چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.